شهری که نیست از تونشان دلنواز نیست
جز قاب خاطره های تو،ناز نیست
یک سینه غم لبالب ودرمان نمی شود
چیزی به غیر روی مه ات چاره ساز نیست
نام بهارورد زبان هاولی چه سود
بانگ چکاوکان به چمن نغمه ساز نیست
عطر تن ات به باغ خیالم نشسته است
بوی بهارو عطر پیرهنت همتراز نیست
ماندم چوزورق تنها دراین سفر
زورق زموج اب دمی بی نیاز نیست
الهم عجل لولیک الفرج