منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 14
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 186
:: بازدید ماه : 1079
:: بازدید سال : 4371
:: بازدید کلی : 103991
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 16 / 4


:: بازدید از این مطلب : 952
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 15 / 4

الهم اهل الکبریای والعظمه واهل الجود والجبروت ضمن قبولی طاعات  وعبادات پیشاپیش عید سعیدفطر رامحضر کلیه ی سروران عزیزتبریک عرض می نماییم / مطلوبی میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 877
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 12 / 2
وبلاگ > جعفریان، رسول - بدون شک، یکی از ویژگی های مرحوم شهید مطهری، شهامت وی بود. بخشی از این شهامت، در انتقاد وی از نهاد روحانیت بود، و در این باره فراوان گفت و نوشت. ایشان راه حل دینی برای جامعه قائل بود و طبعا می بایست بر اصلاح جامعه روحانیت اصرار می ورزید، چون آنها شرط اجرای درست این راه حل دینی بودند. در این زمینه، یادداشت های ایشان را از سال 1338 که در مجلد سیزدهم یادداشتهای ایشان آمده مرور می کنیم. در این یادداشت، سعی در بررسی دیدگاه‌های شهید مطهری نسبت به روحانیت نداریم که در این باره فراوان نوشته شده است؛ بلکه هدف، صرفا ارائه یادداشت‌های ایشان در این باب است که در سال 1338 یعنی زمانی که کمتر از ده سال از اقامت ایشان در تهران گذشته بود، نوشته اند. در آن دوره، و به طور مشخص در یادداشت‌های مورد استناد ما، به خوبی می‌توان دریافت که مرحوم مطهری، سخت مشغول اندیشیدن در مفاهیم دینی و یافتن راه حل برای معضلات فکری جامعه ایرانی - اسلامی بر اساس یک فکر اصلاحی از دین البته مبتنی بر سنت ها بوده است. در این سال‌ها، مسیر شمار زیادی از مصلحان جامعه به همین سمت یعنی یافتن راه حل دینی بود؛ چرا جریان‌های چپ و ملی هر دو نیمه شکستی را تحمل کرده و به حاشیه رفته بودند. شاید آدم‌های دقیق، می‌توانستند پیش بینی کنند که در آینده نزدیک، سهم دین در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی بیشتر خواهد شد. مطهری که آمدنش به تهران به نوعی برای سرخوردگی از قم، اخلاقیات حاکم بر حوزه وبرخی از مناسبات موجود در سیستم جاری آن بود، در تهران، در جستجوی یافتن راهی تازه در تأثیرگذاری دین بر جامعه بود. به همین دلیل، همزمان با طرح انتقادهای جدی نسبت به روحانیت، تلاش می‌کرد روحانی نوگرایی باشد که به مشکلات فکری جدید توجه دارد. رسول جعفریان یادداشت‌هایی که از ایشان از سال‌های 37 تا 40 مانده نشانگر تلاش وی برای یافتن پاسخ‌های تازه به مسائل و معضلات و از سوی دیگر در انتقاد به روحانیت است. در اینجا کاری به جنبه‌های دیگر این یادداشت‌ها که تلاش برای معرفی اسلام و رهایی از بند تقالید و سنت‌های غلط اجتماعی است نداریم، بلکه صرفا به انتقادهای وی نسبت به روحانیت خواهیم پرداخت. چنان که گذشت در باره دیدگاه‌های ایشان در باره روحانیت فراوان گفته شده، اما این نوشتار صرفا بر اساس یادداشت‌های تازه انتشار یافته ایشان از سال 1338 است. جالب است بدانیم فضای آن دوره به گونه ای بود که هنوز تحرک جدی و مستقلی از روحانیون دیده نمی شد، چیزی که بعد از سال 41 در ایران تا حدودی پدید آمد. به همین دلیل، مطهری در آن سال‌ها به عنوان یک فرد پیشرو و یک روشنفکر (در اینجا یعنی منتقد) دینی، منتقد روحانیت بود. بخشی از این انتقادها بعدها نیز ادامه یافت اما در این سال‌های اخیر به خصوص در برابر انتقادات تند شریعتی ا زروحانیت، به سختی از روحانیت دفاع کرد. چنان که گذشت، این انتقادها مربوط به سال‌های پیش از 1340 است، یادداشت‌هایی که می‌تواند ما را در جریان نگاه منتقدانه او نسبت به اوضاع دینی جامعه قرار دهد. برخی از این انتقادها بسیار تند است و نباید غفلت کرد که آن زمان، روحانیت، گرفتاری های زیادی داشت که به تدریج کوشید تا خود را اصلاح کند. ممکن است این اصلاحات به مقدار لازم نبوده باشد، اما به هر حال و به تدریج، تغییرات زیادی در وضع روحانیت ایجاد کرد، به طور ی که توانست در جریان انقلاب، جانشین تمامی مدعیان رهبری پیشین شده و خود رهبری را در دست گیرد. انتقادها تند است و باید اندیشید که چرا این مقدار تند مطرح شده است. همه اینها از مجلد سیزدهم یادداشتهای استاد گرفته شده و شماره صفحه ی انتهای هر نقل از همان مجلد است. استاد مطهری در یک مورد، با اشاره به ریاست خواهی برخی از روحانیون، می‌گوید: «از وقتی که برای روحانیت دربار درست شده (به تقلید جبابره و فراعنه و سلاطین زمان و دربار پاک که آن هم تقلیدی از جبابره است) همیشه دیدن رؤسای روحانی تمنای ریاست را در وجود طلاب بیدار می‌کند... همین وضع ریاست مآبی این آقایان است که اخلاق عمومی طلاب را فاسد کرده است.» (13/ 89) رسول جعفریان وی در جای دیگری از «روح گریز از کار» در علما سخن گفته و ضمن متهم کردن «سلاطین» که چنین شرایطی را برای آنان فراهم کردند، می‌افزاید: «تا کار به موضوع سهم امام و پیش نمازهای بیکار و تنبل کشید که هم خود عضو عاطل هستند و هم مانع و سد پیشرفت‌های دینی هستند» (13/ 50) ایشان در جای دیگری از روحانیون به خاطر این که «با وسائل تبلیغاتی جدید مبارزه می‌کنند و از آنها احتراز می‌کنند و دربست آنها را در اختیار دشمن می‌گذارند» انتقاد کرده و می‌گوید: «روحانیین ما با سه چیز که رکن اساسی است مبارزه می‌کنند و آن را حرام می‌دانند: یکی اشغال مواضع حساس در اجتماع که آنها را وابسته به دولت می‌دانند، دوم داشتن تاکتیک و نقشه و می‌گویند نظم روحانیت در بی نظمی آن است، سوم استفاده از فرصت‌های جدید که آنها را بدعت می‌شمارند». (13/ 115) آقای مطهری ضمن تأکید بر این که روحانیین به منزله فرزندان انبیاء هستند که وارث عقیده و فکر و مبادی و اصول آنها هستند. از این که برخی «از ورّاث در صدد این هستند که بر سرمایه ارثی بیفزایند»‌ و همین‌ها هستند که آثار برجسته ای مانند کافی و فقیه و خلاف و مبسوط و اسفار و غیره را پدید آورده‌اند، به انتقاد از دسته ای دیگر می‌پردازد: «ولی بعضی از ورّاث هستند که کارشان فقط تلف کردن و مصرف کردن سرمایه اصلی پدر است و چشم دوخته اند به مابقی سرمایه پدر که کی آن را بخورند و تمام کنند و فکر آینده به کلی از دماغ آنها بیرون رفته». وی سپس ادامه می‌دهد: «امروز روحانیین ما نسبت به سرمایه انسانی اسلامی همان حال را دارند. شما اگر به روحیه ملاهای تهران آشنا باشید می‌دانید که فقط چشمشان به چهار تا بازاری قدیمی است که تا کی این سرمایه ـ که با رفتن این نسل و پیدایش نسل‌های جوان رو به نقصان و تمام شدن است ـ تمام شود. بله همه علمای بزرگ و مراجع فقط چشمشان به سرمایه‌های موجود است که با رساله و تقلید آشنا هستند و هیچ توجه ندارند که آخر این سرمایه پدری که محصول زحمت‌های چند صد ساله کلینی‌ها و صدوق‌ها و علامه‌ها و خواجه نصیرها هستند، دارند از بین می‌روند». (13/ 170 و بنگرید: 248) رسول جعفریان ایشان در جای دیگر برخی از روحانیون را که به دین و روحانیت چسبیده و اگر کوچک ترین اقدامی علیه آنان شود، «آن را بهانه اقدام علیه دین و روحانیت قرار می‌دهند» و آنان را متهم به ضدیت به دین و روحانیت می‌کنند، با تعابیر بسیار تندی سرزنش کرده و می‌نویسد: «وای به حال اجتماعی که ... واعظ و هادی‌های حقیقی ضعیف بشوند ولی انگل‌هایی از آخوندهای بیکاره و بی سواد، چاق و دارای بهترین زندگی‌ها بشوند». (13/ 173) آقای مطهری با آوردن مثالی از والی خراسان و این سر سفره وقتی دید آستین سیدی باز است و در خورش می‌رود، به نوکرش گفت بیا و آستین آقا را ببند، از قول آن سید آورده است که گفت: «بستن آستین سید اهمیتی ندارد، اگر مردی دهنه آقا دربند را ببند که ترکمن‌ها نیایند و مال و ناموس مردم را نبرند»، آنگاه می‌افزاید: «بزرگان سیاسی و روحانی امروز ما حال همان والی را دارند، فقط بلدند که گلوی ضعفایی از رعایا و یا هم صنفان خود را بگیرند و بفشرند. اگر سیاسیون و رجال ما مَردند، جلوی نفوذ خارجی را بگیرند و اگر روحانیون ما مردند جلو نفوذ روز افزون و ریشه کن کننده بهایی را بگیرند». (13/ 180) استاد مطهری با اشاره به آنچه در اروپا در رابطه ی میان علم و دین گذشت و این که مردم از روحانیون خود خواستند تا بچه‌هایشان را از بی دینی نجات دهند و در عین حال جانبدار علم هم بودند و می‌گفتند که «حتما راهی در میان هست که هم راه علم باشد و هم راه دین» با اشاره به وضع موجود در ایران می‌گوید: «تا وقتی که رابطه مسلمان با ملاها، رابطه دست بوسی و پابوسی و پول تحویل دادن و دست به سینه ایستادن باشد، کار مسلمانی درست نمی شود». (13/ 199 - 200) ایشان در جای دیگری در یک بحث تفصیلی، از تفاخر به گذشته اظهار تأسف کرده، در ادامه از بروز احساسات مذهبی در محرم و رمضان و غیره یاد نموده و می‌نویسند: «اوضاع محرم و ماه رمضان و مسافرت‌های کربلا و مکه و مشهد و پول‌های وجوهات و اوقاف، همه شاهد این مطلب است، ولی این سیل هم مثل رود کارون به دریا می‌ریزد و یک وجب زمین را مشروب نمی سازد». ایشان سپس به منازعه بر سر اول ماه بین مؤمنین و منجمین یاد کرده که «چه قدر علیه دین تمام شد».‌ آنگاه به مسجد سازی برخی پرداخته که «هنوز مسجد صد میلیون ریالی شان تمام نشده، جنگ سر امامت جماعت» آنجاست. پس از آن از دقت فرنگی‌ها در امور فرهنگی یاد کرده و بی توجهی مسلمانان را از جمله در چاپ مغلوط قرآن و کتاب‌هایشان خاطرنشان کرده و در نهایت با توضیحی در باره این که به ظواهری مانند این که اگر عالمی بمیرد مردم می‌خواهند خودکشی کنند یا اگر آقای بروجردی به مشهد برود حاضرند یک میلیون تومان به پای ایشان بریزند، امّا به اصل دین و تعلیمات دین بی توجهند، عامل آن را چنین می‌دانند که «قسمت مهم این تقصیرها به گردن تربیت‌های روحانی ماست. اصول تربیت روحانی بر شخص سازی و طبقه سازی و استخدام احساسات مذهبی و عمل اسلامی مردم به نفع اشخاص و افراد و طبقه معینه است، نه بر تعظیم و توقیر و تحکیم اصول و مبانی. روحانیت از لحاظ طبقاتی، بی رنگی است و بی طبقگی، یعنی طبقه ای است برای ایجاد رابطه حسنه بین طبقات و برای از بین بردن مفاسد سایر طبقات، ولی در میان ما به صورت یک طبقه در آمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقه ای به نام عمامه به سر و یا عرقچین به سر. باید دانست در اسلام طبقه حکم ندارد». (13/ 206 _ 208) آقای مطهری در جای دیگری از رواج القاب برای روحانیون گلایه کرده و می‌نویسد: «در جامعه ما رواج القاب مطنطن دولتی و روحانی، نشانه ای از شیوع ظاهر پرستی و روح تملق در میان ماست. پیشرفت سریعی که در یک قرن اخیر ما کرده ایم این است که بر القاب روحانی افزوده ایم. یعنی سیر القاب در این دو سه قرن مساوی است با ده برابر ده قرن اول اسلامی. پس کی می‌گوید که ما پیشرفت نکرده ایم؟». (13/ 210) استاد مطهری در جای دیگری ضمن بحث از ارزش انتقاد و این که چه اندازه این مسأله اهمیت دارد، ضمن تأکید بر این که «یکی از نواقص بزرگ اجتماع اسلامی ما در اعصار گذشته و در عصر حاضر، وجود نداشتن انتقاد است»، به وجود چند خصلت منفی در میان «ما» اشاره می‌کند: «یکی اغراق و مبالغه، دیگری تملق و مداحی نسبت به خداوندان زر و زور و به همین جهت ما القاب و آداب مخصوصی که باید گفت اصول چاکری، خوب آموخته ایم و کمتر در ما روح حریت و آزادی و آزادمنشی وجود داشته است». سپس به این مورد اشاره می‌کند که «مثل جمله «بر حسب اراده ... حضرت آیت الله این مسجد ساخته شد» که در مسجد قم نوشته شده و تقلیدی است از سبک سلاطین». (13/ 211، 214) ایشان در جای دیگری ضمن انتقاد از شعار نظم در بی نظمی، بر لزوم وجود یک نظام و یک اصولی تأکید دارد و سپس بر این باور است که به هر حال نظامی هست، اما نظامی که ممکن است مشکلاتی داشته باشد: «در میان ما این خود نظامی است که ابلاغ حجت الاسلامی و صلاحیت پیشنمازی و صلاحیت منبر رفتن عبارت است از چند متر چلوار سفید، و البته هر اندازه ریش انبوه تر و درازتر و عصا مجلل تر و نعلین آراسته تر باشد و بالخصوص اگر مقرون بشود به تعارفات مخصوص از قبیل منصور باشید، مؤید باشید، محفوظ باشید، اعزکم الله و هر اندازه در آهنگ این کلمات تمرین بیشتری شده باشد، ابلاغ بالا بلندتری خواهیم داشت. اینها جانشین ابلاغ استادی و دانشیاری و پروفسوری و غیره در دنیای جدید است». (13/216) وی در جای دیگری باز از این القاب که بسیاری صورت بی معناست، انتقاد می‌کند: «صورت بی معنا و ظاهر بی باطن و جوی خالی از آب فایده ندارد. تنها با نام گزاری قوام الشریعه و حجه الاسلام و رکن الدین و آیت الله و مروج الاحکام، دین درست نمی شود و دل‌ها سیراب نمی شود». وی سپس با اشاره به دیوی که انگشتر سلیمان را ربوده و جای او نشسته بود، از روحانیونی که لباس سلیمانی پوشیده اند و خاتم سلیمانی دزدیده و غصب کرده و به جای صالحان و زاهدان نشسته و فعل و عمل سلیمانی ندارند، انتقاد می‌کند. (13/ 245) باز با اشاره به این القاب می‌نویسد:‌«یک تناسب معکوسی است بین حجم نام‌ها و لقب‌ها و عناوین و بین معنا و حقیقت... در میان فقهای اسلامی، تدریجاً از تنوع و وسعت دایره معنا کاسته شده، به طوری که معلومات منحصر شده به چند کتاب معین، ولی در عوض بر حجم الفاظ و القاب حجة الاسلام و آیت الله و امثال اینها افزوده شده است». (13/ 251) استاد در جای دیگری از فرهنگ اسراف و تبذیر یاد کرده و در میان انتقاد همه، از روحانیت هم انتقاد می‌کند که «امروز بودجه روحانیت نیز با اسراف و تبذیر خرج می‌شود ... در بودجه روحانیت اسراف و تبذیر می‌کنند، یعنی واقعا ...». (13/ 232) وی تمسخری را هم که مجله المصور از وضع و قیافه برخی از روحانیون ایرانی در وقت ورود به الازهر نوشته بوده، آورده و آن را مصداق شعری از مولوی می‌داند که: «یک فقیهی ژنده‌ها برچیده بود / در عمامه خویش در پیچیده بود / تا شود زفت و نماید آن عظیم / چون درآید سوی محفل در حطیم...»‌ و می‌افزاید: «معلوم می‌شود در آن زمان هم عمامه کبیر برای تهویل [ترساندن] عوام بوده است.» (13/ 247) استاد فارغ از بحث‌های انتقادی که نسبت به موقعیت اجتماعی و دینی روحانیت دارد، از بی توجهی آنان به قرآن هم انتقاد کرده می‌نویسد که آنها از دو چیز وحشت دارند: «یکی عقل است و دیگری قرآن». مقصود وی بحث‌هایی که روی عدم حجیت ظواهر قرآن تأکید دارد. (13/ 252) یک انتقاد یا به تعبیری درخواست دیگر ایشان از فقها هم این است که «مجتهدین باید به جریان تاریخ آگاه باشند تا بتوانند خوب استنباط کنند، کما این که ما مکرر گفته ایم مسأله نجاست اهل کتاب نیز حکم سیاسی است نه حکم ذاتی». (13/ 261) ایشان که از سبک وجوهات گرفتن و تأثیر منفی آن در برخی از موارد انتقاد دارد، می‌نویسد: «دین از ما مشتی گرده کرده در بعضی جاها (اشداء علی الکفار) می‌خواهد و در بعضی جاها دست دراز به ملاطفت و مهربانی می‌خواهد (رحماء بینهم...) ولی ما در عوض، دو دست دیگر به دو شکل دیگر دراز کرده ایم: یکی دستی که پشتش به سوی مردم و انگشت‌ها پایین افتاده برای بوسیدن دراز کرده ایم، و دیگری دستی که پشتش به طرف زمین و کفش نیمه باز برای وجوهات گرفتن دراز کرده ایم. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟». (13/ 261) در جای دیگری هم می‌نویسد: «به قول بعضی از گیرندگان سهم امام، این که ما می‌گیریم، مالیات بر ... است، نه مالیات بر دیانت و لهذا هر اندازه که ما بر تظاهر و... بیفزاییم ازاین مالیات بهتر و بیشتر وصول می‌کنیم.» (13/ 401) این‌ها مروری بر انتقادهایی بود که استاد از روحانیت داشت و بعدها، با این که همیشه و سخت جانبدار روحانیت بود، از ابعاد دیگری نیز همواره انتقادهای خود را نسبت به روحانیت مطرح می‌کرد.

:: بازدید از این مطلب : 1090
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 19 / 11

بیانیه ی کانون دانش اموختگان میرسالاری برای حضور چشمگیرسادات درانتخابات هفتم اسفند
ای که با نامت جهان آغاز شد/دفتر ما هم به نامت باز شد
سلام خدابرنام بلنداواز جدبزرگوارمان امامزاده شهیدابوعمران موسی میرسالارع ودرود بر122شهید لاله گون تبارمان  
سادات شریف میرسالار
اینک که به فضل الهی در سایه سار ولایت مطلقه فقیه واجدادطاهرینمان، دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی وپنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری درهفتم اسفند 1394 رقم می خورد، به یقین شرکت چشمگیر مردم انقلابی در 7اسفند ، تکرار حضور حماسی آنان را در فجر پیروزی انقلاب تداعی خواهد نمود.
اطمینان داریم مردم بصیر و همیشه در صحنه شیرزنان وشیرمردان ولایی ایلمان همچنان در صفوف منسجم و متحد در پای صندوق های رأی حاضر می شوند و بار دیگر قلب نازنین خورشید عالمتاب، حضرت بقیت الله الاعظم «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را خشنود می نمایند و با پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری، تأکید مراجع معظم تقلید و دلسوزان نظام بار دیگر دشمنان شکست خورده این نظام را مأیوس خواهند کرد. روح خمینی کبیر و 122شهیدایل وتبارمان همیشه شاهدو گواهی خواهند داد که سادات جلیل میرسالاری ، لحظه ای از اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی فاصله نگرفته اند. و این همان الطاف کریمانه الهی است که در تبعیت از رهبر فرزانه ی انقلاب که مواضع خردمندانه او استکبار و صهیونیزم را به زانو درآورده است، تجلی می یابد. بی شک امواج فتنه ها و تلاش های جریانات انحرافی در پیوند نامشروع با دشمنان قسم خورده این ملت با حضور پرشور مردم ناکام خواهد ماند و خواب های آشفته ی آنان هرگز تعبیر نخواهد شد.
چگونگی عبور کاروان مقدس انقلاب اسلامی از گردنه ها و تنگناها و ساختن فردایی بهتر برای فرزندان غیور و پاک نهاد این آب و خاک هدفی بوده است که دولتمردان گوناگونی برای تحقق آن در طی بیش از 37 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی تلاش نموده‌اند. تلاشی که به رغم تمامی توطئه ها و دشمنی های بدخواهان ملت شریف ایران با رهنمودهای امام راحل بزرگوار و رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی و جان فشانی هزاران شهید و ایثارگر رشید این سرزمین، دستاوردهای فراوانی را به ارمغان آورده است.
اما امروز عرصه، عرصه دیگری است. اکنون بدخواهان و مزدوران آنان هدف خود را به زانو درآوردن ملت سرافراز و پرتوان ایران اعلام کرده و تمامی امکانات و ابزارهای تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی خودراباشعله ور کردن منطقه وجذب مزدوران باپولهای باداورده نفتی ،وایجادجنگهای نیابتی خود را در این راه به کار گرفته اند و از سوی دیگر عملکردها و دستاوردهای کشور ما مورد توجه بسیاری از نخبگان و اندیشمندان به ویژه در میان ملت های آزاده جهان قرار داشته، موجب شعله ور شدن بارقه های امید میان آنان گردیده است.
ما جمعی ازدانش اموختگان میرسالاری وهمیاران پیشرفت انقلاب اسلامی که می‌خواهیم در تعیین سرنوشت خود و کشور عزیزمان موثر باشیم به مصداق حدیث نورانی پیامبر عظیم الشان اسلام(کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیه صمیمانه از عموم مردم شهیدپرور خصوصا سادات معظم با تمامی توان و روحیه جهادی و ولایتمدار ی خویش می خواهیم  باحضورخود در عرصه خلق حماسه سیاسی ،اجتماعی7اسفندوپیوست برگ زرینی به افتخارات مسبوق گام نهاده وبا انتخابی اگاهانه  وحضوری  پر شوردر پای صندوق های رای موجبات پيشرفت ميهن عزيزمان را فراهم آوريم/
  اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
مطلوبی میرسالاری /ازطرف کانون دانش اموختگان میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 1225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 7 / 10

سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - نوه امام راحل گفت: قرار نیست کسی را به اتهام افکارش محاکمه کنند. صد سال دیگر فرزندان ما اگر تاریخ این دوره را بخوانند به خاطر حل نکردن مشکلات، منتقد ما خواهند بود.

جماران نوشت: حجت الاسلام سید حسن خمینی در دیدار با جمعی از میهمانان خارجی شرکت کننده در بیست و نهمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی که در حرم مطهر امام خمینی حضور یافته بودند، با اشاره به این سخن امام بزرگوار که علت حدوث انقلاب، علت بقای آن نیز خواهد بود، اظهار داشت: امام «اتکال به خدا» و «وحدت کلمه» را عامل پیروزی انقلاب می دانستند و امروزهمین علل باعث بقای انقلاب شده است. همانگونه که شیخ جعفر کاشف الغطاء معتقد بود «اسلام بر توحید کلمه و کلمه استوار است»؛ لذا ضمن باور به خداوند باید دست در دست هم باشیم.

سید حسن خمینی با بیان اینکه هرکس در هر جایی تیغ بر دارد و جامعه را چندپاره کند وحدت را از بین برده است، تصریح کرد: این واقعیت شیعه و سنی نمی شناسد و رهبر معظم انقلاب نیز در این زمینه تعابیر روشنگرانه ای دارند. باید بدانیم چند پارگی جامعه عمدتا مربوط به کج فهمی در فهم مسائل ساده گروهی است.

وی گفت: وقتی عنان تفکر در اختیار یک جریان تندرو قرار گیرد، همین چند پارگی که امروز شاهد آن هستیم رخ می دهد و بنابراین راهی جز این نیست که عقلا سکاندار اندیشه شوند و گروهها و افکار تکفیری و الحادی را طرد کنند.
یادگار امام ادامه داد: در چنین فضایی شاهد هستیم که یک جریان را به محض اینکه کسی با او هم عقیده نیست یا در کوچک ترین نقطه اختلاف نظر دارد، طرد کرده و از دایره دین داری، اسلام و انقلاب بیرون می برد و نتیجه آن جامعه چند پاره اسلامی خواهد بود که امروز شاهد آن هستیم.
سید حسن خمینی یادآور شد: امروز در هر نقطه جهان اسلام مسلمانان در مقابل یکدیگر می جنگندند و در نتیجه این فجایع، خانواده های فراوانی از هم پاشیده شده و گروههای فراوانی مجبور به مهاجرت می شوند.
وی با بیان اینکه  مشکل رژیم صهیونیستی در اذهان کمرنگ شده است و حتی در ذهن برخی، دیگر مشکل محسوب نمی شودتاکید کرد: روزی قرار بود همه با کمک هم این غده سرطانی را از بین ببریم، اما امروز همه به دعوا با یکدیگر مشغول شده ایم.
سید حسن خمینی با تأکید بر اینکه امروز در جهان اسلام هیچ راهی جز به میدان آمدن عقلای طوایف و پرداخت هزینه در راه بیان عقیده درست وجود ندارد، تصریح کرد: عقلا نباید از تکفیری ها و تندروها بترسند، گرچه بیان حرف حق هزینه دارد و سیدالشهداء(ع) مظهر پرداخت این هزینه است.

یادگار امام خطاب به شرکت کنندگان در بیست و نهمین کنفرانس وحدت اسلامی تأکید کرد: در این جلسات باید از تعارف عبور کنیم زیرا جامعه اسلامی امروز گرفتار وضعیت بدی شده است  باید تعصبات کورکورانه را کنار گذاشته و اجازه ندهیم اندیشه و رفتار ما گرفتار آسیب شود.

وی با بیان اینکه این ایرادات متوجه تمام طرف هاست، ادامه داد: قرار نیست کسی دیگری را به اتهام افکارش محاکمه کند بلکه می خواهیم با یکدیگر هم فکری کرده و راه حل پیدا کنیم؛ زیرا من فکر می کنم صد سال دیگر فرزندان ما اگر تاریخ این دوره را بخوانند به خاطر عدم حل این مشکلات منتقد ما خواهند بود.

وی یادآور شد: در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران رژیم صهیونیستی  مجبور شد اطراف خود را دیوارکشی کند تا از دورن فرونپاشد، زیرا در آن زمان همه با هم یکی شدیم و نگفتیم چون حماس سنی است ما شیعیان از او حمایت نمی کنیم یا عده ای دیگر نگفتند از اسد به خاطر شیعه بودن حمایت نمی کنیم؛ اما در سال های بعدی شیطان بزرگ خارجی و شیطان بزرگتر یعنی نفس مان که دو دشمن ما هستند، بر ما غلبه کرد و وضع فعلی پدید آمد.

سید حسن خمینی همچنین با اشاره به ایام میلاد با سعادت نبی مکرم اسلام(ص)، بر ضرورت توجه به خصلت «نرم خویی» پیامبر(ص) که در قرآن به آن اشاره شده است، تأکید کرد و یادآور شد: اگر غلیط القلب باشیم جامعه دور ما جمع نمی شود، لذا راه حل عطوفت و مهربانی است؛ همانگونه که پیامبر(ص)به سبب لطف و محبت و عطوفت وارد دل های مردم شد و هرچه دشمنان ایشان را آزار و اذیت کردند، پیامبر(ص) محبت کرد و آنان را بخشید. وی با اشاره به بخشش کفار مکه توسط پیامبر(ص) هنگام ورود به این شهر گفت: پیامبر با شمسشیر جلو نرفت و از دلهای مردم وارد شد و ما راهی جز پیمودن مسیر ایشان نداریم.


:: بازدید از این مطلب : 1106
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 10


معنای لغوی شیعه و تشیع
شیعه، در لغت به معنای پیرو، طرفدار و گروهی است که بر امری یک سخن شوند و همچنین بر گروه‏ىاران اطلاق می شود.(1)
ریشه کلمه شیعه، از مشایعت و به معنای مطاوعه و پیروی کردن است. واژه شیعه اگر تنها و بدون آمدن قیدی به دنبال آن به کار رود، برافرادی اطلاق می شود که دوستدار اهل بیت (ع) بوده و به امامت آنان اعتقاد دارند. معنای لغوی این واژه در دو سوره مبارک قرآن نیز آمده است. یکی در قصه‏ى موسی (ع) و فرعون در سوره‏ى قصص آیه‏ى پانزده که می فرماید وقتی موسی (ع) در هنگام بی خبری مردم به شهر درآمد «فوجد فیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته‏ى و هذا من عدوه‏ى » ؛دیگری در سوره‏ى صافات آیه‏ى 83 که درباره پیروی حضرت ابراهیم (ع ) از حمضرت نوح (ع ) می فرماید : « وان شیعته‏ى لابراهیم »
تشیع نیز در لغت به معنای ادعای پیروی کردن است، چنانکه وقتی گفته می شود «تشیع الرجل» به معنای این است که این فرد ادعای شیعه بودن دارد، البته به مذهب شیعه نیز « تشیع» اطلاق می شود. (2)
در زبان عرب، واژه‏ى «شیعه» را بر حزب نیز به کار می برند. از این رو، شیعه علی (ع) در مقابل شیعه معاویه قرار می گیرد. (3)


شیعه در اصطلاح

شیعه، در اصطلاح به مسلمانانی گفته می شود که حضرت علی (ع) را پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) خلیفه شرعی می دانند و عمل آنان را که در سقیفه بنی ساعده گرد آمدند و ابوبکر را به خلافت و جانشینی پیامبر (ص) برگزیدند، نمی پذیرند.(4) آنها این کار را نقطه آغازین انحراف در تاریخ سیاسی اسلام می دانند و معتقدند امامت علی (ع) از سوی پیامبر اکرم (ص) منصوص بوده و امامت، جز به ظلم و ستم از علی (ع) و اولاد او خارج نمی شود.(5)
در تفکر شیعی امامت منصوص، معصوم است.(6) از این رو، چنین کسانی شایستگی جانشینی پیامبر (ص) را دارند.
شهرستانی در معنای اصطلاحی این واژه گفته است: شیعه به کسانی گفته می شود که تنها از علی (ع) پیروی می کنند و قائل به امامت منصوص او می باشند و او را وصی می دانند. (7)
ابن حزم نیز گفته است: شیعه به کسی گفته می شود که قائل است، علی (ع) پس از پیامبر (ص) برترین مردم سزاوارترین به امامت (جانشینی ) است.(8)
اصطلاح شیعه به سه معنا بکار رفته است: شیعه اعتقادی، شیعه در مقابل عثمانیه، و نیز به معنای دوستی اهل بیت (ع) .(9) شیعه به معنای اعتقادی، نخستین بار در زمان رسول خدا (ص) به پیروان علی (ع) اطلاق شده است، (10) چنانکه حضرت در قصیده ای فرمود:
فأوجب لی ولایته علیکم
رسول الله ‏یوم غدیرخم (11)
با استفاده از این اصطلاح، بعدها به پیروان عثمان «شیعه عثمان» (12) و به پیروان معاویه عنوان « شیعه معاویه» (13) اطلاق شد، تا اینکه پس از جنگ صفین، این اصطلاح برای شیعیان امام علی (ع) به کار رفت و پیروانش در سال شصت هجری طی نامه ای که به امام حسین (ع) نوشتند، رسما خود را شیعه اعتقادی امام علی (ع) نامیدند.(14)

معنای لغوی و اصطلاحی رافضی

رفض مصدر رَفَضَ، در لغت به معنای کنار گذاشتن و خوار کردن آمده است. این کلمه نخستین بار توسط زید بن علی (ع) به کسانی اطلاق شد که به دلیل اعتقاد او به امامت مفضول، او را رها کرده و دست از یاری اش کشیدند.(15) نیز در اصطلاح اهل سنت، هر شیعه، رافضی است به این دلیل که پیروی از خلافت سه خلیفه اول را رها کرده.(16) و به امام مفترضة الطاعه قائل شده است.(17) برخی از عالمان رجال اهل سنت، در تضعیف رجال سند برخی روایات، نسبت رافضی به آنان می دهند و معتقدند رافضیان، صحابه رسول خدا(ص) را ناسزا می گویند و روایات ساخته و مصنوع خود را به راویان موثق نسبت می دهند.(18)
در مقابل کلمه رافضی، ناصبی قرار دارد. و به کسی گفته می شود که با اهل بیت رسول خدا (ص) کینه و دشمنی ورزد، گرچه آن را آشکار نسازد.(19)

اصطلاح امامیه، زیدیه، اسماعیلیه، اثنی عشریه
اصطلاح امامیه، به طور عام به تمام فرقه هایی گفته می شد که به امامت بلا فصل علی بن ابی طالب (ع) معتقد هستند، اما اصطلاح خاص امامیه، تنها بر شیعه اثنی عشری اطلاق می شود.(20)
زیدیه با اینکه خلافت ابوبکر و عمر را به عنوان امامت مفضول پذیرفته اند، در شمار فرقه های شیعی قرار دارند؛ زیرا در اعتقاد آنان، امام حق امام علی (ع) است که پس از امام حسین (ع) در عموم فرزندان حضرت زهرا (س) تداوم می یابد و با قیام به شمشیر- برای گرفتن حق از غاصبان – نمود پیدا می کند.(21) از این رو، اینان، زید بن علی (ع) را به جای امام سجاد (ع ) امام دانسته اند.(22)
اسماعیلیه، از فرقه های مهم شیعه است که به امام اسماعیل بن صادق (ع) به جای امام کاظم (ع) معتقد هستند. آنان پیش از شهرت به اسماعیلیه، سبعیه (هفت امامی) نامیده می شدند که پس از رحلت امام صادق (ع) در سال 841 هجری از شیعه جدا شدند.

اصول و مبانی

اصول و مبانی اعتقادی شیعه
اصول و مبانی اعتقادی و سیاسی مذهب شیعه، بر آیات قران و روایات پیامبر (ص) استوار است. بیان این مهم از آن رو اهمیت فراوان دارد که اولا اثبات می کند شیعه مولود طبیعی اسلام است و معتقدانش ریشه در نصوص قرآنی و روایات دارد، و ثانیا نشان می دهد ظهور این مذهب، دست کم از جنبه‏ى اعتقادی به عصر نبوت بازمی گردند نه به رویدادها و تحولات تاریخی پس از رحلت پیامبر (ص). در این قسمت، ابتدا اصول و مبانی اعتقادی شیعه را بیان کرده، آنگاه اندیشه های سیاسی آن را بررسی می کنیم.

الف) ولایت و امامت تداوم نبوت

مسأله امامت، از مهم ترین و اصیل ترین مباحث زیربنایی عقیدتی و از مفاهیم کلیدی سیاسی در میان فرقه های اسلامی، در دوره های مختلف تاریخی بوده است.
در نظر امامیه، امامت از اصول مذهب تشیع،(23) و بر پایه نظریه اهل سنت، از فروع دین است.(24) متکلمان شیعی، امامت را ریاستی دینی و دنیایی می دانند (25) که در باطن، نوعی ولایت بر انسان و اعمال او دارد و در ظاهر انسان را هدایت و تا مقصد همراهی می کند.(26)
شیعه، امامت را لطف خداوند به بندگان خود می داند. چنانکه خواجه نصیر طوسی گفته است: «الامام لطف».(27) این بدین معناست که امامت، نظیر نبوت، از مسائلی است که از اختیارات انسان بیرون است و باید از راه وحی و تعیین الهی صورت پذیرد، با این تفاوت که نبی به طور مستقیم از سوی خدا تعیین می شود و امام به واسطه‏ى پیامبر از سوی خدا تعیین می گردد.(28)
شیعه، اصل امامت را معرف مذهب می شمارد و آن را در حوزه ایمانیات قرار می دهد؛ یعنی اگر از جنبه معنوی بنگریم، از آن نظر که امام- به اصطلاح احادیث - «حجت خدا» و « خلیفة الله» است و رابطه معنوی میان هر فرد مسلمان و انسان کامل درهر زمان ضروری است، امامت جزیی از مسائل ایمانی خواهد بود. (29)
بحث امامت در بین فرقه های اسلامی سابقه بسیار طولانی دارد، به طوری که این مسأله حتی قبل از به وجود آمدن این فرقه ها و از دوره نبوت (ص) مطرح بوده است؛ چنانکه انصار در بیعت عقبه با پیامبر (ص) بر این اساس بیعت کردند که در هر شرایطی از آن حضرت اطاعت کنند و در مسأله جانشینی با او به نزاع برنخیزند: « و لا تنازع امر اهله » (30) نیز هنگامی که قبیله بنی عامر نزد پیامبر (ص) آمدند و گفتند: مسلمان می شویم و شما را یاری می دهیم، به شرط آنکه پس از شما، جانشینی از آن ما باشد، ایشان فرمود: «ان الامر الی الله یضعه حیث یشاء»؛ این امر به دست خداست هر که را خواست انتخاب می کند». (31)

ب) عصمت

عصمت در لغت به معنای کفّ نفس و بازداشتن آن است؛ چنانکه از آیه «لا عاصم الیوم من أمر الله» (32) چنین برمی آید. موضوع عصمت همواره محل اختلاف فرق و مذاهب اسلامی بوده و هست.
متکلمان شیعه، عصمت را نیروی ربانی و خدایی دانسته اند که دارنده‏ى آن را از ارتکاب لغزشها، گمراهی ها، خطاهای عمدی و سهوی – در عین قدرت ارتکاب – بازمی دارد. (33) آنان آیات و احادیث ذیل را گواه عصمت اهل بیت (ع) می دانند:
1. آیه تطهیر، این آیه در شأن رسول خدا (ص) و اهل بیت او، یعنی امام علی، حضرت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین - علیهم السلام- نازل شده و بر عصمت آنان دلالت دارد؛ (34) چنانکه علی (ع) می فرمود: اهل بیت در کتاب خدا ما هستیم؛ (35) کافر ما را دوست ندارد و مؤمن کینه ما را به دل نمی گیرد. (36)
2.آیه اولوالامر، این آیه نیز- چنانکه ذکر آن می آید – بر اطاعت بی قید و شرط از اولو الامر دلالت دارد؛ چنانکه امام علی (ع) فرمود: همانا خداوند بدان جهت به اطاعت صاحبان امر فرمان داد که آنان معصوم و پاکیزه هستند و هیچ گاه به گناه امر نمی کنند. (37)
3. حدیث ثقلین (38)، انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تذلوا، کتاب الله و عترتی اهل بیتی، فانه قد نبأنی اللطیف الخبیر، انهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض...
رسول خدا (ص) در حدیث ثقلین اهل بیت خود را هم پایه و در کنار، قرآن کریم قرار داده است.
4. حدیث سفینه (38)، ان مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینة نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق
افزون بر این زندگانی پاک و بی آلایش اهل بیت (ع) که مورد تأیید همگان است دلیلی بر این مدعاست.

ج) علم امام

بر اساس احادیث متواتر، اهل بیت عصمت و طهارت، یعنی پیشوایان دوازده گانه شیعه، داناترین مردم به امر الهی اند. حفظ دین، اصلاح امور مردم و هدایت آنها به سوی حق، از مهم ترین شئون امام است که این امر بدون علم و آگاهی کامل از دین ممکن نیست. از این رو، خداوند فرمود: آنکه خلق را به راه هدایت و طریق سعادت رهبری می کند، سزوار پیروی است(یونس، 35) (39) در روایات نیز آمده است که اگر امام عالم نباشد، ممکن است شرایع و احکام الهی را تغییر دهد(40). بنابراین، علم به قرآن، با همه مراتب آن نزد آنان است و همین علم، آنها را به پیامدهای اعمال آگاه می کند و مانع گمراهی و سبب عصمت آنان است. البته این علم غیر اکتسابی بوده و سرچشمه آن فضل خداوند است؛ چنانکه در آیه 113 سوره ‏یوسف، فضل الهی به این نوع از علم تفسیر شده است (41) و حدیث امام صادق (ع) که فرمود: به خدا سوگند علم تمام کتابت نزد ماست (42)، نیز گواه بر آن است.

د ) سابقه

پیشی گرفتن در اسلام، به لحاظ جایگاه ویژه ای که در بین مسلمانان داشته است، مورد توجه تاریخ نگاران و متکلمان قرار گرفته و به صورت یک مفهوم سیاسی درآمده است، به طوری که خلفای اولیه برای بیان مشروعیت سیاسی خود بدان استناد کرده و چنانکه ذکر خواهد شد، اهل سقیفه نیز آن را مهم ترین دلیل انتخاب ابوبکر دانستند. این در حالی است که سبقت علی (ع) در اسلام و مجاهداتش در راه دین، با صحابه دیگر قابل مقایسه نیست چنانکه روایات فراوان شیعه و سنی او را به عنوان اولین مسلمان یاد کرده و سابقه او را مورد تأیید قرار داده اند. (43)

ه) قرابت

از آنجا که امام و جانشین پیامبر(ص) باید تحت نظارت مستقیم پیامبر(ص) و در پرتو آیین الهی تربیت شود، خداوند جانشینان پیامبر را ازبین نزدیکان و خویشاوندان او برگزید. البته انتخاب جانشین از خویشاوندان، در میان انبیای گذشته نیز وجود داشته که آیات حدید، 26؛ انعام، 84 و بقره، 124 بدان تصریح دارد؛ با توجه به این زمینه ها، در ذهن مسلمانان نیز قرابت جایگاه خاصی داشته است. بر این اساس، از دلایل مهمی که قریش برای امامت خود در اجتماع سقیفه بنی ساعده مطرح کردند، قرابت با رسول خدا (ص) بود. هنگامی که انصار به فضیلتهای خود استدلال کردند، ابوبکر گفت: عرب هرگز راضی نمی شود که مردی غیر از نزدیکان رسول خدا (ص) حکومت کند؛ ما خویشاوند و عشیره او هستیم، بدین جهت کسی را یارای معارضه با ما نیست (44). حضرت علی (ع) وقتی استدلال مهاجران را شنید، فرمود: با استدلال به انتسابشان به شجره پیامبر (ص)، ثمره و میوه را ضایع کردند.(45) حضرت در مقام بحث با قریش که امامت را با توجه به قرابت با رسول (ص) به دست آوردند، می فرمود: اقربای حضرت اهل بیت (ع) هستند، نه قریش. از این رو، هنگامی که مردی از قبیله بنی اسد از حضرت پرسید: چگونه شما را از این مقام بازداشتند، در حالی که بدان سزوار بودید؟ فرمود: أما الاستبداد علینا بهذا القمام و نحن الأعلون نسبا(46) ؛ پس بدان که خودسرانه خلافت را عهده دار شدند و ما را که نسبمان برتر و پیوندمان با رسول خدا (ص) استوارتر است، به حساب نیاوردند.

و) وصایت و وراثت

سیره و سنت پیامبران الهی برای ادامه راهشان، انتخاب وصی برای خویش بوده است. (47)
وصی، جانشین کسی است که او را انتخاب کرده تا پس از مرگ کارهای مربوط بدو را انجام دهد. وصایت که اسم مصدر است، نزد متکلمان شیعه همواره وصیت پیامبر (ص) به هنگام بیعت مردم با حضرت علی(ع) را در ذهن متبادر می سازد. بنابراین این مسأله قبل از اصل امامت مطرح بوده است. بعد از سقیفه، کلمه وصی مکرر به کار رفته است. از آن شمار می توان به زور بیعت با علی (ع) (48)، و هنگام جنگهای جمل (49)، صفین، نهروان،(50) و نیز سخنان امام حسن (ع) (51) اشاره کرد.
در این میان حدیث لکل نبی وصی و وارث و ان علیا وصیی و وارثی (52) به حدیث وصایت معروف است. پیامبر اکرم (ص) در این حدیث، علی (ع) را به طور مطلق وصی خود معرفی کرده است؛ یعنی او مجاز است در تمام اختیاراتی که پیامبر (ص) داشته، تصرف نماید و این همان معنای خلافت است. پس از رحلت رسول خدا (ص)، کلمه وصی یکی از القاب مشهور امام علی (ع) شد.(53)
ابوذر در زمان عثمان در مسجد رسول خدا (ص) می نشست و حدیث وصایت را برای مردم بازخوانی می کرد.(54)
علی (ع) نیز درباره وراثت و وصایت اهل بیت (ع) فرمود: وصیت و وراثت رسول خدا (ص) در بین اهل بیت (ع) است.(55) چنانکه به هنگام بیعت گرفتن از ایشان نیز مکرر می فرمود: من وصی پیامبرم. (56)

ز) نص و تنصیص

بر اساس عقیده‏ى شیعه، امام باید از طرف خدا انتخاب شود و به منظور ابلاغ به مردم، به پیامبر معرفی گردد. از این امر به نص یا تنصیص [تعیین] تعبیر می شود. شیعه، وصایت و نص را ملاک تعیین امام می داند و منکر اصل شورا و بیعت در تعیین امام است. در حالی که اهل سنت، شورا و بیعت را، دو ملاک تعیین امام می داند و منکر وصایت و نص پیامبر(ص) بر امامت و جانشینی پس از او هستند. روایاتی که بر انتصاب و تنصیصی بودن امامت و ولایت اهل بیت (ع) دلالت می کنند، بسیارند.(57)


:: بازدید از این مطلب : 1968
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 10

آستان امامزاده سید جمال الدین(علیه السلام) در شهرستان تبریز و در محل قدیمی قبرستان کهنه در محله راسته کوچه (خیابان شهید مطهری فعلی) قرار دارد. بنای امامزاده سید جمال در بافت قدمی شهر واقع شده و با نام هایی همچون «امامزاده موسی»، «امامزاده کهنه» و «امامزاده» راسته کوچه نیز شناخته می شد.

بقعه امامزاده سید جمال (علیه السلام) از سه سمت شمال، جنوب و شرق به کوچه های همجوار محدود بوده و از قسمت غربی منتهی به مدرسه دخترانه دانش است. این مدرسه در سال 1391 ش از طرف اداره کل اوقاف و امور خیریه استان تخریب گردید تا طرح توسعه آستان آن امامزاده از ضلع غربی ادامه یابد.
تاریخ ساخت نختسین بقعه ی امامزاده سید جمال (علیه السلام) معلوم نیست ولی با توجه به منابع معتبر مزار ایشان پیش از قرن دهم هجری معروف به امامزاده بوده و پس از قرن دهم حسب و نسب ایشان کشف و به کتاب های مربوطه راه یافته است. آیا امامزاده سید جمال از سده های قبل دارای بقعه و بارگاه بوده و یا در سده های اخیر احداث شده است؟ از قرار معلوم بنای بقعه از سده ی یازدهم به بعد ساخته شده و حشری از «گنبد مرقدش به رنگ گنبدفلک نیلگون» خبر داده و طباطبایی هم از گنبد او «بر نوک آسمان نیلگون و کبود» تعبیر آورده است.
مساحت بنای قدیمی مشخص نیست، حشری در حوالی مزار از مسجدی به نام «مسجد حاجت» نام می برد.
طباطبایی هم بعد از ذکر مطالب حشری در مورد مسجد حاجت مطلبی آورده است.
نادر میرزا برخی از مشخصات و طول و عرض مسجد را ذکر می کند و می نویسد:
ابتدا که شخص داخل می شود مسجدی است 30 قدم در طول و شش قدم در عرض، و در بالای درِ بیرون مسجد، در روی سنگ مرمر این کلمات را مرقوم کرده اند:
«بسم الله الرحمن الرحیم
مرقد منور الانوار امامزاده موسی بن جعفر المشتهر به «سید جمال الدین» او به امام همام موسی کاظم (علیه السلام) منتهی می شود، نمّقه حسین الموسوی، سنه 1244.»
در انتهای مسجد درِ علیحده نصب کرده اند، و از این در داخل بقعه می شود. بقعه گنبد و صندوق چوبی دارد و در محراب بقعه سنگ سیاهی را به طور گلسازی حجاری نموده اند و در جای محراب به کار برده اند، علامت خطی و آثاری غیر از آنچه گفته شد، ندارد.
عبدالعلی کارنگ که از نزدیک بقعه را دیده در مورد ساخت و خصوصیات بنای مسجد و بقعه می نویسد:
در ورودی مسجد از سوی شمال است. این در به کفشکن مسجد باز می شود و در رو به روی آن در مسجد قرار گرفته است. در ضلع جنوبی مسجد راهی به زیارتگاه تعبیه گردیده است. مرقد امامزاده درست در زیر گنبد بالنسبه بزرگی واقع شده که پاطاق مقرنسی دارد. روی آن صندوق چوبی زیبایی نهاده اند. صندوق کهنه؛ ولی سالم است. روی آن پرده و پارچه ی سیاهی انداخته اند. در کنار قبر، منبر سه پله ای گذاشته شده است... محراب سنگی مقرنسی نیز در زیارتگاه تعبیه کرده اند که تزییناتی از گل و بوته و اسلیمی دارد و روی آن ها را رنگ زده اند. در حیاط زیارتگاه که گورستان کوچکی است طرح چند قبر مندرس و یک قوچ سنگی سالم دیده می شود. اخیراَ یک در آهنی به جای در پیشین آن که به سوی جنوب باز می شود نهاده اند، کتیبه ای نیز بالای آن نصب کرده اند که مضمونش چنین است:
هذا باب البقعة الشریفة لمرقد السید الجلیل النبیل، ابوالحسن موسی الجمال بن ابی القاسم جعفر الجمال بن ابی جعفر محمد بن ابراهیم الیمامی او الیمانی بن عبیدالله بن الامام الهمام موسی بن جعفر (علیه السلام). 
اما بنای کنونی امامزاده سید جمال (علیه السلام) در مساحتی در حدود 835 متر مربع قرار دارد و از سنگ، آجر، ملاط، گچ، آهن و چوب ساخته شده است. بقعه متشکل از صحن، مسجد حاجت، حسینیه، گنبدخانه، سرویس های بهداشتی زنانه و مردانه و کفشکن است. نمای بیرونی بقعه آجری است و دارای ازاره ای از سنگ مرمر می باشد. دو گلدسته در نمای جنوبی است و در بالای هر کدام پرچم سبزرنگی نصب شده است.
محدوده ی صحن با دیوارهایی از سنگ تیشه ای و نرده های آهنی در ضلع جنوبی و شرقی از کوچه های همجوار جدا شده و دو ورودی آهنی از ضلع های شرقی و جنوبی دارد. در ضلع غربی صحن، آشپزخانه و حسینیه قرار دارد که در سال های اخیر ساخته شده است. کف صحن با آسفالت پوشانده شده و یک قوچ سنگی در صحن قرار دارد.
ورودی بنا و کفشکن در ضلع شمالی صحن قرار دارد. بر بالای ورودی کفشکن تابلوی سبزرنگی قرار دارد و عبارت «السلام علیک یابن رسول الله، حرم مطهر امامزاده حضرت موسی بن جعفرالجمال» بر روی آن نوشته شده است. در ضلع شرقی کفشکن سرویس بهداشتی قرار داد.
در ضلع شرقی کفشکن درِ پیش فضای مسجد، قرار دارد و جنس آن از آلومینیوم بوده و دارای نعل درگاهی قوس شبدری است. در ضلع شمالی پیش فضا درِ قدیم مسجد وجود دارد، در ضلع غربی آن راه پله ای که به انباری منتهی می شود. در ضلع جنوبی پیش فضا مسجد دالانی است که در سمت شرقی دالان، آبدارخانه واقع شده است. مسجد دارای دو ورودی در ابتدا و انتهای دالان بوده و جنس درهای ورودی از چوب با نعل درگاهی قوسی شکل است.  
 
مسجد دارای قرنیزی از چوب بوده و سقف آن همچون سقف سایر قسمت های بقعه با طاق اجرا شده و لایه ی بین آجرها دارای بندکشی است. مسجد دارای شش پنجره از نمای شرقی و چهار پنجره از نمای غربی است. نعل درگاهی آنها قوس شبدری کُند بوده و از حفاظ آهنی برخوردارند. محراب مسجد با کاشی هفت رنگ اجرا شده و آیه ی شریفه 144 سوره مبارکه بقره در زمینه لاجوردی کاشی کاری شده است. در دو طرف محراب دو در چوبی قرار دارد که به گنبدخانه باز می شوند. ورودی غربی مخصوص بانوان و ورودی شرقی از آن آقایان است. گنبدخانه دارای قرنیز چوبی و گنبدی آجری است. سطح درونی گنبد مقرنس کاری و رنگ آمیزی شده است. محراب مقرنسی گنبدخانه سنگ قبری با خط نستعلیق جلی در ترنج های بیضی شکل به دیوار نصب شده است.
 
 
ضریح آلومینیومی به ابعاد 1/90×1/25 متر در زیر گنبد قرار دارد. روی ضریح با پارچه ی سبزرنگی پوشانده شده و به علت پوشیده بودن روی قبر عبارات سنگ قبر معلوم نشد. بر روی قبر دو شمعدانی قرار دارد.
در داخل بقعه یک تابلوی بزرگی است که حاوی مکتوبه ای از آیت الله حاج شیخ هدایت الله غروی تبریزی در مورد تکریم و احترام و تأیید نسب نامه ی امامزاده سید جمال (علیه السلام) است.
آستان مبارکه امامزاده سید جمال (علیه السلام) در سال 1374 ش با حمایت آیت الله سید مرتضی مرعشی نجفی با همکاری های جناب آقای مهندس عبدالعلی زاده استاندار وقت و با همت متولی سخت کوش امامزاده، آیت الله سیدمهدی مرعشی نجفی به سبک سنتی تعمیر و مرمت گردید و هم اینک از امکانات خوبی برخوردار است.
هم اکنون آستان مقدس امامزاده سید جمال (علیه السلام) یکی از مراکز بسیار باصفا و معنوی شهرستان تبریز بوده و زائران در مناسبت های دینی در طول سال و ایام هفته در آنجا حضور می یابند و به زیارت می پردازند.


:: بازدید از این مطلب : 1508
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 10

 

 

رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

 
 
به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌‌الله العظمی خامنه‌ای با نگاهی به بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب در رسانه های خارجی نوشت:
با شكل‌گیری انقلاب‌های مردمی در منطقه و به‌ویژه پس از خطبه تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره حوادث مصر و تونس، رسانه‌های منطقه و جهان حساسیت بیشتری نسبت به موضع‌گیری‌های آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای از خود نشان داده‌اند. از همین رو همان‌طور كه پیش‌بینی می‌شد، سخنان ایشان در جوار مرقد امام راحل(ره)، با واكنش قریب به اتفاق رسانه‌ها مواجه و در سطح وسیعی منتشر شد كه بیشتر از همه، مواضع بین‌المللی رهبر انقلاب درباره حوادث اخیر منطقه و موضوع فلسطین مورد توجه قرار گرفت.

ایران با حركت‌هایی كه به تحریك آمریكا انجام می‌شود، همراهی نمی‌كند

این مضمون، در تیتر بسیاری از خبرگزاری‌ها و شبكه‌های خبری از جمله رویترز، جروزالم پست، www.aljadeed.tv، رادیو عراق آزاد، www.swissinfo.ch و AFP به چشم می‌خورد كه ایران از حركت‌های همسو با آمریكا حمایت نمی‌كند.

"الجزیره " در همین زمینه اعلام كرد: آیت‌الله خامنه‌ای ابراز داشت از انقلاب‌هایی كه اسلامی، مردمی و ضد آمریكایی باشند حمایت و پشتیبانی می‌كند. خبرگزاری "رویترز " هم نوشت: ظاهراً آیت‌الله خامنه‌ای می‌خواست با طرح این مطلب، دلیل حمایت نكردن ایران از اعتراضات در سوریه را بیان كند.

روزنامه عراقی "الصباح " نیز در تیتر خود به صورت مطلق به حمایت رهبر ایران از انقلاب‌های عربی اشاره كرد و در متن خبر نیز به تفصیل به دیدگاه‌های ایشان دراین‌باره پرداخت.
رادیو تلویزیون "النهرین " هم در پایگاه اینترنتی خود نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای تأكید كرد كه بیداری اسلامی در منطقه در برابر آمریكا و سیاست‌های آمریكا خواهد بود.
اظهارات ولی امر مسلمین درباره فلسطین نیز در سطح بسیار وسیعی منعكس شد و برخی رسانه‌ها ترجیح دادند این بخش از سخنان ایشان را تیتر كنند كه فلسطین "تجزیه‌پذیر نیست و یكپارچه متعلق به فلسطینیان است "

در این میان البته "لوس آنجلس تایمز " در تیتر خبر به حضور ده‌هاهزار نفر در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی اشاره كرد و در تصویر این خبر نیز جمعیت نسبتاً خلوتی را به نمایش گذاشت و در متن خبر نیز بسیار كوتاه و گذرا و در لابه‌لای چند مطلب كوتاه دیگر، به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره كرد.

انقلاب‌های یمن، بحرین و لیبی به پیروزی می‌رسد

روزنامه لبنانی "الرأی " و پایگاه خبری "نبأنیوز " با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع صدهاهزار نفر از مردم در كنار مرقد امام خمینی از قول ایشان تیتر كردند: انقلاب‌های مردمی در كشورهای یمن، لیبی و بحرین به پیروزی می رسد.
خبرگزاری "یونایتدپرس " در همین باره از جانب رهبر معظم انقلاب نوشت: آنچه در شمال آفریقا و خاورمیانه رخ داد،حوادث مهم و تاریخ‌سازی است و این روند ادامه خواهد یافت.

رهبر ایران، سوریه را استثنا كرد
روزنامه فرامنطقه‌ای "الشرق‌الاوسط "، رسانه‌های مربوط به معارضان سوری و برخی پایگاه‌ها همچون "القناة "، با اشاره به بیانات رهبر انقلاب نوشتند: آیت‌الله خامنه‌ای از مردم منطقه حمایت كرد اما با بیانات خود به همگان فهماند كه قصد حمایت از اعتراضات در سوریه را ندارد زیرا به زعم او این اعتراضات با تحریك آمریكا و اسرائیل انجام می‌گیرد و یك قیام اسلامی به شمار نمی‌رود.

الشرق‌الاوسط همچنین برای خبر خود، تصویر مربوط به حضور مسئولان در مراسم سالگرد ارتحال امام را منتشر كرد و نوشت: این عكس از پایگاه رسمی رهبر ایران گرفته شده و در آن تمام مسئولان اصلی و درجه اول ایران كنار هم نشسته‌اند.
یكی از پایگاه‌های معارض بشار اسد در سوریه www.free-syria.com نیز نوشت: [آیت‌الله] خامنه‌ای امیدوار است كه تمام انقلاب‌های منطقه به پیروزی برسد به‌جز سوریه. این پایگاه با گذاشتن علامت تعجب در پایان تیتر خود، از حمایت نكردن رهبر ایران از اعتراضات این كشور انتقاد كرد.

این پایگاه نوشت: [آیت‌الله] علی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی پیش‌بینی كرد كه پیروزی با انقلاب‌های یمن، لیبی و بحرین همراه خواهد شد ولی تعمداً هیچ نامی از سوریه نبرد.
پایگاه معارض بشار اسد، مدعی حضور اسلام‌گراها در صفوف اولیه اعتراضات در این كشور شد و افزود: [آیت‌الله] خامنه‌ای این اتفاقات را انقلاب ندانست و آن‌ها را در راستای توطئه بیگانگان برای ضربه زدن به جریان مقاومت توصیف كرد.

تلاش صهیونیست‌ها برای انحراف در انقلاب‌ها

www.lebanese-forces.com به هشدارهای رهبر معظم انقلاب درباره تلاش آمریكا و صهیونیست‌ها برای ایجاد انحراف در انقلاب‌های مردمی در منطقه توجه كرد و از قول ایشان نوشت: مردم مصر و تونس در انقلاب خود پیروز شدند اما صهیونیست‌ها تمام تلاش خود را به كار بسته‌اند تا این انقلاب‌ها به نتایج قابل قبول نرسد. مردم مصر باید هوشیار باشند تا دشمنی كه از در بیرون رفته، از پنچره وارد نشود.

پایگاه خبری "14مارس "، نزدیك به سعد حریری هم با همین تیتر به استقبال سخنان رهبر معظم انقلاب رفت اما در ادامه نوشت: رهبر ایران، عربستان سعودی را به سركوب مردم بحرین متهم كرد و گفت كه این كار با چراغ سبز آمریكا انجام گرفته است.

 
رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان
 

فلسطین تجزیه‌پذیر نیست و به آغوش اسلام بازخواهد گشت

اظهارات ولی امر مسلمین درباره فلسطین نیز در سطح بسیار وسیعی منعكس شد و برخی رسانه‌ها ترجیح دادند این بخش از سخنان ایشان را تیتر كنند كه فلسطین "تجزیه‌پذیر نیست و یكپارچه متعلق به فلسطینیان است "

رسانه‌هایی چون روزنامه عربستانی "دارالحیات "، "دیلی‌استار "، www.alarab.net ، روزنامه بحرینی "الوسط "، پایگاه مصری "الوفد "، www.maannews.net، پایگاه "مصراوی " و خبرگزاری رسمی كویت از قول رهبر انقلاب نوشتند: "فلسطین طی چند دهه غصب شد اما بدون تردید دوباره به مردم فلسطین و به آغوش اسلام برخواهد گشت و این اتفاق خواهد افتاد. "
خبرگزاری رسمی كویت با اعلام این خبر افزود: رهبر ایران تأكید كرد كه موضع كشورش در حمایت از فلسطین تغییر نخواهد كرد.

پایگاه "الوطن " با اشاره به اظهارات رهبر انقلاب اسلامی درباره فلسطین، این بیانات را با سخنان اخیر اوباما خطاب به جهان اسلام درباره فلسطین مقایسه كرد و نوشت: اوباما در آن سخنرانی از تشكیل دولت فلسطینی براساس مرزهای سال 1967 سخن گفت اما رهبر ایران در نقطه مقابل این اظهارات بیان داشت كه فلسطین تجزیه‌پذیر نیست و یكپارچه متعلق به فلسطینی‌ها است. رهبر ایران همچنین پیشنهاد داد كه همه‌پرسی در فلسطین برگزار شود.

 
رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های جهان

رهبر ایران دعوت به آرامش كرد

علاوه‌بر توجه به ابعاد بین‌المللی در سخنان رهبر معظم انقلاب، برخی از رسانه‌ها اظهارات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره تأمین عدالت و امنیت كسانی كه اختلاف نظر دارند را تیتر كردند.
شبكه خبری "فرانس24 "، روزنامه عربستانی "المدینة "، "میدل‌ایست آنلاین "،www.arabstoday.net پایگاه مصری "الغد "، "الامارات الیوم "، "الرأی‌نیوز " و روزنامه‌های كویتی "الانباء " و "السیاسة " از جمله رسانه‌هایی بودند كه به این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب توجه بیشتری از خود نشان دادند و بسیاری از این رسانه‌ها مخاطبانِ این بخش از سخنان رهبری را طرفداران حاكمیت و اردوگاه اصولگرایان دانستند.

فرانس24 هدف از بیان این اظهارات را ایجاد نوعی آرامش و وحدت در كشور دانست و افزود: آیت‌الله خامنه‌ای تأكید داشت كه دیدگاه‌های سیاسی مختلفی در كشور وجود دارد و تا زمانی كه هیچ‌كدام از آن‌ها در راستای براندازی یا خیانت به كشور یا اجرای طرح‌های دشمنان گام برنداشته‌اند، نباید حق آن‌ها در ابراز عقیده را بگیریم كما این‌كه ایمان با اهانت به مخالفین سازگاری ندارد.
میدل‌ایست آنلاین نیز نوشت: رهبر بلندپایه ایران، محافظه‌كاران را به آرامش فراخواند تا جلوی شكاف بین نخبگان حاكم در ایران گرفته شود.

 


:: بازدید از این مطلب : 1577
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 10

شاید قدیم ترین کتابی که در خصوص ایشان سخن گفته روضات الجنان باشد. حافظ حسین کربلایی در مورد مزار وی می نویسد:
«مرقد و مزار آن چراغ دودمان مصطفی و مرتضی، صاحب الطوق، امامزاده ابوالحسن موسی ـ علیه و علی آبائه الطاهرین صلوات الله الملک العلی ـ در محله ی سنجاران است و مشهور و معروف به امامزاده ... حقیقت حال این مزار این است که در کتب بحور انساب مذکور و مسطور است که امامزاده ابوالحسن موسی صاحب الطوق، در زمان القائم بامرالله عباسی که بیست و ششم شخص است از خلفای عباسی و اول دولتش در ذی الحجه 422 ق و آخر دولتش سال 467 وقوع یافته، چنانچه چهل و پنج سال حکومت کرده باشد، از استیلا و خوف او، امامزاده مذکور در شهور سنه اثنتین و ثالثنی و اربعمائة به آذربایجان تشریف شریف ارزانی فرموده اند و در آن دیار داعی حق را لبیک گفته و رخ در نقاب خاک کشیده است.»
کربلایی در بخشی دیگری از نوشته خود به زمان شهرت آن بقعه، به «امامزاده موسی» در زمان شاه اسماعیل صفوی اشاره کرده است.
ملا محمد امین حشری صاحب بقعه را با عناوینی چون «امامزاده جمال» و «صاحب طوق» یاد نموده، می نویسد:
«مزار لازم الانوار امامزاده موسی بن جعفر جمال، علی ما هو المشهور درمحله ی سنجران واقع است... آن حضرت را «امامزاده جمال» می گفتند و جهتش آنکه پدر بزرگوار آن عالی مقدار چون جدّ بی همال عدیم المثال به غایت جمیل بوده است و بعضی ایشان را امامزاده موسی «صاحب طوق» می گفته اند از آن جهت که آن معصوم مظلوم در دست کفار نابکار اسیر و گرفتار گشته و طوق زنجیر در گردن او نهاند.»
سید محمدرضا طباطبایی ضمن تکرار مطالب حشری و با استناد به عمدة الطالب ایشان را «ابن الاعرابی» معرفی کرده و درباره ی علت عزیمت وی به آذربایجان نوشته است: 
«آن جناب را «ابن الاعرابی» می گفتند، از برای آن که جناب در میان اعراب بادیه، نشو و نما یافته بود و اکثر قشون که به دار السلطنه ی تبریز آورده بود، اعراب بود... آن بزرگوار در زمان بنی عباس با لشکر بسیار به تبریز آمد و بیشتر شهرها و قلعه های آذربایجان را تصرف کرد و بعد از غلبه و تسخیر آذربایجان دشمنان بر آن امامزاده غلبه کرده و در تبریز به دست کفار نابکار اسیر و گرفتار شد و طوق و زنجیر در گردن مبارکش نهادند و به مدت هفت سال حبسش کردند.»
نادر میرزا با استناد به نوشته ی عموزاده اش فقط به اسم و محل امامزاده اشاره کرده و سپس به توصیف بنا پرداخته است. او می نویسد:
«بقعه ی امامزاده سید جمال الدین معروف به «امامزاده کهنه» در محله ویجوی در غربی شهر به مسافت سه هزار قدم از سید حمزه واقع است.»
همانطور که در مطالب حافظ حسین کربلایی آمده، پیدا شدن مزار امامزاده سید جمال (علیه السلام) و حسب و نسب ایشان، توسط درویش شیخ اویس در دوره ی صفویه صورت گرفته است. درویش اویس با توجه به قرائن ذکر شده، احتمال داده که مزار موجود در راسته کوچه مربوط به امامزاده موسی باشد. پس از ایشان گروهی از محققان بر اساس تحقیقاتی که انجام داده اند، ایشان را با چهار واسطه، امامزاده ابوالحسن موسی بن جعفرالجمال بن محمدبن ابراهیم بن محمد الیمانی أو الیمامی بن عبیدالله بن الامام موسی الکاظم (علیه السلام) معرفی کرده اند و اسرار علیشاه وی را از فرزندان جمال الدین هارون بن موسی بن جعفر (علیه السلام) ثبت کرده است.
آیت الله سید مهدی مرعشی نجفی متولی و امام جماعت آستان مقدس امامزاده سید جمال (علیه السلام) در اثر جداگانه ای که در خصوص امامزاده سید جمال منتشر کرده، نسب شریف ایشان را به نقل از کتاب های نسب شناسی بررسی کرده است.
امامزاده سید جمال (علیه السلام) دارای اولاد و نوادگانی در شروان بوده که بعضی از آنها نظیر سید احمدحسین حسنی موسوی باب الابوابی ملقب به «بدرالدین» و مشهور به «لاله ای» سرسلسله ی سادات لاله در ردیف عرفا و علما بوده اند. وی از شروان کوچ نمود و در تبریز ساکن شد.


:: بازدید از این مطلب : 1482
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 4 / 7

 

 
نویسنده و فعال فرهنگی بهمئی با اعلام محکومیت ایجاد نا امنی برای حجاج و تسلیت فاجعه منا ،گفت:آل سعود شیطان و خائنین حرم امن الهی هستند و مسلمانان جهان باید مدیریت حرمین شریفین را از آل سعود بگیرند.
آل سعود, حج, فاجعه منا, رمی جمرات, سید کاظم مطلوبی, میرسالاری, اسلام, بن سلمان, شیطان, آمریکا, صهوینسم, وهابیت, آوای ماغر

به گزارش سایت خبری آوای ماغر،سیدکاظم مطلوبی میرسالاری در گفت و گوی تفصیلی با خبرنگارآوای ماغر با اعلام محکومیت ایجاد نا امنی برای حجاج و تسلیت فاجعه منا ،گفت:هر ساله با آغاز ماه ذی‌الحجه زائرین کعبه برای انجام فریضه تمتع راهی مکه می‌شوند، حج عطیّه بزرگ الهی و حاجیان مهمانان ویژه درگاه خداوند هستند چرا که حج از شکوهمندترین شعائر دین و از فرائض بزرگ اسلام است.

 

وی تصریح کرد:حج ،میعادگاه حضور گسترده امت مسلمان جهان، برای دست یافتن به هویت راستین و منش والای الهی در معبد عشق و میقات عرفان و شعور است و طبیعی است که با رسیدن ماه ذی‌الحجه حضور زائران برای انجام مراسم حج در مکه افزوده شود، بدون شک انجام این فریضه الهی باید در سایه امنیت حاجیان باشد و کشور میزبان موظف است در جهت تامین این امنیت برآید.
 

مطلوبی میرسالاری با اشاره به حادثه سقوط جرثقیل بر روی حجاج ،گفت: درحالی که تنها چند روز از اجرای این فریضه الهی نگذشته بود ، خبر سقوط جرثقیل در بیت‌الله الحرام وحشت را به جان زائرین انداخت و صحنه دلخراشی را رقم زد ؛شامگاه جمعه مسجدالحرام در پی وقوع گرد و غبار همراه با وزش باد، شاهد سقوط یکی از ده‌ها جرثقیل غول پیکری بود که ماههاست خانه خدا را به محاصره خود در آورده‌اند.

 

وی گفت:در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که مسئولیت این حادثه دلخراش با چه کسی است؟ این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد:آل سعود که میزبانی چنین مراسم عظیمی را در جهان اسلام دارد، بدون شک در مقابل حفظ جان زائرین مسئول خواهد بود و باید در این زمینه بیشتر تلاش کند. این امر نشان می‌دهد آل‌سعود قدرت اداره مسجدالحرام را ندارد، در ایامی که میلیون‌ها زائر در این مسجد حضور دارند، چرا باید جرثقیل در آنجا باشد؟

 

مطلوبی افزود:این سیاست شوم تجاری‌سازی حریم حرم امن الهی و تخریب میراث اسلامی شهرهای مقدس مکه و مدینه توسط آل سعود، ۱۱۰ کشته و بیش از ۲۵۰ زخمی برجا گذاشت.

 

وی گفت:دلارهای نفتی و درآمد بالغ بر شش ميليارد دلار ارز که از مراسم حج عاید این کشور می‌شود باعث نشده تا مقامات ریاض از خوش خدمتی به غرب چشم بپوشند، ساخت و سازها در این کشور که در پس این فعالیت‌های تجاری، شرکت‌های اروپایی قرار دارند موضوعی است که آل سعود حاضر نشده در مراسم حج از آن صرف نظر کند.

مطلوبی تاکید کرد:كعبه همان حريم امن الهي كه ميعادگاه راز و نياز انبياء و اولياي خدا بوده و اولين خانه روي زمين است که برای هدايت عامه مردم بنا نهاده شده و بايد بر خانه هاي اطراف تسلط داشته و نبايد ديوار خانه‌هاي همسايه بر كعبه به عنوان قبله ميلياردها مسلمان جهان احاطه و تسلط داشته باشد.

 

وی گفت:متاسفانه طرح ساخت و ساز برج ساعت و برجهاي ديگر ( بر گرفته از برج ساعت لندن ) در جوار خانه حريم امن الهی بر خلاف اصول قرآن بر كعبه تسلط دارد و هر مسلماني از این منظره احساس انزجار و ناراحتي مي‌كند.

 

وی افزود:سعودی‌ها علیرغم بداهت ضرورت حفظ حرمت کعبه و اینکه نباید ساختمانی بلندتر از آن در جوار بیت‌الله و مشرف به آن ساخته شود، قصر پادشاهی خود در مکه را بر روی کوه کنار کعبه ساختند و سال‌ها از آن برای خوشگذرانی و تفاخر استفاده کردند و پس از آن، اهانت خود را در سال ۹۱ با ساخت برج‌های متعدد در اطراف کعبه گسترش دادند و در نهایت توطئه ی تغییر بنای کعبه را دنبال می کنند.

 

مطلوبی گفت:لازم است بدانید جرثقیلی که در مسجد الحرام سقوط کرد متعلق به شرکت "نسما" وابسته به "محمد بن سلمان" جانشین ولیعهد عربستان سعودی است.

 

وی تصریح کرد:امادر عید قربان یکبار دیگر خیانت آل‌سعود ملعون،با بستن مسیرحجاج برای عبور شیطان(محمدبن سلمان) فاجعه آفرید و عید امت اسلامی را به عزا تبدیل کرد.

 

مطلوبی گفت:رژیم خبیث آل‌سعود با اعمال اقدامات غیر منطقی امنیتی و خفقان پلیسی، مسبب جان باختن صدها زائر بیت الله الحرام شد و حلقه جنایات صهیونیستی علیه مسلمانان را پس از کشتار مسجد الحرام و حمله به مسجد الاقصی و کشتار نمازگزاران یمن در عید قربان تکمیل کرد.

 

 وی افزود:ماهیت این حوادث هر چه باشد، چه تلاش آل‌سعود برای ارائه یک تصویر زشت و خشن از اسلام در دنیا و متوقف کردن موج اسلام گرایی در کشورهای مختلف جهان و چه تلاش برای جلوگیری از اعلام برائت حجاج از شیطان بزرگ در رمی جمرات و چه زمینه‌ سازی برای تفرقه بین امت اسلام و به تعطیل کشاندن حج ابراهیمی، این یک جنایت فراموش نشدنی و بیانگر نکبت آل‌سعود برای مسلمانان است.

 

این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد: این جنایت بزرگ و نابخشودنی یکبار دیگر نشان داد که رژیم بی ‌دین آل‌سعود صلاحیت اداره خانه خدا را ندارد و امت اسلام باید دست این خاندان فاسد صهیونیستی را از سرزمین وحی کوتاه کنند وگرنه هر سال باید منتظر شنیدن اخبار این چنین تلخ بود.

 

مطلوبی گفت: نباید این نکته را نادیده گرفت که ریشه تمامی این بدبختی‌ها شیطان بزرگ آمریکاست؛اگر حمایت های دائمی آمریکا از این رژیم دیکتاتور نبود و مردم عربستان اجازه داشتند آزادانه نظام مورد علاقه خود را، پای صندوق‌های رأی انتخاب کنند، حتی یک درصد هم احتمال حاکمیت این خاندان فاسد و بی‌کفایت بر مردم حجاز و وقوع چنین حوادث تلخی نبود.
 

وی افزود:این فاجعه بزرگ را به امام زمان(عج) و نائب بزرگوارشان، امام خامنه‌ای و به امت اسلامی بویژه ملت ایران و علی‌الخصوص خانواده‌های داغدار تسلیت عرض می‌نماییم و از خدای متعال می‌خواهیم که به حق خون به ناحق ریخته شده این قربانیان مظلوم، شر صهیونیستها و آل‌سعود و رژیم جنایتکار آمریکا – که ریشه همه این بدبختی‌هاست – را از امت اسلام کم کند.
 

مطلوبی افزود:وظیفه خود می‌دانیم که مسئولیت سنگین دولت بویژه دستگاه سیاست خارجی کشور را در مطالبه حقوق امت اسلامی و جلوگیری از تکرار چنین فجایعی را یادآوری کنیم؛آیاوقت آن نرسیده است که مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی به جنایت‌هایی که آل سعود در تاریخ ننگین خودشان نسبت به آنان داده و روز بروز در ارتکاب جنایات بیشتر در عراق ، یمن ، سوریه و بحرین چهره زشت و شوم خود را بهتر نشان می‌دهند ،تصمیمات جدی و اجتماعی بگیرند؟

 

وی افزود: همه می‌دانند آل سعودی که خود را خادم الحرمین الشریفین می‌دانند ،جز نوکری آمریکا ، ارتباط با صهیونیست‌ها ، تقویت و  ایجاد گروه‌های تکفیری همچون داعش،النصره  و بوکوحرام که جز کشتار و تخریب و ایجاد تفرقه بین مسلمانان نقشی ندارند ، کار دیگری انجام نمی دهند.

 

مطلوبی با بیان اینکه آل سعود نگهبانان دروغين و جعلي حرم امن الهي هستند,گفت:آل سعود با تفكر منحرف وهابيت، در راه شيطان(آمريكا و صهيونست) و براي شيطان ،مردم مسلمان يمن را قرباني مي كند و آنچه امروز مدعيان دموكراسي و وهابيت صهيونستي در قرن بيست و يكم روا مي دارند حتي در عصر جاهليت هم ممنوع و مطرود بوده است.

وی تصریح کرد:امروز در حاليكه مردم در رمي جمرات به سمبل شيطان سنگ مي زنند،شیطان (محمدبن سلمان)درمنا باعث کشتار حاجیان و در يمن ،عراق و سوريه به مردم مسلمان شليك مي كند؛ امروز آل سعود مشکل اصلی دنیای اسلام می‌باشند .

 

مطلوبی با بیان اینکه بروز حوادث روزهای گذشته در سرزمین وحی، حکایت از بی کفایتی و بی تدبیری مسئولان عربستان سعودی در اداره و مدیریت برگزاری حج ابراهیمی دارد،گفت:در مراسم حج امسال شاهد حوادث ناگواری هستیم که امنیت حجاج بیت الله الحرام را تهدید می کند؛در تازه ترین فاجعه که در سرزمین منا رخ داد ،حاجیان زیادی از کشورهای اسلامی از جمله کشورمان یا جان خود را از دست دادند و یا زخمی و مجروح و عده ای هم ناپدید شدند.

وی با تاکید بر ضرورت پیگیری جدی موضوع و پذیرش مسئولیت سهل‌انگاری و سوء مدیریت کسانی که خود را خادم الحرمین می نامند، گفت: آل سعود به جای تأمین امنیت مسلمین در موسم حج، با دخالت های نابجا در امور سایر کشورهای اسلامی به ویژه یمن مظلوم و حمایت از گروه های تندرو و افراطی چهره اسلام را مشوش کرده و مسلمانان را در بحرین، عراق و سوریه به خاک و خون کشیده و بذر عداوت، دشمنی و ناامنی را در منطقه می کارند

.

مطلوبی در پایان سخنان خود گفت:اینجانب ضمن عرض تسلیت و همدردی با تمام خانواده ها و بازماندگان این فجایع و طلب غفران الهی برای جان باختگان و آرزوی شفاء و بهبودی برای مجروحان این حادثه دردناک؛ به ویژه خانواده ها و آسیب دیدگان کشورمان، از سران کشورهای اسلامی به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی می خواهم علاوه بر محکومیت رژیم آل سعود، با توجه جایگاه و عظمت حرمین شریفین برای اداره صحیح و کارآمد آن تدبیری شایسته بیندیشند .

 


:: بازدید از این مطلب : 1154
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 30 / 6

 

27. شهريور 1394 - 22:59
کد مطلب: 65863
یامیرسالار

به گزارش سایت خبری آوای ماغر،به نقل از خبر دیشموک، بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع) با حضور امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، حجت‌الاسلام ملک‌حسنیی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و مسئولان استانی و شهرستانی در حرم مطهر این امامزاده عظیم‌الشان با شکوه خاصی برگزار شد.

 

پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)
پایگاه خبری کهگیلویه-بیست و نهمین همایش امامزاده میرسالار(ع)

 


:: بازدید از این مطلب : 1952
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 30 / 6

 

dsqs_img_2275.jpg
کانون دانش آموختگان میرسالاری و هیات امنای امامزاده میرسالار(ع) از کلیه کسانی که در برگزاری همایش بزرگ تکریم این امامزاده عظیم الاشان نقش داشتند، تقدیر کرد.
بیانیه تقدیر ,حضور ,مردم , مسئولان ,همایش تکریم, امامزاده میر سالار(ع) ,سید کاظم مطلوبی,کانون ,دانش آموختگان میرسالاری, هیات امنای امامزاده,آوای ماغر میرسالار

به گزارش سایت خبری عصرجهان دبیرهمایش تکریم مقام امامزاده میرسالار(ع) با ارسال یک بنیانیه از حضور کلیه کسانی که در همایش تکریم امامزاده میرسالار(ع) نقش داشتند،تقدیر کرد.

متن بیانیه:

بسم الله الرحمن الرحیم

مردم عزیز و شهید پرور استان کهگلویه وبویراحمد ،زوار وگردشگران حریم کبریایی امامزاده میرسالار(ع)

 

درود و سپاس خداوند بر شما باد که درپاسخ به ندای مقام معظم رهبری که فرمودند امامزادگان وبقاع متبرکه باید به قطب فرهنگی تبدیل شوند،در آخرین جمعه شهریورماه درهمایش تکریم مقام امامزاده میرسالار(ع) نمادی از تجلی قدرت همدلی واتحاد با ایمان و اراده‌های راسخ با لبیک به فرموده مقتدایتان حماسه ای مذهبی در تاریخ کهگلویه آفریدیدوباردیگرباپناه آوردن به امامزادگان ودوری  از روزمرگی دین خود را به سفیران نور و رحمت ادا کردید ، و آنگاه که دشمنان شیعه تمامی نمادهای مذهبی مارادر کشورهای همسایه چون سوریه ،بحرین،عراق و دیگرکشورهای اسلامی موردهجمه بی سابقه خودقراردادند ،شمامردمان دلیربساط فتنۀ فتنه‌گران مذهبی، آشوب‌طلبان و دشمنان عنود و حسودشیعه وانقلابتان را در هم پیچیده و قدرت نرم نظام ،دین و اراده ، عظمت و اقتدار ملی مردم و نظام را به منصه ظهور رساندید.

 

شما با حضور خود در اجتماع باشکوه سادات ،میثاق دوباره ای با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی و بیعتی مجدد با ولی امر مسلمین حضرت آیت ا... العظمی امام خامنه ای داشتید و با وحدت و همدلی و حضور گسترده خود قلب امام زمان (عج) و همچنین نائب برحقش را شاد و چشم دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی را کور کردید.

 

کانون دانش آموختگان میرسالاری  و هیات امنای امامزاده ضمن سپاس و قدردانی از این همه ایثار و وفاداری اقشار مختلف مردم، مسئولین ، خانواده های معزز شهدا و ایثارگران ، ائمه محترم جمعه، فرمانداران، بخشداران ، روحانیت معزز، بسیجیان قهرمان ، ورزشکاران ، هنرمندان ، اصناف و بازاریان ، دانشگاهیان ، فرهنگیان ، دانش آموزان ، اصحاب رسانه ، جوانان و نوجوانان سازمانها، نهادها، ارگانها ، نیروهای مسلح بالاخص از حمایت و پشتیبانی نماینده معزز ولی فقیه در استان حضرت ،آیت الله ملک حسینی، استاندار محترم جناب آقای خادمی و همچنین امیرپوردستان فرمانده مقتدر نیروی زمینی ارتش وهیات همراه ،حجه الاسلام جنتی مدیرکل اوقاف وامور خیریه استان وبرادر ارجمندمان سیدعبدالنبی صمدیان مدیر اوقاف شهرستان کهگلویه و مجموعه هایی که در برگزاری اجتماع بزرگ سادات میرسالار(ع) وتکریم مقام جدبزرگوارمان همکاری و تلاش صادقانه ، خالصانه و موثر داشتند ،تقدیر و تشکر بعمل می آید.

 

سلامتی و بهروزی مردم شریف را در سایه زعامت ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) از خداوند متعال مسئلت می نماییم.

 

سیدکاظم مطلوبی میرسالاری،دبیرهمایش تکریم مقام امامزاده میرسالار(ع)

 


:: بازدید از این مطلب : 1423
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 10 / 6
 
امامزاده میرسالار از نوادگان باب الحوایج امام موسی کاظم (ع) است که با هفت واسطه متصل به این باب رحمت می باشد.

 سیدکاظم مطلوبی میرسالاری دبیرهمایش تکریم مقام امامزاده میرسالار(ع)در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی عصر جهان از برگزاری بیست وهشتمین همایش مردمی سادات میرسالار با حضور امیر پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی، استاندار، نمایندگان استان در مجلس، مدیرکل اوقاف وامورخیریه، و با حضور مردم ولایتمدار و زایرین خبرداد.

وی درباره تاریخچه این همایش اظهار داشت: اولین دوره آن سال 1364 با همت سادات و با سخنرانی آیت الله سید کرامت الله ملک حسینی (ره)برگزار گردید و سالانه دو بار در 12 فروردین و جمعه آخر شهریور هرسال برگزارمی شد.تا اینکه آن عالم فقید برگزاری دوهمایش در یک سال را به صلاح ندانست و درسخنرانی خود به سادات امر نمود همایش، سالانه برگزار شود واین امر با استقبال سادات روبرو گردید. واین همایش هرساله در آخرین جمعه شهریور با حضور زایرین و دوستداران اهل البیت (ع) از اقصی نقاط کشوربرگزار می شود .

دبیرهمایش در بخشی از اظهاراتش به پراکندگی سادات میرسالار در 6 استان جنوب غربی کشور و کشورهای حوزه خلیج فارس به خصوص عتبات عالیات عراق اشاره نمود که در این راستا و جهت شناسایی این تیره از سادات اقدام به جمع اوری کتاب انساب سادات بنام "زلال کوثر" نمودم که شامل انساب 18 تیره بزرگ سادات میرسالارمی باشد. این تحقیق میدانی بصورت نرم افزاری آماده شده و امکان حذف یا اضافه کردن متولدین آینده را دارد و بزودی رونمایی می شود. همچنین از ثبت رسمی کانون دانش آموختگان میرسالاری در انجمن های مردم نهاد ایران خبرداد.

 مطلوبی میرسالاری امامزادگان را هدایت کنندگان مردم به سوی وحدانیت خداوند و علمداران معارف اسلامی همچنین حجت در میان مردم برشمرد و افزود: وجود این امامزادگان برای ما یک نعمت است و آنها پاسدار ارزش های اسلامی بوده و اصل ولایت مداری را به ما آموختند. ایشان در پایان سخنانشان گفت:از کلیه ی مردم ولایتمدار ،ودوستدار ان اهل البیت(س) جهت حضور در این مراسم معنوی دعوت به عمل می اید.

شایان ذکر است، امامزاده میرسالار(ع) از نوادگان باب الحوایج امام موسی کاظم (ع) است که با هفت واسطه متصل به این باب رحمت می باشد.


:: بازدید از این مطلب : 1057
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 9 / 6

 

دیروز, 00:34

 

همایش بزرگ امامزاده میرسالار با حضور فرمانده نیروی زمینی ارتش برگزار می‌شود

 

 

سید عبدالنبی صمدیان در جمع خبرنگاران با تبریک هفته دولت اظهار داشت: شهیدان رجایی و باهنر با خون خود درخت تنومند انقلاب را آبیاری کردند و هدف و مقصدشان خدا بود که در این راه نیز به مقام عظیم شهادت نائل آمدند.

به گزارش راک نیوز ، رئیس اوقاف و امور خیریه شهرستان کهگیلویه تصریح کرد: دینداری، ولایت‌مداری و ولایت‌پذیری و سخت‌کوشی و خدمت‌رسانی بی‌منت و صادقانه به مردم از مهمترین ویژگی‌های مدیران در نظام اسلامی است.

وی به برکت و وجود امامزادگان در استان اشاره کرد و افزود: امامزاده‌ها بهترین مکان برای اجرای برنامه‌های فرهنگی و جذب جوانان به مکان‌های دینی است.

صمدیان خاطرنشان کرد: بهترین جای مقابله با جنگ نرم دشمن، امامزادگان و بقاع متبرکه است و بهترین مکان برای مردم حل مشکلاتشان و به دلیل اینکه محبت به اهل‌بیت(ع) در دلشان وجود دارد به امامزاده‌ها می‌روند. 

رئیس اوقاف و امور خیریه شهرستان کهگیلویه به 29 همایش بزرگ امامزاده میرسالار(ع) اشاره و تاکید کرد: همایش تکریم و بزرگداشت امامزاده میرسالار(ع) هر ساله با استقبال چشمگیر ارادتمندان به اهل بیت(ع) و سادات این امامزاده در اقصی‌نقاط کشور همراه است و امسال 29 همایش این امامزاده در روز 27 شهریور برگزار می‌شود.

صمدیان اذعان داشت: این همایش با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولین از جمله مهمانان ویژه این همایش، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی امیر سرتیپ پوردستان، استاندار و نمایندگان استان برگزار خواهد شد.

وی با بیان اینکه هدف از برگزاری چنین همایشی آشنایی هم‌استانی‌ها با فضای معنوی بقاع متبرکه و برنامه‌های مختلفی است که در طول سال در امامزاده ها برگزار می‌شود، عنوان کرد: سازمان اوقاف و امور خیریه به عنوان متولی اصلی اداره بقاع متبرکه، وظیفه معرفی، تبیین و ارزیابی عملکرد این اماکن مقدس دینی برای عموم اقشار مردم را عهده‌دار است تا زمینه بهره‌مندی حداکثری جامعه از این انوار و ستارگان الهی فراهم شود.


:: بازدید از این مطلب : 1083
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 31 / 5

حکایت مزبور نیز اگرچه بیانگر تمامی صفات و مشخصات جامعه امروز ایران و شرح حال کاملی از زمانه ما نیست اما از حیث یک توصیف استعاره­ای بودن، می­ تواند بازتاب دهنده یک خصلت غالب و یک واقعیت پنهان اجتماعی در کشور، و مبنایی برای تقسیم­ بندی و تفکیک افراد جامعه باشد.

عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر (معروف به قابوس دوم) در کتاب خود با نام «قابوس­نامه» حکایتی دارد به این شرح:

«شنیدم که شیخ الشیوخ ابوبکر شِبلی در مسجدی رفت که دو رکعت نماز کند و زمانی بیاساید. اندر آن مسجد، کودکان به کُتاب (مکتب خانه) بودند و وقت نان خوردن کودکان بود. نان همی­خوردند.

به­ اتفاق (از روی تصادف) دو کودک، نزدیک شبلی نشسته بودند. یکی پسر مُنعَمی  بود و دیگری پسر درویشی؛ و در زنبیل این پسر مُنعم مگر پاره­ای حلوا بود و در زنبیل این پسر درویش، نان خشک بود. پاره­ای این پسر منعم حلوا همی­خورد و این پسرک درویش ازو همی­خواست. آن کودک، این را همی­گفت که اگر خواهی که پاره­ای به تو دهم، سگ من باش.

و او گفتی: “من سگ تو ام”. پسر منعم گفت: “پس بانگ سگ کن”!

آن بیچاره بانگ سگ بکردی، وی پاره­ای حلوا بدو دادی. باز دیگرباره بانگ دیگر بکردی و پاره­ای دیگر بِستَدی. همچنین بانگ همی­کرد و حلوا همی­سِتَد.

شبلی در ایشان همی­نگریست و می­گریست. مریدان پرسیدند که “ای شیخ! چه رسیدت که گریان شدی؟” گفت: “نگه کنید که قانعی و طامعی به مردم چه رساند! اگر چنان بودی که آن کودک بدان نانِ تهی قناعت کردی و طمع از حلوای او برداشتی، وی را سگ همچو خویشتنی نبایستی بود”»

این حکایت عنصرالمعالی که مربوط به قرن پنجم هجری قمری است، شرح استعاره­ای کاملی از جامعه امروزی ایران است. معمولاً در توصیف استعاره­ای، یک چیز را به چیز آشناتر دیگری تشبیه می­ کنند تا از این طریق، آن چیز نخست را بهتر بشناسند. مثلاً «زندگی» را به یک «جاده پر پیچ و خم» تشبیه می­ کنند تا آن را مملو از فراز و فرودها و سختی­ ها و آسایش­ ها معرفی کنند.

حکایت مزبور نیز اگرچه بیانگر تمامی صفات و مشخصات جامعه امروز ایران و شرح حال کاملی از زمانه ما نیست اما از حیث یک توصیف استعاره­ای بودن، می­ تواند بازتاب دهنده یک خصلت غالب و یک واقعیت پنهان اجتماعی در کشور، و مبنایی برای تقسیم­ بندی و تفکیک افراد جامعه باشد. خصلتی که مؤلفه­ های آن را می­ توان در سرسپردگی، ذلّت نفس، نوچه­ پروری، چاپلوسی و تملق­گویی، ظاهرسازی، منفعت­ طلبی، دربند اندیشی، داشتن عقاید کلیشه­ ای و بسته­ ای، و توجیه ­گری جستجو کرد و در یک کلام آن را «سُـفله صفتی» نامید؛ خصلتی که در مجموع نقطه مقابل حق­ طلبی، آزاداندیشی، آزادگی و کرامت انسانی است.

بنا بر شخصیت­های داستان گفته شده، جامعه امروز ایران را در سه طبقه اجتماعی می­توان جای داد (البته طبقه نه به معنای تخصصی آن در دانش جامعه­ شناسی).
طبقه «نخست»: گروه ثروتمندان، مرفّهین و قدرتمندان جامعه که پسرک منعم داستان، نمادی از آنان است. این طبقه خود از دو زیرطبقه اصلی تشکیل شده است:
یکی حکومتمردان عمدتاً نوکیسه که با قدرت­طلبی، پارتی­بازی و رانت­خواری به طور غیرقانونی و یا ظاهراً قانونی بر پست­ های ارشد حکومتی و بر بیت­ المال تکیه زده­ اند، به راحتی هر قانونی را دور می­ زنند و به تعبیر عامیانه هر مشکلی را با یک تلفن حل می­کنند، خود را محقّ در برخورداری از رانت­ ها، سهمیه­ ها، بورسیه­ ها و امتیازات حکومتی می­ دانند و با پررویی در کسب آنها با یکدیگر مسابقه می­ دهند، و ….. و دست آخر هم خود را خادم ملت و حافظ دین معرفی می­ کنند. نوشتن در خصوص این طبقه مثنوی هفتاد من کاغذ می­ طلبد.
و زیر طبقه دیگر که اکثراً ثروتمندان بی­دردی هستند که نه­ تنها سرنوشت جامعه و حال و روز مردم برایشان اهمیتی ندارد بلکه با فرصت­ طلبی و منفعت­ جویی درصدند تا از هر آب گل­ آلودی ماهی بگیرند و در میان انبوه سیاست­ بازی­ها، بی­ کفایتی ­ها و احیاناً خیانت­ پیشگی­ های برخی مسؤولان کشور و دست­ اندازی­ های بیگانگان، فقط و فقط بار خود را ببندند.

روشن است که این طبقه برای بالا بردن قدرت و نفوذ خود در جامعه و محکم­تر کردن جای پایش، نیازمند افراد بی­ نظر، زبون و سفله­ صفتی هستند که بی­ چون و چرا مجری فرامینش باشند و پیوسته تملّقش را بگویند و بی­درنگ کردار و رفتارشان را تأیید کنند.

همین افراد سفله، تشکیل­ دهنده طبقه «دوم» جامعه امروز ایران اند که پسرک درویش داستان، نماد آنان است. ظاهراً افراد این طبقه بیش از آنکه فقر مالی و محرومیت مادّی داشته باشند، از فقر فکری و ضعف شخصیتی رنج می­برند زیرا برای به دست آوردن منافع هرچند اندک، تن به هر ذلت و خفتی می­دهند و به آسانی کرامت انسانی خود را لگدمال می­کنند.

… و اما طبقه «سوم» که در حقیقت طبقه متوسط جامعه و فرودستان عزّتمند ملحق به این طبقه اند و در داستان عنصرالمعالی، شبلی عارف و شاگردانش، نماد آن می­باشند. همان ها که مردم عادی کوچه و بازارند و با انبوه مشکلات ریز و درشت گذران عمر می­ کنند و بی­ توجه به تبلیغات رسمی حکومت، سبک زندگی­شان را مطابق میل و عقیده خود انتخاب می­کنند و اگرچه از این حیث از تنوع و تکثر بسیاری برخوردارند اما در یک نقطه مشترک ­اند و آن اینکه اگر هم که دین ندارند، دست­کم آزاده اند؛ و اگر هم که علم و تحصیلات ندارند، اما زودباور و کلیشه­ ای و دارای شعور کاذب نیستند؛ و اگر هم که کافرند، حبّذا که منافق نیستند.

کتاب پرورق تاریخ ایران عمدتاً وامدار این طبقه سوم بوده است. و صد البته که اینچنین نیست که افراد این طبقه همیشه فقط نظاره ­گر مسائل و گریه­ کننده بر آنها باشند! تاریخ این را اثبات کرده است و از همین­ رو باید منتظر نقش ­آفرینی تازه این طبقه در آینده نزدیک تاریخ ایران بود.

و من الله التوفیق


:: بازدید از این مطلب : 1055
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 31 / 5

شجاع‌پوریان در گفت‌و‌گو با فارس:
حزب «اتحاد ملت ایران» حزبی مقطعی و انتخاباتی نیست/ بنا نداریم تک‌روی کنیم

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران با بیان اینکه حزب اتحاد ملت ایران مقطعی و انتخاباتی نیست، گفت: حزب اتحاد ملت ایران در جبهه اصلاح‌طلبان به دنبال سهم خاصی نیست و حتی بنا نداریم تک‌روی کنیم.

خبرگزاری فارس: حزب «اتحاد ملت  ایران» حزبی مقطعی و انتخاباتی نیست/ بنا نداریم تک‌روی کنیم
  •  

ولی‌الله شجاع‌پوریان عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزابخبرگزاری فارس، در پاسخ به این پرسش که حزب اتحاد برای انتخابات مجلس شورای اسلامی چه برنامه‌هایی دارد، اظهار داشت: حزب اتحاد ملت ایران یک حزب مقطعی که در آستانه انتخابات شکل گرفته باشد نیست.

وی افزود: حزب اتحاد ملت ایران از یک سال پیش درخواست خود را برای صدور مجوز به وزارت کشور ارسال کردیم و تصمیم عقلانی گرفته شد تا این حزب تشکیل شود.

شجاع‌پوریان خاطرنشان کرد: بنا داریم از تجارب حزب‌های موفق چه در خارج و چه در داخل استفاده کنیم و می‌خواهیم در مورد آموزش حزبی و تلاش کرده و فرهنگ حزبی را در کشور تثبیت کنیم.

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران با بیان اینکه حزب اتحاد ملت ایران بنا دارد با همه احزاب قانونی کشور تعامل داشته باشد، گفت: می‌خواهیم مروج گفت‌وگو و بحث‌های گروهی و خارج از گروهی باشیم.

شجاع‌پوریان تاکید کرد: حزب اتحاد ملت ایران برای دهمین انتخاب مجلس شورای اسلامی در کنار دیگر احزاب اصلاح‌طلب فعالیت خواهد داشت و با شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز کاملا هماهنگ خواهیم بود.

وی ادامه داد: حزب اتحاد ملت ایران در جبهه اصلاح‌طلبان به دنبال سهم خاصی نیست و حتی بنا نداریم تک‌روی کنیم. از تصمیم کلی اصلاح‌طلبان پیروی خواهیم کرد.

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران از درخواست عضویت این حزب در خانه احزاب پس از شکل‌گیری ارکان رسمی خبر داد.


:: بازدید از این مطلب : 969
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 30 / 5

 

: اولین کنگره حزب "اتحاد ملت ایران" روز گذشته با حضور جمعی از فعالان اصلاح طلب و چهره های حزب مشارکت در سالن اجلاس سران برگزار شد.  

 
 به گزارش فرارو، در این مراسم مولاوردی معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده، مصطفی معین، محمدرضا خاتمی، عبد الواحد موسوی لاری، محمدرضا عارف، زهرا اشراقی،‌آذر منصوری، فاطمه راکعی، حبیب الله پیمان، عمادالدین باقی، غلامحسین کرباسچی، محمد قوچانی، حسین کمالی، ابراهیم اصغرزاده،ابراهیم یزدی، عبدالله نوری،فیض الله عرب سرخی، هادی خانیکی، لطف الله میثمی، محمدعلی ابطحی و جمعی از اصحاب رسانه حضور یافتند.

 
خوش و بش چهره های سیاسی با یکدیگر و چهره هایی که پس از مدتها همدیگر را دیده بودند و دیدارها را تازه می کردند از نکات قابل توجه قبل از شروع برنامه بود. در ابتدای این کنگره پیام ویدئویی رییس دولت اصلاحات در سالن پخش شد؛ زمانی که نام رییس جمهور اصلاحات در سالن آمد حاضرین قیام کرده و ایستاده دقایقی به تشویق وی پرداختند.  

 
همچنین در جریان این کنگره 30 نفر عضو شورای مرکزی حزب مشخص شدند و علی شکوری راد نیز به عنوان دبیرکل این تشکل سیاسی تعیین شد. عکس های مرضیه موسوی عکاس ایرنا، حسین رزاق نژاد عکاس مهر، علیرضا خضرائی عکاس ایلنا و محسن آزاده عکاس جماران از این کنگره را در زیر می بینید.

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 
(تصاویر) گردهمایی اصلاح طلبان و تولد یک حزب

 

 

:: بازدید از این مطلب : 1144
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 30 / 5

 

 بنام خدا

 نامه جنبش عدالتخواه فرهنگیان بهمیی به مدیر اموزش وپرورش بهمیی

مدیریت محترم اموزش وپرورش شهرستا ن بهمیی

سلام علیکم

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقيراً فَاللَّهُ أَوْلى‏ بِهِما... ً»[13]

«اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند»

: مدرسه مکان انسان سازی و سالم سازی انسان هاست و هر جامعه ای از مدارس خود انتظار دارد که افراد با شخصیت، متعادل، سازگار، با عاطفه، اجتماعی، با اعتماد به نفس، مسئولیت پذیر، منطقی و عادل بار بیاورد؛ که همه اینها منوط به وجود روابط، شرایط و محیط سازمان یافته و مناسب از طریق اِعمال مدیریت و رهبری درست در مدرسه می باشد

در دین مقدس اسلام نیز با تاکید بر شایسته سالاری از مسلمانان خواسته شده افرادی را بر سر کار بیاورند تا به کار خدا و سنت پیامبر(ص) آشناتر باشند، به طوری که در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: 
)
هر کس از بین مسلمانان عاملی بر سر کار بیاورد و بداند که در بین مسلمانان فردی وجود دارد که او برای این کار سزاوارتر و به کار خدا و سنت پیامبر (ص) آشناتر است ، آن کس به خداوند و رسول و جمیع امت اسلامی خیانت کرده است(
همچنین رهبر معظم انقلاب نیز درخصوص شایسته سالاری و استفاده از افراد شایسته و کارآمد در کارهای کشور بیانات و نصایح متعددی به کارگزاران نظام فرموده اند و از آنان خواستند در اداره امور کشور از نخبگان و افراد شایسته و کسانی که دل در گرو نظام و انقلاب و پیشرفت کشور دارند، استفاده کنند به طوری که معظم له فرمودند: 
(اگر استعداد کسی را مورد توجه قرار دادیم و او را در همان جایی که استعداد و میل او هست به کار گماشتیم، امروز هم پیدا شدن ابوعلی سیناها و محمد بن زکریای رازی‌ها و امثال این‌ها بعید نیست»(بیانات رهبر معظم انقلاب سال 1374)
متاسفانه برخی در بدنه دولت و حتی بعضی نمایندگان در استان از افرادی در اطراف خود استفاده می کنند که با نگاهی بر سوابق آنان می توان مشاهده کرد نه تنها هیچ تجربه ای از کار محول شده به آن ها را ندارند بلکه از مقبولیت مردمی نیز برخوردار نیستند.
این که مدیر دولتی یا نماینده ای که در سایه ایثارگری و فداکاری های هزاران شهید و جانباز و ایثارگر به قله های مدیریتی یا نمایندگی مردم دست یافته و بخواهد خون شهدا را نادیده بگیرد و هر طوری که خود صلاح بداند عزل و نصب نماید و به هیچ یک از معیارهای شایسته سالاری، توانمندی، اخلاق گرایی و ده ها مورد دیگر پایبند نباشد، با معیارهای جامعه اسلامی ما سازگاری ندارد.
در حقیقت باید گفت انتصابات درکشور ما اگرچه برعهده مدیران دولتی و یا نمایندگان مردم(در حوزه کاری خودشان) است اما نباید این نکته مهم را از نظر دور داشت که در انتخاب افراد باید بسیاری از معیارها از جمله شایسته سالاری، کارآمدی، توانایی، وجهه مردمی و بسیاری فاکتورهای دیگر مدنظر قرار گیرد تا زمینه بی اعتمادی، سوء استفاده و دلسردی جامعه از نظام و کشور اسلامیمان فراهم نشود

.وامامی دانم

بزرگترین درد آموزش و پرورش دخالت مستقیم سیاسیون بر انتخاب مدیران این ارگان است، وقتی ملتی با هزاران آرزو و امید نماینده ای را به مجلس می فرستد تا در برنامه ریزی کلان مملکت شریک باشدواز حقوق موکلانش دفاع کند، ولی بر خلاف وعده آموزش و پرورش بزرگترین جولانگاه وی می شود. تابرخی  افرادذی نفوذ  را که متأسفانه ازحداقل شرایط برای مدیریت برخوردارند، مدیر و یا معاون بکند و آنها بزرگترین ضربه را به تعلیم و تربیت فرزندان این سرزمین بزننددیگر امیدی برای شایستگان ورغبتی برای تعلیم وتربیت نمی ماند .

گلایه ی من امروزی ونماینده خاصی مورد نظر نیست در سالیان گذشته وادوار مختلف شاهد چنین فضایی بودیم ولی نمود ان در فضای امروزاموزش وپرورش شهرستان ما به خوبی نمایان است /

 بعد از سی پنج سال از انقلاب متاسفانه مابه بلوغ فکری در انتصابات نرسیدیم آموزش و پرورش که یک دستگاه انسان ساز است بحران مدیریت دارد دولت تدبیر و امید آمد ولی همچنان در مواردی به شیوه های منسوخ عمل می شود .

مدیریت محترم :در آموزش و پرورش شهرمان  بزرگانی بامدارک وتجارب علمی بالا کار می کنند و بخاطر شرافت شغلی سراغ راه های غیر شرعی ایجاد ارتباط برای تصدی مدیریت نمی ایند و برعکس عده ای فرصت طلب با ایجاد رابطه و سفارش این مفام و آن مقام پست های مدیریتی را تصاحب می کنند و تربیت هزاران انسان را بدست می گیرند.

اقای مدیرایا می دانید بیشتر معضلات واسیب های اجتماعی ،بزهکاری و........رابطه ی مستقیم باتعلیم و تربیت مادرمدرسه دارد

ایا بررسی فرمودید حداقل دردهه ی گذشته شهرستان ما درتمامی رشته های علمی باوجود استعدادهای فراوان حائز کدام رتبه علمی شده است؟ کدام مدیر محترم کارنامه قابل قبولی در رسیدن به اهداف اموزش وپرورش داشته است ؟ایا می دانید از نظر اموزشی در میان 13حوزه اموزش وپرورش استان در رده اخر یا درسنواتی در سه رده اخر قرار داشتیم .ایا خودکشی های بی شماردر سالهای گذشته به نحوه تربیت خانواده وبرنامه های مدیران ومعاونان  محترم پرورشی ومشاورین  مدرسه مرتبط نیست ایا امار بی حساب طلاق در شهرستانی که تادهه ی قبل صفر یانزدیک به صفربود به تعلیم  تربیت معلمان و انگیزه وتوان مدیران سیاسی و معلمین بی رغبت حاصل ازبی عدالتی انتصابی سیاسی مرتبط نیست ؟ وهزارا ن چرای دیگر ؟؟؟؟؟؟ایا تنها ان افراد خاص مدیرند وباهمان شیوه های منسوخ می توانند دردنیای پرشتاب  علمی امروز جوابگوی نسل جدید باشند 3÷برایت  باید از کدام درد بگوییم؟ از مدیریت خانوادگی یا ........؟ چه کسی باید تدبیر نماید؟ آیا نسیم امید بر این کویر وحشت خواهد وزید؟ ایا باکلید تدبیر موفق خواهی شد قفلهای زنگار گرفته را باز کنید؟ مگر در انتخابات 24 خرداد خواست خود را باصدای بلند به گوش همه نرساندیم؟ پس چرا اقلیت .... پر مدعا صدای ما را نمیشنود؟ ؟اقای مدیر در دولت مهرورز کدام مدیر اصلاح طلب در پست خود ابقا شد که امروزه ادعای ریاست بر تمام مدارس  را دارندحداقل انصاف داشته باشیدوشایستگان دو طیف رادریابید  ؟ با چه زبانی بگوییم .چرا جرآت استفاده ازشایستگان همفکرتان راندارید ایا وامدار کس یاکسانی هستید که چنین خوش خدمتی می کنید ؟

اقای مدیرایا می دانید

اقایان اداری و مدیران که همسرانشان نیز در پست مدیر یا معاون حضور دارند اضافه حقوق زوجین در سال 93 بین 1000000 تومان تا 1500000 تومان بوده در حالی که اضافه حقوق یک معلم بی کس بین 200 تا 300 هزار تومان بود .دوستان تمامیت خواه ایا شما فقط مخارج زندگی دارید؟ ایا باید اداره تمام و کمال در خدمت شما باشد ؟ایا از گرفتاری دیگر همکاران که پستی ندارند با خبرید ؟ اگر چنین است چرا به دیگران مجال عرض اندام نمیدهید؟ ایا میدانید خانواده های همکارانتان چه مشقت هایی می کشند؟ چرا همه چیز برای شما حلال است و برای دیگران حرام.چرا تا کسی لب به اعتراض میگشاید ان را منافق ضد نظام و.... به حساب می اورید ؟

مدیریت محترم
 کدام یک از معاونین فناوری مدارس ، از زمان ایجاد این پست تاکنون که ابلاغ دریافت کرده اند ، دارای مدرک مرتبط بوده اندمربیان ورزش وبهداشت و پست های دیگه چی

ایا از تبعیض دراموزش ضمن خدمت فرهنگیان مطلعید معلمانی که بارانت تمام دوره های اموزشی رادیده اند ودر خوابگاه ها و...مشغولند وکار نمی کنندومعلمانی که باوجود نیاز مبرم به اموزش هیچ دوره ای راندیده ومجبورند مباحث دوره ندیده راتدریس کنند ایا این خیانت به فرزندان این سرزمین نیست.

برادرعزیز ،دلسوزوهمفکرم

آقای مدیر این شیوه مدیریت اعتدالی  نیست وظیفه ی شما سنگین تراست  پس کی شما می خواهید براساس صلاحیت های حرفه ای مدیران را انتخاب بکنید ؟ واگذاری تربیت کودکان به مدیران رابطه ای که سواد لازم را هم ندارند با کدام اصل و حجت شرعی سازگاری دارد؟

استاد گرامی خانه تکانی دراموزش وپرورش ضروری است . با حضور افرادی که بالاتر از 35 سال مدیریت کردند مگر امیدی برای بقیه باقی می ماند اینها تا کی می خواهند مدیریت بکنند؟ مدیریت های خانوادگی تاکی باید خاتمه یابد؟

برادر فهمیم وارزشمندم به برخی از دوستان وهمفکرانمان برچسب عکس زدید باورکنید.ما نوکر بادنجان وحزب بادی نیستیم که به اقتضای زمان ومکان تغییر کنیم واز هر طرف که باد مساعدی بوزد واز هرجهت که بوی کباب استشمام شود به همان جهت گرایش پیداکنیم وطرفدار حاکم منصوب باشیم وباحاکم معزول بیگانه ما معتقدات خویش رابه هیچ مقام ومنزلتی نمی فروشیم  ولی ازحقوقمان تاپای جان دفاع خواهیم کرد

مدیریت محترم :

این را باید بدانید که فرهنگیان اقشاری تحصیل کرده و فهیمند و همه واقعیتها را میدانند امابعضی معذوریت ها به علت نسبت فامیلی و دوستی در شهرمان سبب شده از بیان انها خوداری کنند
به برکت نظام اسلامی و قرانی امروزه جوانان مومن و متعهد به نظام با قلم تیز خود هر گونه تخلف و سو استفاده را رسانه ای خواهند کردو اجازه نخواهند داد که بیت المال در خدمت اقلیت کوچکی باشد.
بنابراین به مدیرمحترم اموزش وپرورش  اعلام می داریم   به عنوان نماینده ای از افکار عمومی وفرهنگیان عدالتخواه  تمامی رفتار و حرکات مدیران ومعاونین محترم رابا تدبیرتجزیه وتحلیل وپس از انالیزکامل پست ها ومدیریت های انتصابی   را زیرنظر داشته و در زمان مقتضی ،درصورت  انجام انتصاباتی که تناسبی با شایسته سالاری و کارآمدی نداشته و فقط بر پایه رابطه گرایی و قوم گرایی صورت گرفته اند را به مردم ومقامات  ارشدمعرفی کرده  تا جامعه خود داوری و تصمیم گیری کنند.امیدواریم  فرهنگیان خسته از نابرابری و محرومیت را دربهمیی دریابید/گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من         آنچه البته به جائی نرسد فریاد است

سید کاظم مطلوبی میرسالاری /به نمایندگی از جمعی از فرهنگیان عدالت خواه شهرستان بهمیی ََ


:: بازدید از این مطلب : 1080
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 30 / 5

 

باسمه تعالی

 

محضرمقام عالی استاندارکهگلویه وبویراحمد

 سلام علیکم

با ادای تحیات و تقدیر از توفیقات حاصله دولت جناب دکتر روحانی در قبال پرونده هسته ای وتحقق اهداف و آمال مردم ایران در دستیابی به انرژی هسته ای و شکست تحریم های ظالمانه استکبار جهانی علیه ملت ایران و توفیق بهروزی حضرتعالی درانجام رسالت محوله در جهت انعکاس مطالبات و خواسته های برحق مردم دیشموک که بنا به دلایلی با گذر زمان های طولانی همراه گردیده و شهد شیرین خدمات ارائه شده به نگرانی های مفرط (تأخیرهای طولانی مدت) مبدل شده است.

جناب آقای استاندار ، در مقطع کنونی از زمان که دشمنان اسلام کمر به محو آثار اسلامی به ویژه شیعی- ولایی بسته‌اند و تخریب حرم شریف سامرا و حملات خمپاره‌ای به کاظمین و دیگر تلاش های تخریب‌گرانه آنان شاهد این مدعاست. حال از تنها حکومت اسلامی و شیعی جهان که کارگزاران فعلی آن خود را با شعار زیبای تدبیر و اعتدال منطبق نموده اند، ترویج، تسهیل و تسریع امور عمرانی بقاع متبرکه وامامزادگان  را انتظار داریم.

اقای استاندار :مردم این دیار(فارتق بهمیی سردسیر) ومهاجرین ازاین سرزمین دل درگرو وطن دارند وبااهدای جان 121تن از بهترین فرزندانشان علم سرافرازی  رادراین سرزمین لاله گون برافراشتند وسالانه برای تکریم مقام جد بزرگوارشان ویاداوری حماسه های خونین شهدای ایل وتبار وتجدید بیعت باارمانهای انقلاب ومقتدای عزیزشان از نقاط مختلف کشور در اخرین جمعه شهریورماه هرسال دراین حریم کبریایی جمع شده و همایش سالانه برگزار می نمایند انچه رنجشان می دهد کمبود فضای فیزیکی  که به لطف نظام مقدس در حال احداث می باشد ودست اندازهای جاده که مشکلات عدیده ای برای زوار وگردشگران ایجاد می کند.

استاندار عزیز: مطالبات سالهای دور و دراز مردم محروم شهردیشموک با تأخیرهای معنی داری همراه بوده و تمایز قیاسی با موارد مشابه در مناطق دیگر ذهنیت های منفی را در بین افکار عمومی به وجود آورده است که در ادامه به بعضی از آن موارد اشاره می گردد، جاده ارتباطی امامزاده میرسالار(ع) که از اوایل انقلاب عملیات اجرایی آن شروع گردیده بنا به دلایلی تاکنون به اتمام نرسیده است، در چند سال گذشته پروسه جاده دوکیلومتری امامزاده  بارها و بارها وعده احداث وتکمیل  آن رسانه ای گردید، اما تاکنون بارها زیر سازی اماتکمیل نشده است.

مردم این دیار به این باورند که بخش اعظمی از علت تأخیرهای طولانی مدت در تکمیل پروژه های احداثی در قیاس با موارد مشابه ناشی از نداشتن مجاری ارتباطی صحیح با مراکز تصمیم ساز در مرکز استان و کشور می دانند، طبعاً ارتباطات حرف اول و آخر را در تعاملات فی مابین می زند و ما نیز به سبب استضاعف، مضاعف در زمینه های مختلف، فرصت را مغتنم شمرده دست نیاز خویش را به کرم ولطف آن بزرگوار دراز می نمائیم به امید که لحظه ای درعین بزرگی نیز در کسوت نماینده دولت تدبیر وامید به مصائب ومشکلات به شرح ذیل از سر لطف نگریسته و با صدور اوامر مقتضی موجبات خشنودی مردمی را فراهم نمائید که همیشه قدردان نیت خیرخواهانه آن مقام عالی می باشند.

مشکلات

1نوسانات شدید برق2کمبود یانبود پزشک متخصص 3تاخیردراجرای پروژه گازرسانی 4تاخیردر اجرای طرح جاده های روستایی خصوصاجاده پرتردد زوار وگردشگران امامزاده میرسالار(ع)

من الله توفیق /سید کاظم مطلوبی میرسالاری دبیر یادواره مردمی شهدای میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 580
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 23 / 5

 

امامزاده سید جمال
  امامزاده جمال تبریز زیارتگاهی است كه در مسجد حاجت ، در راسته كوچه واقع شده است. این زیارتگاه مرقد امامزاده موسی معروف به سید جمال از اولاد امام موسی بن جعفرعلیه السلام است.آرامگاه در زیر گنبد نسبتاً بزرگی واقع شده و پا طاق مقرنسی دارد كه روی آن صندوق چوبی زیبایی نهاده اند .دو كتیبه مرمرین سنگ قبر نیز در این بقعه به چشم می خورد كه یكی متعلق به قبرآخوند ملا احمد مدرس و دیگری مربوط به قبر شیخ عبدالغفار است.

    نسب :
این امامزاده با پنج واسطه به حضرت امام موسى بن جعفر (ع) منتهى میشود که از قرار ذیل است: ابوالحسن موسى بن جعفر الجمال بن محمد بن ابراهیم الیمانى بن محمد بن عبید الله الام موسى الکاظم(ع) سیدى جلیل القدر و ملقب به ابوالحسن اعزج بوده و به فضل و دانش مشهور و اهالى تبریز این امامزاده را امامزاده جمال،امامزاده موسى، امامزاده کهنه، امامزاده راسته کوچه و صاحب طوق نیز میگویند.

توضیحات :
 بقعه متبرکه امامزاده ابوالحسن موسى الجمال(ع) در محله سنجران (راسته کوچه) و نزدیک مسجد جامع تبریز و در کنار یک مسجد کوچک بنام مسچد حاجت و گورستان کوچکى که اکنون به مدرسه تبدیل شده است قرار دارد. نادر میرزا در کتاب تاریخ و جغرافى دار السلطنه تبریز مینویسد : بقعه امامزاده سید جمال معروف به ( امامزاده کهنه) در غرب شهر به مسافت سه هزار قدم از سید حمزه واقع است. انطور که در کتب انساب ذکر گردیده است نسب این امامزاده با پنج واسطه به حضرت امام موسى بن جعفر (ع) منتهى میشود که از قرار ذیل است: ابوالحسن موسى بن جعفر الجمال بن محمد بن ابراهیم الیمانى بن محمد بن عبید الله الام موسى الکاظم(ع) سیدى جلیل القدر و ملقب به ابوالحسن اعزج بوده و به فضل و دانش مشهور و اهالى تبریز این امامزاده را امامزاده جمال،امامزاده موسى، امامزاده کهنه، امامزاده راسته کوچه و صاحب طوق نیز میگویند. او بر نواحى آذربایجان غلبه پیدا کرد و پس از مدتى اسیر شد و برگرن او زنجیر انداختند و در همان حال هفت سال در زندان محبوس بود از این رو او را صاحب طوق میگویند. او داراى سه پسر و یک دختر به اسامى : ابو جعفر محمد، على و عبدالله بود. برخى فرزند ذکور جهارمى به نام حسن را براى او افزوده اند و قائل به تداوم نسل او شده اند بطوریکه کنیه ابوالحسن را اشاره به این معنى میدانند و نام دختر او فاطمه بود و همسر ایشان از اولاد امام حسن مجتبی(ع) به شمار میرفت. پدرش از سادات جلیل القدر و مکه و مکنى به ابوالقاسم به جهت زیبایى زیاد صورت به جمال معروف بود . او محدثى عالیمقام و عالمى بزرگوار و دانشمندى از سلاله رسول خدا بود. ایشان تولیت سادات مکه را به عهده داشت و ملقب به احمر عینه (دو چشم قروز) بود. بخش مرکزی

آدرس : بقعه متبرکه امامزاده ابوالحسن موسى الجمال(ع) در محله سنجران (راسته کوچه) و نزدیک مسجد جامع تبریز و در کنار یک مسجد کوچک بنام مسچد حاجت و گورستان کوچکى که اکنون به مدرسه تبدیل شده است قرار دارد.



 


:: بازدید از این مطلب : 1360
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 23 / 5

 

مهندس بيژن عالي پور مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در حکمی مسعود باغبان را به عنوان سرپرست شركت بهره برداري نفت و گاز مارون منصوب كرد.

به گزارش عصر جهان به نقل از روابط عمومي مناطق نفت خيز جنوب، در اين حكم آمده است: " با عنايت به تعهد، تخصص و تجربيات ارزشمند جناب‌عالي از تاريخ صدور اين حكم تا تعيين مديرعامل به عنوان « سرپرست شركت بهره برداري نفت و گاز مارون » منصوب مي شويد.

اميد است با توكل به خداوند متعال و با همكاري مديران، روساي ادارات، كاركنان و بكارگيري همه ظرفيت هاي موجود در انجام وظايف محوله موفق و مؤيد باشيد.

ضمناً فرصت را مغتنم شمرده و از زحمات و تلاش هاي ارزشمند جناب آقاي سيد عبداله موسوي در طول تصدي مسئوليت فوق تشكر و قدرداني مي نمايم."

مهندس باغبان هم اكنون مدير امور فني شركت بهره برداري نفت و گاز مارون است.

شایان ذکر است مهندس بيژن عالي پور مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در حکمی جداگانه، سيد عبداله موسوي مدیر عامل سابق شركت بهره برداري نفت و گاز مارون به عنوان مشاور عالي و دبير شوراي مشاوران مديرعامل اين شركت منصوب نمود

مهندس موسوي از آذرماه سال 1392 تا كنون مديرعامل شركت بهره برداري نفت و گاز مارون بود. مدیر مهندسی و ساختمان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب از سال 1390 تا 1392، مديرعامل شركت بهره برداري نفت و گاز آغاجاري از سال 1385 تا 1390 و مديرعامل شركت بهره‌برداري نفت و گاز مسجدسليمان از سال 1380 تا سال 1385 از سوابق وي محسوب مي شود.


:: بازدید از این مطلب : 827
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 22 / 5

همایش بزرگداشت و تکریم مقام امامزاده میرسالار(ع)درتاریخ 27شهریوردر حرم انحضرت برگزار می شود از کلیه ی سادات معظم وزایرین ودوستداران اهل ا لبیت (ع)جهت حضوردراین مراسم معنوی دعوت به عمل می اید/


:: بازدید از این مطلب : 591
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 21 / 5

 

شرکت هواپیمایی زاگرس در سال 1384 با ثبت در منطقه آزاد اروند و با ورود دو فروند هواپیمای توپولوف فعالیت خود را آغاز کرد و در سال 1386 با ورود دو فروند هواپیمای بویینگ MD رنگ و بویی دیگر گرفت. اولین پرواز بین المللی زاگرس در سال 1387 با پرواز در مسیر تهران – دمشق انجام شد. این شرکت توانست در مدتی کوتاه، با افزایش تعداد هواپیماهای ناوگان خود نامی شایسته در میان شرکت های مطرح و رو به رشد کشور به دست آورد و سهم به سزایی در حمل و نقل هوایی کشور را عهده دار شود.


:: بازدید از این مطلب : 671
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 20 / 5

 رونمایی از مالک جدید صبای‌‌قم در تمرین / سیدعبدالرضا موسوی(میرسالاری)، مدیرعامل شرکت هواپیمایی زاگرس و مالک جدید باشگاه صبای قم روز گذشته در تمرین این تیم حاضر شد و علی دایی، سرمربی صبا به گرمی از او استقبال کرد + تصاویرتارتار خبر داد/ موسوی رسما مالک جدید باشگاه صبای قم شد

 

 

 

 

 

 

 

 

 


:: بازدید از این مطلب : 2322
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 20 / 5

حاج سید رضاموسوی خواه رهبرمعنوی اصلاحات در کهگلویه در جمع اصلاح طلبان شهرستان های کهگلویه ،بهمیی ،چرام ولنده درهمایش به روشنی افتاب بیندیش حضور پیداکردند/

IMG_9787IMG_9784IMG_9739IMG_9723


:: بازدید از این مطلب : 652
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 19 / 5

 

اخلاق

اخلاق که یکی از بهترین اصول زندگی فردی و اجتماعی محسوب می شود امروز بیش از هر زمان بشر نیازمند آن است در واقع بسیاری از مشکلات پیش روی انسان ناشی از فقدان اخلاق فردی و اجتماعی افراد جامعه بشری است. اینجاست که خلأ وجود اصول اخلاقی مبتنی بر فطرت بشری به چشم می خورد. بنابراین برای رفع این معضل بزرگ جهان امروز ناگزیر باید به بزرگترین اساتید و معلمان اخلاق در طول تاریخ مراجعه کرد و با الگو گرفتن از رفتار شان و گوش سپردن به گفتارشان بر این مهم فائق آمد و آنان نیستند جز ائمه از خاندان پاک رسالت و نبوت یعنی امامان معصوم شیعه که به اعتراف خاص و عام بهترین الگو در رفتار اسلامی هستند.

این گفتار به مناسبت ایام تورقی است بر سیره اخلاقی معصوم هشتم، امام ششم شیعیان.

بدانید مهربانترین شما نسبت به ما کسانی هستند که بر سر سفره ما خوب غذا می خورند. آنگاه برای تشویق مهمانان به غذا خوردن و برای اینکه مبادا برخی از آنان از روی خجالت و شرم گرسنه بمانند از قول پیامبر صلی اله علیه و آله احادیثی در ارتباط با خوردن نقل می کرد تا آنها با رغبت و علاقه و طیب خاطر غذا بخورند

دورنگاری از اخلاق امام

«هرگز به نکوهش و دشنام کسی سخن نفرمود و بر روی کسی صدای مبارک را بلند نکرد و با هیچکس به غدر و خدعه برخورد نکرد و سخن چینی نفرمود و به ذم مردمان زبان نگردانید و شکمباره و پرخور نبود.در اموری که نبایست، عجله نمی نمود و به بیهوده نمی پرداخت و کسان را طعن و لعن و هَمز و لَمز نمی داشت و مال و منال نمی انباشت.» [1]

« مالک بن انس از جمله کسانی است که مدتی در محضر امام صادق علیه السلام تلمّذ کرده و درباره شخصیت آن حضرت چنین می گوید: و لقد کنتُ آتی جعفربن محمد و کان کثیرالمزاح والتبسم... مدتی خدمت جعفربن محمد مشرف می شدم. آن حضرت اهل مزاح بود و همواره ملایمی بر لبهایش نقش می بست. هنگامی که در محضر او نامی از رسول خدا صلی الله علیه و آله برده می شد رنگش به سبزی و سپس به زردی می گرایید. در مدتی که به خانه آن حضرت رفت و آمد داشتم او را خارج از سه حال ندیدم، یا نماز می خواند یا روزخ بود و یا به قرائت اشتغال داشت و هرگز بدون وضو از حضرت رسول نقل حدیث نمی فرمود و سخنی به گزاف نمی گفت. [2]

 

معاشرت با مردم

« روزی به قصد تسلیت گوئی به یکی از خویشاوندان نزدیکش از خانه بیرون آمد و عده ای از اصحاب نیز همراه وی بودند. از قضا در وسط راه بند کفش امام پاره شد. آن حضرت کفش به دست گرفت و پا برهنه به راه خود ادامه داد. ابن یعفور یکی از یاران نزدیک امام تا حضرت را در این وضع دید فورا کفش از پای خویش در آورد و بند آن را باز کرد و به امام تقدیم داشت، اما امام نه تنها آن بند را نگرفت بلکه با ناراحتی از او روی برگردانید و فرمود: شایسته ترین فرد برای تحمل مصیبت و ناراحتی خود صاحب مصیبت است. امام همینطور با پای برهنه راه رفت تا به منزل مردی که برای تسلیت به او بیرون آمده بود، رسید.» [3]

 

مهمان نوازی

«وقتی امام در خانه اش مهمانی می داشت و سفره غذا را می گشود به مهمانان خیلی تعارف می کرد و آنان را به خوردن غذای بیشتر دعوت و ترغیب می فرمود و گاهی پس از آنکه مهمانان سیر می شدند، مجددا خوراکی می آورد و در پاسخ آنان که می گفتند ما دیگر سیر شده ایم. اشتها نداریم می فرمود: نه هنوز چیزی نخوردید. بدانیدمهربانترین شما نسبت به ما کسانی هستند که بر سر سفره ما خوب غذا می خورند. آنگاه برای تشویق مهمانان به غذا خوردن و برای اینکه مبادا برخی از آنان از روی خجالت و شرم گرسنه بمانند از قول پیامبر صلی اله علیه و آله احادیثی در ارتباط با خوردن نقل می کرد تا آنا با رغبت و علاقه و طیب خاطر غذا بخورند. [4]امام در ضمن حدیثی فرمود: اینکه پنج درهم به دست گیرم و وارد بازار شما شوم و با آن غذایی تهیه کنم و چند نفر مسلمان را دعوت کرده اطعامشان کنم، نزد من دوست داشتنی تر از آن است که یک برده را آزاد کنم. [5]

 

انفاق بی منّت

انفاق

وقتی که فصل میوه می شد و خرماها می رسید دستور می داد که بخشی از دیوار باغ را  خراب کنند و شکافی ایجاد نمایند تا مردم بتوانند از آنجا وارد شوند و از میوه باغ بخورند... و نیز دستور می داد برای همسایگان باغ، پیر مردان کودکان و بیماران و زنان که نمی توانستند به باغ بیایند، برای هر نفرشان به اندازه یک مشت پر خرما ببرند. [6]

 

برآورده کردن حاجت نیازمندان

امام در رابطه با خود چنین می گوید: گاهی شخص نیازمندی حاجت خود را پیش من می آورد و من با سرعت تمام آن را انجام می دهم که مبادا زمینه از بین برود و او خود بخود از من بی نیاز گردد. [7]

 

کمک مالی

مفضل بن قیس گفت: خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیدم و از اوضاع خود شكایت كردم و تقاضاى دعا نمودم. فرمود كنیز! آن كیسه را كه ابو جعفر داده بیاور و كیسه را آورد فرمود: در این كیسه چهار صد دینار است صرف در احتیاج خود بنما.

عرض كردم بخدا قسم نظرم این نبود تقاضاى دعا داشتم! فرمود: از دعا فراموش نخواهم كرد ولى به مردم وضع خود را نگو كه پیش آنها سبك می شوى‏. [8]

حضرت صادق (ع) می فرمایند: سعى كنید سجده‏ها و ركوع را طولانى نمائید زیرا وقتى یكى از شما ركوع طولانى دارد شیطان از پشت سر او فریاد میزند واى بر من اینها اطاعت كردند من معصیت و اینها سجده نمودند من مخالفت كردم

اطعام فقرا

 هشام بن سالم گفت: هر وقت تاریكى شب همه جا را مى‏گرفت و مقدارى از شب می گذشت حضرت صادق علیه السّلام انبانهایى از نان و گوشت و پول برمی داشت و بر شانه می گرفت می رفت به در خانه مستمندان مدینه بین آنها تقسیم می كرد با اینكه او را نمی شناختند پس از شهادت امام صادق دیگر آن شخص را نیافتند فهمیدند آن جناب امام صادق بوده است‏. [9]

 

توجه ویژه به شاکران الهی

انگور

مسمع بن عبد الملك گفت: در منا خدمت حضرت صادق علیه السلام مشغول انگور خوردن بودیم گدائى آمد و تقاضا كرد امام دستور داد یك خوشه انگور به او بدهند. گدا گفت احتیاج به انگور ندارم اگر پول بدهید خوب است امام فرمود خداوند وسعت به تو بدهد گدا رفت باز برگشت گفت همان خوشه انگور را بدهید فرمود برو خدا گشایش دهد به تو و چیزى به او نداد.

گداى دیگرى آمد امام علیه السّلام سه دانه انگور به او داد گدا گرفت و گفت الحمد لله رب العالمین خدائى كه مرا روزى بخشید. امام فرمود: بایست دست مبارك را پر از انگور كرده به او داد باز گفت حمد و سپاس خدائى راست كه به من روزى بخشید باز فرمود بایست.

از غلامش پرسید چقدر پول دارى؟ عرض كرد تقریبا بیست درهم فرمود: به این فقیر بده گدا گفت: خدایا ترا سپاسگزارم! این نعمت از جانب تو است خدائى كه شریكى ندارى. باز امام فرمود: بایست! پیراهن خود را از تن بیرون آورد فرمود: این را بپوش. گدا پوشیده گفت: خدا را شكر می كنم كه مرا پوشانید و لباس به من داد؛ سپس روى به امام كرد و گفت : خداوند به شما جزاى خیر بدهد. جز این دعا چیزى نگفت و برگشت و رفت .

ما با خود این طور خیال كردیم كه اگر آن گدا دعا براى خود حضرت نمی كرد پیوسته به او چیزى می داد چون هر چه حمد و سپاس خدا را می نمود به او مقدارى مى‏بخشید. [10]

 

مواعظ اخلاقی امام صادق علیه السلام

 ابو اسامه گفت از حضرت صادق(علیه السلام) شنیدم میفرمود: تقوى و پرهیزگارى را از دست ندهید. ورع، كوشش، راستگوئى، اداى امانت و خوش اخلاقى، خوشرفتارى با همسایگان. مردم را بسوى ما دعوت كنید نه با زبانتان. و باعث افتخار ما باشید نه باعث ننگ و عار ما. سعى كنید سجده‏ها و ركوع را طولانى نمائید زیرا وقتى یكى از شما ركوع طولانى دارد شیطان از پشت سر او فریاد میزند واى بر من اینها اطاعت كردند و من معصیت و اینها سجده نمودند و من مخالفت كردم.

سه چیز است كه خداوند بوسیله آنها پیوسته عزت و شرافت مرد مسلمان را میافزاید: 1- چشم‏پوشى از كسى كه به تو ستم نموده. 2- و بخشیدن‏ بكسى كه ترا محروم كرده. 3- پیوند خویشاوندى با كسى كه از تو قطع رابطه نموده‏

 

ابن سنان از حضرت صادق(علیه السلام) نقل كرد كه فرمود: مزاح و شوخى نكن که نورانیتت از میان می رود و دروغ نگو ارزش خود را از دست می دهى. از دو صفت بپرهیز دلتنگى و تنبلى؛ زیرا اگر دلتنگ و آزرده باشى بر حق صبر نخواهى نمود و اگر تنبلى كنى حق كسى را ادا نخواهى كرد. عیسى مسیح می گفت: هر كه زیاد گرفتارى براى خود داشته باشد بیمار مى‏شود و هر كه بداخلاق باشد خود را عذاب می دهد و هر كه زیاد صحبت كند خطایش زیاد مى‏شود و هر كه زیاد دروغ بگوید ارزش خود را از دست می دهد و هر كه ناسزا به مردم بگوید جوانمردى را از دست می دهد. [11]   

 مردى به حضرت صادق از همسایه خود شكایت كرد فرمود صبر كن. عرض كرد: مردم مرا نسبت به خوارى و ذلت میدهند. فرمود خوار و ذلیل كسى است كه ظالم باشد. - فرمود وقتى دنیا بكسى رو آورد محاسن و نیكی هاى دیگران را به او مى‏بخشد و اما وقتى دنیا پشت كرد محاسن و نیكی هاى خود شخص را از او سلب میكند. - شخصى از كنار امام(ع) می گذشت و آن جناب مشغول غذا خوردن بودند سلام نكرده امام او را دعوت به غذا نمود. عرض كردند: سنت بر این است كه اول سلام كنى بعد دعوت به غذا با این كه امام سلام را عمدا ترك كرده بود فرمود: این از فقاهتهاى عراقى است كه بوى بخل و خسّت می دهد. [12]

 و فرمود هر كس فتنه‏اى را برانگیزد خودش طعمه آن فتنه خواهد شد. و فرمود خانواده شخص اسیران زیردست اویند بهر كس خداوند نعمتى ارزانى داشته بر اسیران خود توسعه بخشد اگر این كار را نكند ممكن است نعمت از او زائل گردد. - فرمود وقتى قلب اصلاح شود ظاهر انسان تقویت میگردد.[13]

 و فرمود سه چیز است كه خداوند بوسیله آنها پیوسته عزت و شرافت مرد مسلمان را میافزاید: 1- چشم‏پوشى از كسى كه به تو ستم نموده. 2- و بخشیدن‏ بكسى كه ترا محروم كرده. 3- پیوند خویشاوندى با كسى كه از تو قطع رابطه نموده‏.[14]

 


:: بازدید از این مطلب : 534
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 16 / 5

 

صبح امروز طی ابلاغی از سوی دکتر مهرمحمدی سرپرست دانشگاه فرهنگیان دکتر آیت الله کریمی باغملک به عنوان مدیر کل مشاوره؛ بهداشت و سلامت دانشگاه منصوب شد.

در بخشی از این ابلاغ آمده است به پیشنهاد معاون محترم دانشجویی و به استناد پیشینه علمی؛ پژوهشی و اجرایی؛ به موجب این ابلاغ جنابعالی رابه مدت 2سال؛ به عنوان مدیر کل مشاوره؛بهداشت و سلامت دانشگاه فرهنگیان منصوب می نمایم.

امید است با استعانت از پروردگار متعال و در چارچوب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اساسنامه دانشگاه بتوانید با تکیه برمنشور مدیریت(پیوست)؛ زمینه تحقق اهداف دانشگاه فرهنگیان به عنوان رکن تحول و تعالی در تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران را فراهم نمائید.


:: بازدید از این مطلب : 782
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 6 / 5

 

برخی از افراد به زعم خود دوستدار ائمه(ع) هستند اما نسبت به دشمنان گرایش نشان داده و تحت عنوان فریبنده وحدت، نسبت به آنها خوش‌بین هستند. امام صادق(ع) فرمود: دروغ گفته آن کسی که ادعای محبت ما می‌کند اما نسبت به دشمن ما تبری ندارد.
به گزارش مشرق، آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی از اساتید برجسته اخلاق در شهر تهران است. در ادامه پای سخنان این مفسر قرآن کریم می‌نشینیم:

 متأسفانه ما در شرایطی هستیم که جاهلان و مغرضان از طرق گوناگون، دست به کار تشکیک شده‌اند و اعتقاد جوانان را نسبت به ولایت و امامت تضعیف می‌کنند. یادمان باشد که حضرت امام ابوالحسن الرضا (ع) فرموده است:

«کَمالُ الدّینِ وَلایَتُنا وَ البَراءَةُ مِن عَدُوِّنا»؛ دین کامل، اعتقاد داشتن به ولایت ما و بیزاری جستن از دشمن ماست.

به حضرت امام صادق (ع) گفتند: فلان آدم، شما را دوست دارد ولی از جهت برائت نسبت به دشمن شما کسری دارد؛ یعنی از دشمن شما هم خیلی بدش نمی‌آید!

در میان ما هم افراد زیادی پیدا می‌شوند که چنین هستند؛ به زعم خود دوستدار ائمه اطهار (ع) هستند اما نسبت به دشمنانشان نیز کم و بیش از خود گرایش نشان می‌دهند و احیاناً تحت عنوان فریبنده وحدت و اتحاد اسلامی دیگران را هم نسبت به آنها خوش‌بین می‌سازند. امام صادق (ع) برای تنبه دادن به چنین کسانی فرمود:

«ﻫَﯿﻬﺎﺕ! ﮐَﺬِﺏَ ﻣَﻦِ ﺅﺃﺩَّﻋَﯽ ﻣَﺤَﺒَّﺘَﻨﺎ ﻭَ ﻟَﻢ ﯾﺘَﺒَﺮَّﺀ ﻣِﻦ ﻋَﺪُﻭَّﻧﺎ»؛

چقدر دور افتاده [این چنین کسی از راه مستقیم حق] دروغ گفته است آن کسی که ادعای محبت ما می‌کند در حالی که نسبت به دشمن ما تبری ندارد.

این جمله، بسیار تکان‌دهنده است که می‌فرماید:

«وَ من شکَّ فی کفر اعدائنا و الظّالمین لنا فهو کافرٌ»؛ هر کسی درباره کفر دشمنان ما و ستم‌کنندگان بر ما، تردید داشته باشد [و احتمال بدهد که شاید کافر نباشد] خودش کافر است!

مطلب بسیار تکان‌دهنده‌ای است ما که انگشت روی افراد نمی‌گذاریم تا بگویند این خلاف وحدت شد و احساسات قومی جریحه‌دار گشت! ما کلی صحبت می‌کنیم؛ همان‌گونه که قرآن کلی صحبت کرده و فرموده است:

«أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ»، «وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ».

امام صادق (ع) نیز کلی فرموده و افراد را معیّن نکرده است. ما هم کلی حرف می‌زنیم و انگشت روی افراد نمی‌گذاریم که بگویند به مقدسات مذهبی جمعی، توهین شد و خلاف وحدت و اتحاد شد. عقل می‌گوید: ظالم، معلون است. قرآن هم می‌گوید: ظالم ملعون است. امام صادق (ع) هم می‌فرمایند: ظالم، ملعون است ما هم به تبعیت از حکم عقل و قرآن و امام می‌گوییم:

«اللهُمَّ الْعَنْ أوّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَآخِرَ تَابِع لَهُ عَلَى ذلِکَ»؛

منتها این که این ظالمان، چه کسانی هستند، تعیین آن به عهده تاریخ است، شما باید تاریخ را مطالعه کنید تا آنها را بشناسید. هر کس می‌خواهد بفهمد و بشناسد که ظلم‌کنندگان به اهل بیت رسول، چه کسانی بوده‌اند و هستند، برود تاریخ را ببیند! تاریخ اسلام هم بنا بر گفته اهل تحقیق، روشن‌ترین تاریخ‌هاست. ببینید آن کسانی که به خاندان رسالت ظلم کردند و حقشان را غصب نمودند چه افرادی بوده‌اند؟! آنها که امام به حق علیّ امیرالمؤمنین (ع) را خانه‌نشین کردند و صدیقه کبری، یگانه یادگار پیامبرشان را به آن همه مصیبت دچار نمودند چه کسانی بودند؟! مطالعه تاریخ به عهده شما جوانان حقیقت‌جو، حال اگر تاریخ، آن افراد مشخص را نشان داد دیگر گناه ما چیست!


:: بازدید از این مطلب : 635
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 2 / 5

حق‌الناس را جدی بگیرید!

حق الناس

 

 


حق الناس حقوقی است که انسان در رابطه با دیگران باید رعایت کند و رعایت نکردن حقوق دیگران باعث گرفتاری انسان هم در دنیا و هم در قیامت می‌شود.

 

رعایت نکردن حق‌الناس موجب گرفتاری در دنیا و عذاب در آخرت می‌شود.

 

صریح ترین آیه شریفه آیه 29 از سوره مباركه نساء است كه می فرماید: «یا اَیُّها الَّذِینَ آمَنوا لا تأكلوُا اَموالَكُمْ بَینَكُمْ بِالباطِلِ اِلّا اَنْ تَكونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنكُمْ» ای اهل ایمان! اموال یكدیگر را از راه باطل نخورید، مگر آنكه تجارتی از روی رضایت انجام دهید.

رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرمود: «مَنِ اكتَسَبَ مالاًمِنْ غَیرِ حِلِّهِ كانَ رادَّهُ اِلَی النّارِ» (اختصاص شیخ مفید ص249)هر كه ثروتی از غیر حلال به دست آورد، آن ثروت، او را به آتش جهنّم رهنمود می نماید.

 

3 نوع حق با عناوین حق‌الناس، حق الله و حق نفس

حق‌الناس حقوقی که انسان در رابطه با دیگران باید رعایت کند، حق‌الله حقوقی که انسان در رابطه با خداوند باید رعایت کند مانند انجام عبادات و برخی از مسائل که خداوند ما را از آن نهی کرده است. مثلا خداوند امر فرموده که ما نماز بخوانیم و این جزء حقوق خداوند است و حق‌النفس هر چیزی که به نفس انسان ضرر برساند ظلم است بر نفس، مثلا استعمال دخانیات که برای سلامتی ضرر دارد.

در میان این سه حقوق بنا بر آیات و روایات حق‌الناس مهمتر است.

امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داد و کسی که حقوق بندگان را رعایت کند حقوق خدا را نیز رعایت خواهد کرد.»

پیش فرض رعایت حق‌الله رعایت کردن حق‌الناس است و رعایت نکردن حقوق دیگران باعث گرفتاری انسان در قیامت می‌شود حتی اگر انسان صالح‌ترین انسان‌ها باشد باز این گرفتاری وجود دارد.

در حدیث داریم که با اولین قطره خون شهید همه گناهانش بخشیده می‌شود غیر از حقوق مردم و این نشان دهنده اهمیت حق دیگران است که حتی با شهادت که بالاترین فضیلت ممکن هست گناه ظلم بر حق دیگران بخشیده نمی‌شود

موارد حق الناس

موارد زیادی در مورد حق‌الناس بیان شده مانند احترام به جان و مال مردم به این معنا که به جان و مال مردم ضرر نرسانیم و کاری نکنیم که ضرری به جان مردم وارد شود یا دیگران از رفتار ما آسیب ببینند مثلا سیگار کشیدن در محیط جمعی ضرر رساندن به جان مردم است.

احترام به آبروی مردم هم از موارد حق‌الناس است یعنی انسان به گونه‌ای رفتار کند که آبروی دیگران از دست و زبان انسان محفوظ بماند، کاری نکنیم که حرمت دیگران شکسته شود و آبروی دیگران نزد مردم پایین بیاید. بنابراین باید از هر کاری که باعث هتک حرمت دیگران می‌شود پرهیز کرد مانند پرهیز از غیبت کردن، پرهیز از دروغ بستن به دیگران یعنی کسی کاری را انجام نداده، گناهی نکرده اما ما به دروغ او را متهم به آن کار کنیم. تهمت زدن به دیگران، افشاگری اسرار دیگران چون به هر صورت ممکن است انسان مسائل مخفی و اسرار گونه‌ای داشته باشد که نمی‌خواهد کسی از آنها با خبر شود، برملا کردن این اسرار سبب آبرو ریختن آنها می‌شود.

از موارد دیگر حق‌الناس احترام به حق بهره‌مندی مردم است یعنی به گونه‌ای رفتار کنیم که همه انسان‌ها به آن حقوق مشترکشان برسند و رفتار ما به گونه‌ای نباشد که خدایی نکرده بعضی از انسان‌ها از حقوق خودشان باز بمانند یعنی مانع ایجاد کنیم برای آنها در رسیدن به حقشان، به طور مثال در مسائل استخدامی مثلا برای یک شغل پنج نفر نیاز هست و مثلا 100 نفر ثبت نام کرده‌اند در اینجا اعمال نفوذ و به تعبیر امروزی پارتی بازی سبب ضایع شدن حقی از افراد می‌شود و این از مصادیق ظلم بر دیگران حساب می‌شود و رعایت نکردن حق‌الناس.

گناه

 

تبعات و آثار رعایت کردن حق‌الناس

رعایت کردن حق‌الناس آثار و تبعاتی برای انسان دارد در حدیث آمده است تمام گناهان انسان با توبه بخشیده می‌شوند غیر از حق‌الناس یعنی کسانی که حق دیگران بر گردن آنها مانده است جز با ادای حق دیگران یا رضایت گرفتن از آن اشخاص گناهان بخشوده نمی‌شود. حتی اگر انسان روزه‌های زیاد بگیرد یا تمام عمرش نماز شب بخواند ، هیچ تاثیری در گناه ظلم بر دیگران ندارد.

در حدیث داریم که با اولین قطره خون شهید همه گناهانش بخشیده می‌شود غیر از حقوق مردم و این نشان دهنده اهمیت حق دیگران است که حتی با شهادت که بالاترین فضیلت ممکن هست گناه ظلم بر حق دیگران بخشیده نمی‌شود.

ظلم در حق مردم از مواردی است که انسان در همین دنیا آثار شومش را در قالب انواع بلاها و بیماری‌ها و گرفتاری‌های زندگی خواهد دید و در واقع ظلم به دیگران و رعایت نکردن حقوق مردم، هم در این دنیا ما را گرفتار بلا خواهد کرد و هم در آخرت به عذاب الهی دچار خواهد نمود.

 

آیا فردی که مرتکب گناهان زیادی اعم ازحق الله و حق الناس شده راهی برای توبه دارد؟

گناه و معصیت، مانند لجن زار متعفنی است که انسان، هر چه بیشتر در آن فرو می رود، خود را به نابودی نزدیک می کند، اما توبه و تصمیم جدی انسان به ترک گناه حرکت به سوی نجات و خود یک پیروزی بزرگ است که درهای رحمت الهی را به روی انسان می گشاید. کسی که به این مرحله (توبه) رسیده به پیروزی بزرگی دست یافته است، و باید سعی کند انگیزه خود را برای مبارزه با گناه، قوی تر نماید، و برای همیشه این حالت را در خود حفظ کند.

از موارد دیگر حق‌الناس احترام به حق بهره‌مندی مردم است یعنی به گونه‌ای رفتار کنیم که همه انسان‌ها به آن حقوق مشترکشان برسند و رفتار ما به گونه‌ای نباشد که خدایی نکرده بعضی از انسان‌ها از حقوق خودشان باز بمانند یعنی مانع ایجاد کنیم برای آنها در رسیدن به حقشان، به طور مثال در مسائل استخدامی مثلا برای یک شغل پنج نفر نیاز هست و مثلا 100 نفر ثبت نام کرده‌اند در اینجا اعمال نفوذ و به تعبیر امروزی پارتی بازی سبب ضایع شدن حقی از افراد می‌شود و این از مصادیق ظلم بر دیگران حساب می‌شود و رعایت نکردن حق‌الناس

نکته بسیار مهم در این راه، استعانت از لطف و عنایتی است که خداوند نسبت به توبه کنندگان دارد؛ زیرا توبه واقعی همه مبغوضیت های گناه و عقوبات اخروی و آثار منفی آنرا در پیشگاه خداوند از بین می برد، همانطوریکه خداوند فرموده است: «اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» [زمر،53، قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.]  

البته تمام سعی شیطان این است تا با ایجاد وسوسه و یأس موجبات دوری بندگان صالح را از خداوند متعال، مهربان و بخشنده فراهم نموده و آنها را چنان غرق در گناه و معصیت نماید که از رحمت و هدایت خداوند دور شوند. در حالی که خداوند همه بندگانش حتی گناه کاران و ظالمان را نیز دوست دارد. و خواهان هدایت و سعادت آنان است. البته از اعمال و کارهای ناشایست آنان بیزار است به همین جهت بهترین و عزیز ترین بندگان خود یعنی انبیاء و ائمه(علیه السلام) را برای راهنمایی هدایت آنان فرستاده و به همین دلیل است که دراین زمان یکی از عزیزترین اولیاء خود یعنی حضرت مهدی (عج) را زنده و در حال غیبت نگه داشته تا بتواند فارغ از مکر و توطئه دشمنان از طریق نائبان و نمایندگان خود آنان را در یافتن مسیر هدایت یاری رساند پس هیچ گناه کاری در هیچ شرایطی هر چند گناهان او زیاد باشد حق ندارد از رحمت پرودگار مأیوس باشد. چرا که یأس از رحمت خداوند ، سوء ظن به او و بزرگ ترین گناه است.

امید به رحمت پرودگار و ندامت و پشیمانی از گناهان و در نهایت توبه واقعی و خالصانه گامی مهم به سوی محبوب خدا شدن و راهی است هموار به سوی هدایت، که شیطان از آن نگران و ناراحت است.

فرآوری: زهرا اجلال             

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

 


:: بازدید از این مطلب : 637
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 23 / 4
امید است هیئت محترم دولت در حمایت از استاندار فهیم و مردمی نهایت همکاری و حمایت را داشته باشند.

عصردنا:  ستاد اقوام و عشایر و مجمع زاگرس نشینان دکتر روحانی در انتخابات 92 کشور در بیانیه ای حمایت خود را از انتصاب استاندار دولت تدبیر و امید در استان فارس را اعلام کردند.

متن بیانیه در پی می آید:

مردم فهیم، قدرشناس و سلحشور استان فارس

حضور پر شکوه شما در خلق حماسه 24خرداد سال 92در انتخابات و انتخاب رییس جمهور دانشمند و فرهیختگان جناب آقای دکتر روحانی همگام با سایر استانهای کشور انتظار برنامه ریزی و توسعه میدانی استان را فراهم نمود که بعلت شرایط تحریم و فشار ناجوانمردانه مستکبران امکان استیفای حقوق آحاد مردم به شکل مطلوب فراهم نشده از طرفی در سال همدلی و همزبانی، ملت با دولت خدمتگذار پیرو منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی و در راستای اجرای اهداف عالیه رئیس جمهوری مکرم مجموعه عزیزان همراه با ستاد اقوام و عشایر و مجمع زاگرس نشینان حامی دکتر روحانی و سایر گروهای حامی دولت بر حمایت قاطع و همه جانبه از حضور فرزند با تجربه خطه زاگرس جناب آقای دکتر افشانی که محصول تجربه کافی اجرایی و سیاسی است را به سرزمین عشایر غیور و خطه فرهنگ پرور فارس خوش آمد می گوییم و از جناب آقای رحمانی فضلی و معاونین گرانقدر وزارت کشور در معرفی استاندار جدید فارس کمال تشکر و قدر دانی را داریم.
امید است هیئت محترم دولت در حمایت از استاندار فهیم و مردمی نهایت همکاری و حمایت را داشته باشند.

با کمال احترام و ارادت
میرسالاری، رئیس ستاد اقوام و عشایر و مجمع زاگرس نشینان دکتر روحانی در انتخابات 92کشور
حیاتی و تنوری مشاوران عالی ستاد اقوام و عشایر دکتر روحانی در جنوب کشور


:: بازدید از این مطلب : 588
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 23 / 4

 

 

 

فارس گزارش می‌دهد
میزان زکات فطره امسال چقدر است+پاسخ ۶ مرجع

زکات فطره امسال طبق نظر اکثر مراجع، برابر با ۶۰۰۰ تومان معادل ۳ کیلوگرم گندم یا ۱۵۰۰۰ تومان معادل ۳ کیلوگرم برنج اعلام شده است که خانواده‌ها بر اساس قوت غالب خود آن را پرداخت می‌کنند.

خبرگزاری فارس: میزان زکات فطره امسال چقدر است+پاسخ ۶ مرجع
  •  

 

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، زمان وجوب زکات فطره از غروب شب عید فطر است و مراجع تقلید تأخیر پرداخت آن را بعد از نمازعید جایز نمی‌دانند، اما اگر کسی نماز عید را نخواند، باید فطریه را تا ظهر عید پرداخت کند.(1)

ولی اگر دسترسى به فقیر ندارد، مى‌تواند مقدارى از مال خود را به نیت فطره جدا کرده و براى مستحقى که در نظر دارد یا براى هر مستحقی کنار بگذارد و باید هر وقت که آن را مى‌دهد نیت فطره کند.(2)

اما اگر موقعى که دادن زکات فطره واجب است، فطره را ندهد و کنار هم نگذارد، احتیاط واجب(3) آن است که بعداً بدون اینکه نیّت ادا و قضا کند(به قصد قربت) فطره را بدهد.(4)

به مناسبت در پیش بودن عید سعید فطر به میزان پرداخت زکات فطره رمضان 1436 هجری به روایت 6 مرجع تقلید اشاره می‌شود:

 

*آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی

زکات فطره امسال بر مبنای قوت غالب گندم در تهران مبلغ 6 هزار تومان و در شهرستان مبلغ 5 هزار تومان و بر مبنای قوت غالب برنج، مبلغ 15 هزار تومان اعلام شده است.
بر اساس مسأله 1492 رساله توضیح المسائل آیت‌الله مکارم شیرازی، زکات فطره بر تمام کسانى که قبل از غروب شب عید فطر بالغ و عاقل و غنى باشند واجب است، یعنى باید براى خودش و کسانى که نان خور او هستند، هر نفر به اندازه یک صاع (تقریباً سه کیلو) از آنچه غذاى نوع مردم آن محل است، اعم از گندم و جو یا خرما یا برنج یا ذرّت و مانند اینها به مستحق بدهد و اگر پول یکى از اینها را بدهد کافى است.
در ضمن بنابر فتوای معظّم له اگر کسى تنها در افطار شب عید فطر میهمان دیگرى باشد فطریه او به عهده خودش است.

 

*آیت‌‌الله سیدموسی شبیری زنجانی

بر اساس بررسی های انجام شده زکات فطره برای هر نفر 6 هزار تومان است، هر شخص باید براى خودش و کسانى که نان‌خور او هستند، هر نفر یک صاع از خوراکی‌هاى رایج در آن منطقه همچون گندم، جو، خرما، کشمش، برنج و مانند اینها به مستحق بدهد و اگر پول یکى از اینها را هم بدهد کافى است، وزن هر صاع بنا بر نظر معظم‌له، به حساب گندم حدود سه کیلو و ششصد گرم است که مؤمنین می‌توانند قیمت آن را حساب کنند و به مستحقین برسانند.  دفتر معظم‌له مبلغ شش هزار تومان را بابت فطریه هر نفر به حساب گندم و مبلغ 18 هزار تومان را برای پرداخت زکات فطره به حساب برنج تعیین کرده است.

کفاره افطار غیر عمدی برای هر روز به‌ حساب گندم 900 گرم است که در صورت اطمینان می‌توان قیمت آن را به مبلغ 1500 تومان به شخص مستحق داد تا به وکالت از او برای خودش این مقدار طعام بخرد. این مبلغ برای افطار عمدی 90 هزار تومان تعیین شده است.

 

*آیت‌الله محمدعلی علوی گرگانی

مبلغ زکات فطره 6 هزار تومان بابت سه کیلو گندم برای هر نفر است، ضمناً کسانی که مایل به پرداخت فطریه از برنج هستند، معادل سه کیلو برنج و مبلغ آن بسته به نوع برنج مصرفی متفاوت است، مبلغ کفاره غیرعمد نیز احتیاطاً‌ برای هر نفر مبلغ دو هزار تومان پول نان برای فقرا در نظر گرفته شده است.

 

*آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی

مؤمنان مبلغ 5 هزار تومان معادل سه کیلوگرم گندم یا مبلغ 15 هزار تومان معادل سه کیلوگرم برنج را به عنوان قوت غالب بپردازند.

 

*آیت‌الله حسین نوری همدانی

زکات فطره امسال بر مبنای قوت غالب گندم مبلغ 6 هزار تومان و بر مبنای قوت غالب برنج، مبلغ 18 هزار تومان اعلام شده است.

 

*آیت‌الله حسین وحید خراسانی

فطریه هر نفر یک صاع -که تقریبا سه کیلو گرم است- گندم یا جو یا خرما یا کشمش یا برنج و مانند اینها است که باید به مستحق بدهد و بنابر احتیاط واجب غذای معمول محلش باشد و اگر پول یکی از اینها را هم بدهد، کافی است و مبلغ آن در ایران به حساب گندم شش هزار تومان تعیین شده است و مؤمنان میزان قیمت برنج را براساس نوع برنج مصرفی در منطقه سکونت خود پرداخت کنند.

 

بر اساس این گزارش، میزان فطریه مدنظر رهبر معظم انقلاب متعاقباً از سوی دفتر ایشان اعلام می‌شود.

 


:: بازدید از این مطلب : 488
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 18 / 4

 


 

:: بازدید از این مطلب : 505
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 14 / 4

http://brumandv.persiangig.com/IMG_0077.JPG

 حرم مطهر امامزاده میرسالار(ع)سالانه میزبان هزاران عاشق ودلداده اهل بیت(س)می باشد خصوصا در ایام الله ومراسمات معنوی ومذهبی مانند دهه  اول محرم و لیالی قدر،هیات امنای فرهنگی استان مقدس امامزاده قدمهای زوار و دوستداران اهل البیت رابردیده منت گذاشته اماده ی پذیرایی از شب زنده داران دراین حریم کبریایی می باشیم /التماس دعا

 

در حدیثى از پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم كه حضرت موسى علیه السلام به خدا عرض كرد:

خدایا مقام قربت را خواهانم. پاسخ آمد: قرب من، در بیدارى شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: رحمت من در ترحّم بر مساكین در شب قدر است.

گفت: خدایا، جواز عبور از صراط مى‏خواهم. پاسخ آمد: رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.

عرض كرد: خدایا بهشت و نعمت‏هاى آن را مى‏طلبم. پاسخ آمد: دستیابى بهآن نعمتها، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.

در پایان گفت: خدایا رضاى تو را مى‏طلبم. پاسخ آمد: كسى مشمول رضاى من است كه در شب قدر، نماز بگذارد.

منبع:وسائل الشیعة،جلد  ‏8 ،صفحه 20


 

http://brumandv.persiangig.com/IMG_0135.JPG

 


:: بازدید از این مطلب : 539
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 14 / 4
آیا لیلة القدر متعدد است؟ و آیا روز هم جزو شب قدر است؟
پاسخ اجمالی

شب قدر، شب مبارک و پر اهمیتی است که بنابر نص قرآن کریم در ماه رمضان قرار دارد.

 

در باره آنچه که در سؤال آمده است چند احتمال مطرح می شود:

 

1. منظور از تعدد شب قدر، یعنی در یک سال همان طور که مردم می گویند شب 19 و 21 و 23 شب قدر باشد.

 

2. منظور از تعدد شب قدر، این باشد که شب قدر در زمان رسول الله (ص) وجود داشته است و بعد از ایشان، هم تکرار می شود.

 

3. منظور از تعدد شب قدر، این باشد که با توجه به اختلاف افق شهرهای مسلمان نشین و اختلاف در روزهای ماه مبارک رمضان هر منطقه شب قدر مخصوصی به خود داشته باشند.

 

در جواب بخش اول باید گفت: آنچه که مردم می گویند یک تسامح در گفتار است و یک شب قدر که شب نزول قرآن و تقدیر امور است بیشتر نداریم. خداوند می فرماید: "إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْر"، ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم نه در شب های قدر.

 

نسبت به احتمال دوم باید گفت: بنا بر آیات قرآن و روایات، شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم (ص) و نزول قرآن مجید نبوده، بلکه امرى است مستمر و شبى است مداوم که در همه سال تکرار مى‏شود، همانند عید قربان که در هر سال تکرار می شود؛ چراکه خداوند می فرماید:

 

1. "تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها..."2. " فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ "

 

در این دو آیه "تنزل" و "یفرق" هر دو با صیغه مضارع آمده اند و دلالت بر استمرار می کنند.

 

در روایات هم آمده است: شب قدر در هر سال است و در این شب امر یک سال نازل می شود.

 

نسبت به احتمال سوم باید گفت: اختلاف افق باعث تعدد شب قدر نمی شود و مسلمانان اگر برای تشخیص شب اول ماه رمضان کوتاهی نکرده و به وظیفه شرعی خود در این باره عمل کرده و شب هایی را به خاطر احتمال شب قدر بودن، احیا نموده باشند، یقینا از الطاف خداوندی بهره مند می شوند و لو این که آن شب، واقعا شب قدر نباشد. البته بدیهی است که بعضی از خصوصیات شب قدر؛ مثل نزول ملائکه بر ولی خدا فقط در شب قدر واقعی اتفاق می افتد.

 

از روایات بر می آید که روز قدر در فضیلت داشتن همانند شب قدر است، اگر چه اموری؛ مانند تدبیر کارها و نزول ملائک در شب قدر صورت می گیرد. خداوند می فرماید: "ملائکه و روح در این شب تقدیرات امور را نازل می کنند".

پاسخ تفصیلی

قبل از پرداختن به جواب باید تحلیلی نسبت به سؤال صورت گیرد و روشن گردد که منظور از تعدد، در سؤال پرسشگر محترم، چیست؟ آیا مراد این است که همه شب هایی که در دهه آخر ماه رمضان تعیین می­شوند؛ یعنی شب های 19، 21، 23، شب قدرند چون دارای اعمال مخصوصی هستند، یا شب قدر یکی از این شب ها است؟

 

یا منظور از تعدد این است که پرسشگر محترم می خواهد بداند، آیا شب قدر فقط یک بار بوده و آن هم در زمان حیات رسول گرامی اسلام (ص) و یا این که به طور متعدد تکرار شده است؟ و اگر مسئله تعدد صحیح است، آیا این تعدد شب قدر در زمان خود حضرت اتفاق می افتاده، یا این که پس از حیات ایشان هم تحقق پیدا می کند؟

 

یا منظور از تعدد این است که با توجه به اختلاف افق شهرهای مسلمان نشین در سراسر جهان و اختلاف ماه های قمری در این شهرها به طوری که در کشوری، اول رمضان به عنوان مثال روز سه شنبه است و در کشوری اول رمضان، روز بعد یعنی چهارشنبه است و به تبع آن، در شب های دهه آخر نیز اختلاف بوجود می آید. شب بیست و سوم ماه برای کشور اولی یک شب زودتر از دومی خواهد شد. بنابراین، شب قدر نمى‏تواند یک شب معین در سال بوده باشد. به این ترتیب قاعدتا هر کدام باید براى خود شب قدرى داشته باشند و شب قدر متعدد می شود.

 

پاسخ احتمال اول این است که، بنابر نص قرآن کریم شب قدر در ماه رمضان قرار دارد[1]، و بیش از یک شب هم نیست؛ چرا که خداوند می فرماید: "ِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْر".[2] قرآن را در شب قدر نازل کردیم نه در شب های قدر، اما به جهاتی[3] این یک شب برای ما تبیین نشده است و گفته اند یکی از این شب های 19 و...، شب قدر است و همه این شب ها را بیدار باشید و... تا بتوانید فضیلت شب قدر را درک کنید.[4] اگر در روایات سه شب مشخص شده است؛ [5] برای آن است که کار را برای بندگان خدا آسان کنند.

 

پاسخ احتمال دوم این است که نظر قرآن و اهل بیت (ع) بر این است که شب قدر در زمان حضرت رسول اکرم (ص) بوده و همچنان باقی است.

 

از آیه: "تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر"،[6] که صیغه مضارع (تنزل در اصل تتنزل بوده)، را به کار برده است، استمرار نزول ملائکه و روح فهمیده می شود.[7]

 

همچنین در سوره دخان آیه 6 در مورد شب قدر آمده است: "فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم‏

 

أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلینَ " که باز هم صیغه مضارع "یفرق" آمده که در زبان عربی نشانه استمرار فعل است.

 

روایات اهل بیت (ع) نیز بر این موضوع تأکید دارند.

 

امام جواد (ع) می فرماید: امام علی (ع) به حسن بن عباس فرمود: "شب قدر در هر سالی هست و در این شب، امر یک سال نازل می شود".[8]

 

پیامبر اکرم (ص) در جواب ابوذر که در مورد شب قدر سؤال کرده بود، فرمودند: "این شب، تا روز قیامت هست".[9]

 

مفسران اهل سنت هم بر این نظر هستند که شب قدر همچنان باقی است.[10]

 

اما نسبت به احتمال سوم، قبل از طرح پاسخ از باب مقدمه می­گوییم: در فرهنگ اسلام شب قدر به جهت خصوصیات منحصر به فردی که برای او است، از اهمیت زیادی برخوردار است و روایات زیادی در تأکید بر احیای آن و اهمیت دادن به آن وارد شده است. از آن جمله سید بن طاووس در کتاب شریف اقبال آورده است که، پیامبر (ص) از موسی(ع) نقل فرموده که گفت: الاهی من قرب تو را می خواهم، فرمود: قرب من از برای کسی است که بیدار باشد در شب قدر، گفت: الاهی رحمت تو را خواهم، فرمود: رحمت من از برای کسی است که رحم کند فقرا را در شب قدر، گفت: خدایا نجات می خواهم، نجات از آتش، فرمود: این برای کسی است که استغفار کند در شب قدر، گفت: خدایا رضای تو را می خواهم، فرمود: خشنودی من از برای کسی است که دو رکعت نماز بخواند در شب قدر.[11]

 

از خصوصیات شب قدر است نزول قرآن، نزول فرشتگان و روح بر ولی خدا، همچنین بالاتر بودن عبادت آن یک شب از هزار ماه.[12] و تدبیر و تقدیر وقایع و خلایق.[13]

 

اما سؤال این است که با توجه به اختلاف افق در شهرهای مختلف، آیا تمام این خصوصیات برای همه اهالی شهرها با افق های متفاوت تکرار می شود؟

 

آنچه از نص قرآن کریم و ظاهر روایات بر می­آید این است که شب قدر یک شب بیشتر نیست و خصوصیاتی که به ولی الله و امام معصوم (ع) بر می گردد همه در یک شب اتفاق می افتد؛ یعنی نزول ملائکه بر امام (ع) و اندازه گیری امور و حوادث و معیشت ها، همه در یک شب خاص است.

 

خداوند می فرماید: " َنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها "[14] ملائکه و روح در این شب نازل می شوند و نزول قرآن در این شب بوده است: "ِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْر".[15]

 

یا در روایات آمده است: در این شب امر یک سال نازل می شود.[16]

 

اما از نظر درک همه فضیلت هایی که برای شب قدر گفته اند، عمل به وظیفه می تواند راه گشا باشد؛[17]یعنی اگر با ادله ثابت شود که روز اول ماه رمضان چه روزی است، طبعاً شب قدر هم مشخص می شود و مسلماً اعمال و شب زنده داری ها و احیای آن شب بدون اجر باقی نمی ماند و امید است که همان پاداش شب زنده داران در شب قدر به انسان داده شود، و لو این که واقعا آن شب، شب قدر نباشد[18]، البته به شب زنده داری در دهه آخر ماه رمضان توصیه شده است و شاید این سنت اسلامی بدان جهت باشد که اطمینان به درک شب قدر برای ما حاصل شود.

 

حال آیا روز قدر هم در شأن و منزلت همانند شب آن است؟ در جواب باید گفت: اگرچه وقایعی همچون نزول ملائکه بر ولی الله (ع) در شب قدر است، اما روز قدر هم در ارزش و فضیلت همانند شب آن است.[19]

 

مرحوم شیخ عباس قمی در اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان می گوید: روزهای این شب ها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سر آورد؛ زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است.[20]


:: بازدید از این مطلب : 877
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 14 / 4

 
 
 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱) 
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲) 
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳) 
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴) 
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)

با توجه به آیات سوره قدر می‌توان به فضیلت‌های شب قدر پی برد:
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می‏شود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان می‏گردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل می‏گردند.

شب قدر از شب‌های مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سوره‌ای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمی‌رسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسان‌ها و روزی‌ها، عمرها و امور دیگر مشخص می‌شود. ملائکه در این شب بر زمین فرود می‌آیند، نزد امام زمان(عج) می‌روند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه می‌دارند. شب‌زنده‌داری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.

عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور می‌توان به دست آورد:

۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:
«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»

۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:
«از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»

۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
۴) برتر از هزار ماه: نزول همه‌ی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:
«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»

فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم

شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبی‌ها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
در شب قدر که شب‌زنده‌داری می‌کنیم، خداوند نام ما را در گروه نیک‌بختان ثبت می‌کند و آتش جهنم را بر ما حرام می‌سازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیک‌تر شویم؟
دعاهای شبهای رمضان مجموعه‌ای است روشنی‌بخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزش‌های آن‌ها به صورت هدف‌هایی برای ما در می‌آیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدف‌های مطرح‌شده در دعاها گام برداریم.


:: بازدید از این مطلب : 371
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 13 / 4

برگی از همنشینان مهتاب

 بسمه تعالي  
روز زيبا و پرشكوه عيد غدير به پايان رسيد و شب شد. خا نواده اي نوپا انتظاري شيرين را تجربه مي كرد ند. به نظر مي رسيد مسافر آنها قدم به دنيا خواهد گذاشت و در شهرِ ساده و فقيرانه امّا سراسر شكوه و جلالِ معنويِ نجف يكي ديگر از محبّينِ مولا حضرت علي(سلام الله عليه) عرضِ اندام خواهد نمود تا بر سر اين محبّت، سر ببازد...
زنها در ميان شور و هلهله محمّد را غسل ولادت دادند و اوّلين چيزي كه در كام جانش ريختند، تربت آقا اباعبدالله الحسين(سلام الله عليه) بود. محمّد شروع به بالندگي كرد و روزها و ماهها و سالها او را از جادّه ي كودكي عبور مي داد. شهر نجف لبريز از كساني بود كه در شعاع پُرتَلألُو زيارت مولا در پي تحصيل علوم ديني و كسب فضل و فقاهت از شهر و ديار خويش هجرت كرده و قيد آشنا و اقوام را مي زدند و خانواده ي محمّد يكي از آن جماعت بود كه بيش از هشت سال را در آن بهشت سپري كرد. امّا ...
* * *
دوران كودكي اش در نجف اشرف مي گذشت كه در ديماه 1350 حكومت بعثي عراق جمع زيادي از ايرانيان را با خشونت از عراق بيرون راند و او نيز همراه خانواده اش به ايران آمد و در شهر مقدّس قم ساكن گرديد. محمّد در فضاي مذهبي شهر قم و تحت تربيت جّوِ روحاني خانواده پرورش يافت. پايان تحصيلات دوره ي ابتدايي او مقارن با اوج انقلاب اسلامي و روزهاي پُرخاطره و به ياد ماندنيِ مبارزه, مقاومت و ايثار در موج آتش و خون بود و او نيز چون ديگر فرزندان انقلاب درآن حماسه شركت مي جست.
شهيد سيّد محمّد ميرسالاري, با علاقه در خدمت مسجد و شركت در نماز جماعت و جلسات قرآن بود و نسبت به آنها سفارش مي كرد. هنگامي كه جنگ تحميلي از سوي قدرت هاي جهان خوار و به دست صدامِ جاني بر عليه كشور اسلامي ايران آغاز شد، او سيزده سال داشت و از همان اوايل آرزوي رفتن به جبهه را در دل مي پروراند و همين عشق باعث سازندگيِ روحي و معنوي او شد و كم كم او را به قدري عوض كرد كه اين تغيير از يك پير 70 ساله انتظار مي رفت و نه جوان هفده ساله، كه چون سن و رشد جسمي او اجازه ي قدم نهادن در اين راه با سعادت را داد، با اشتياق در ارتش بيست ميليونيِ بسيج ثبت نام كرد، آموزشهاي نظامي را فرا گرفت و لبيك گويان به نداي رهبر كبير انقلاب امام خميني( اعلي الله مقامه) سر از پا نشناخته در پايان تحصيلات دوره ي راهنمايي و براي اولين بار راهي جبهه هاي نبرد حقّ عليه باطل گرديد. شور و شعفِ وصف ناپذير او در نامه هايش كاملاً مشهود است. او با شعارِ « ما خود را براي همه چيز ( شهادت ، اسارت ، مجروح يا معلول شدن ) آماده كرد ه ايم» به سوي جبهه قدم پيش نهاد و جمعاً چهار بار اعزام شد كه اوّلين آن در شهريور 1363 به جبهه ي غرب و آخرين آن در آبان 1364 همراه با اوّلين كاروان راهيان كربلا كه از شهر مقدّس قم قيام كرده و رهسپار جبهه هاي نور گرديدند، عازم كربلاي جنوب شد و در عملياتِ « والفجر هشت» شركت كرد و پس از سه ماه كه دوره ي مأموريّتش تمام شده و براي آمدنش روز شماري مي شد، از جبهه بازگشت؛ امّا نه بازگشت به زندگي مادّي و سراي خاكي اين جهان و نه بازگشت به قفس تنگي كه اكنون چون كبوتري سبك بال از آن پر كشيده و آزاد شده بود ... بلكه او بازگشت در حالي كه از امتحان عشق به خدا و اسلام سرافراز بيرون آمده بود و با پيكر صد پاره اش بر روي دست هاي مقاومي كه تا گلزار شهدا و منزل نوي او بدرقه اش مي كردند. و فرياد شوق مي زد كه:
زنده‌ي جاويد شدم * من قلب تاريخ شدم * آزاد از زندان تاريك شدم...
آري شهيد سيّد محمّد ميرسالاري در سپيده دم 27 بهمن 1364 در منطقة « فاو » شربت شهادت نوشيد و به اوج رحمت حقّ پرواز كرد. شهيد مدّتي را كه در مرخّصي در قم بود مرتّباً شبهاي چهارشنبه را در مراسم دعاي مسجد جمكران مي گذراند و گويا براي حاجتي بزرگ به جمكران مي رفت كه پس از شهادتش معلوم شد كه او چه آرزويي داشته و مولايش امام زمان (عج) چه خوب و چه زود پاسخ او را دادند.
 نيز شبي در خواب ديد كربلا آزاد شده است و او خود را در حرم امام حسين(سلام الله عليه) و درمقابل ضريح مطهّر يافته است و با خوشحالي مي گويد: « آخر نمرديم و كربلا را ديديم ». آيا كربلا ديدن او درخواب، تعبيري جز شهادتش مي تواند داشته باشد كه حضرت سيّدالشّهداء(سلام الله عليه) او را پذيرفته و به ديدار واقعي فرا خوانده است؟...پس در شهادت اينان چه جاي حسرت و شيون؟ اينان كه شهادت را براي خود افتخار و فوزي عظيم مي دانند و آگاهانه آن را انتخاب كرده اند.
شهيد در يكي از نامه ها به خانواده اش پيام داد كه: « اگر روزي خبر آوردند : محمّد شكلات پيچ شده است ، سجدة شكر بجا بياوريد كه در راه خدا كشته شده است. » يادش گرامي و راهش پُر رهرو.
 
آخرين ديدار...
آخرين ديدار شهيد سيّد محمّد ميرسالاري با خانواده اش در شب يكشنبه اوّل آذرماه 1364 بود و پس از خداحافظي راهي سفري شد كه از خاك تا افلاك ادامه داشت و... و سفر شهادت بود...
در غروب آن روز وقتي كه براي رفتن آماده مي شد، صحبت از شهادت خود مي كرد، امّا باور كردن اين سخنان براي ما بسيار مشكل بود چراكه ما گرفتاران سراي خاكي نمي توانستيم حالت پرندگاني را كه آمادة پرواز شده و هر لحظه اوج بيشتري مي گرفتند را درك كنيم... با توصيه به صبر و شكر از ما فاصله گرفت و همة علايق را پشت سرگذاشت و... رفت تا به آرزوي خود كه جز لقاي معبود نبود، برسد....دراثراصابت خمپارة دشمن و بلافاصله به شهادت رسيد. جسم ظاهري و قفس خاكي او متلاشي و تكّه تكّه شد، به طوري كه قابل ديدن براي خانواده اش نبود، امّا روح پاكش براي هميشه آزاد شد و به رحمت حقّ پيوست...
بر باغبان چه سخت است، درخاك خفتن گل...
 
در وادي عشق ترك سر بايد كرد             برجايگه دوست نظر بايد كرد
با رهرو راه خود چنين گفت شهيد:          زين راه به ياد حقّ گذر بايد كرد
*   *   *
محمّدم فداي قرآن شدي                      به آرزو رسيدنت مبارك
مرگ به بستر، نه سزاي تو بود           حجاب تن دريدنت مبارك
زانكه بود فخر تو، در راه حقّ      به خاك و خون تپيدنت مبارك
خلعت گلگون شهادت به تن               به بزم او چميدنت مبارك
به لحظة عروج اي نفس پاك                   نداي حقّ شنيدنت مبارك
سرو من از چه روي خم شد كه گفت    خلق به او : خميدنت مبارك
شهد بقا از قدح شهادت                       تشنه لبان چشيدنت مبارك
به يك اِشارتِ امام اين رَه                        ز خاكدان رهيدنت مبارك
اي گُل پژمرده ز هجران كنون                     جمال يار ديدنت مبارك
كبوترم بال تو در بند بود                         به اوج پر كشيدنت مبارك
طريق وصل را كه صد منزل است           يك شَبِه ره بريدنت مبارك
سپيدة فتح به گلزار عشق                     چو ژاله ها چكيدنت مبارك
اوج تو از ورطة رنج و بلا                            به جنّت آرميدنت مبارك
 

:: بازدید از این مطلب : 345
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 13 / 4

 

(وفوق کل بر،برحتی یقتل الرجل فی سبیل الله فاذاقتل فی سبیل الله فلیس فوقه)رسول اکرم(ص)
بالاتر از هرنیکی نیکی دیگری نیزهست تااینکه انسان درراه خداکشته شود .هنگامیکه در راه خداکشته شد دیگربالاترازان هیچ نیکی نیست.
اشهدان لاالله الا الله واشهدان محمدارسول الله واشهدان علیا ولی الله
بادرود وسلام به همه پیامبران وامامان بالاخص خضرت مهدی (عج)ودرود وسلام ودرودبه رهبر کبیر انقلاب اسلامی وخانواده های شهدا ورزمندگان جان برکف وملت شهید پرورایران اسلامی وصیتنامه خود راشروع می کنم .
انسان خلیفه خدابرروی زمین است که از نظرخلقت بهترین ووالاترین مخلوقات خداست که اورااشرف مخلوقات نام نهاده است ،زیراامتیازاتی را که به انسان از قبیل عقل وشعور واگاهی وارسال پیامبران وامامان برای هدایت او داده برای هیچکدام از مخلوقاتش نداده است ،حتما از خلقتش منظور وهدفی در کار بوده است پس بایددریابیم که حساب ماباسایر مخلوقات جداست همانطورکه قران می فرماید((افحسبتم انما خلقناکم عبثاوانکم علینا لاترجعون))
ایاچنین می پندارید که شمارابیهوده وبیهدف افریدیم ودر جهان اخرت بسوی ماباز نمی گردیدوبعد ادامه میدهد کل نفس ذائقه الموت ثم الینا ترجعون،هرانسانی طعم مرگ رامی چشد وانگاه به سوی ما رجوع می کند.
دراین جا در می یابیم که از امدن ورفتن ما حساب وکتاب وهدفی درکار است وباید جوابگوی مدتی که در این دنیا که مزرعه اخرت است مشغول زندگی کردن بودیم باشیم.
پسدرمی یابیم که انسان باید مسئولیت پذیرباشد زیرا خداوند می فرماید مسئولیتی که بردوش انسان است اگر بردوش کوهها می گذاشتم قدرت تحمل ان رانداشتند واز اغاز خلقت انسان تاکنون انسان های بامسئولیت داشتند که تاریخ از انها یاد می کند وهمیشه دربرابر جناح انسان های بی مسئولیت که نسبت به خالق ودین اوبی توجه بودند مبارزه کردند که از انها به عنوان نمونه والگوراه بشریت وانسانیت وبنده خالص خدابودن یاد شده است.
هابیل در برابرقابیل –موسی دربرابرفرعون-پیامبر اسلام دربرابر ابوسفیان وابوجهل وحضرت علی(ع)درمقابل قاسطین ومارقین وناکثین –وامام حسین(ع)درمقابل یزیدوهمه امامان درمقابل فرمانروایان جابروجائرودر عصرمارهبرکبیر وعزیزدرمقابل فرعون زمان وجناح کفر والحاد.
این نمونه ها برای هشداردادن وبه خود امدن انسانهایی است که هنوز از خواب غفلت بیدار نشده اند.
اکنون که ما بهترین مخلوقات خداهستیم وبهترین وکاملترین دین یعنی اسلام عزیزرابه ماعطاکرده اند واین مکتب همیشه باخون زنده مانده است .وباید بعد از این هم زنده بماند .اکنون که باردیگر خداوند برمامنت نهاده است وباعطاکردن رهبری اگاه وبیدار جامه عزت برتن ماپوشاند باید ببینیم که وظیفه مان چیست..
برادران ،مابامطالعه تاریخ اسلام هیچ زمانی رابیاد نداریم که اسلام از دشمن خارجی واشکار شکست خورده باشد ،بلگه همیشه ازدرون ضربه خورده است پس به هوش باشید که کمبودها ودسته بازی ها ونفاق ها شما راازهم جدانکند ،زیرا اگرقدر امام وانقلاب ویاران صدیق اوراندانیم همانطورکه قومهای گذشته باناسپاسی خود نسبت ثه رحمت الهی باعث هلاک خود شدندمانند قوم حضرت موسی(ع)که ایرادهای بنی اسرائیلی گرفتند وچهل سال در بیابان سرگردان شدند ،قوم سبا ناسپاسی کردند وبراثر جاری شدن سیل به هلاکت رسیدند ،ماهم به هلاکت می رسیم پس فقط گوش به فرمان رهبر ویاران صدیق او باشید وازهم جدانشوید تامبادا خدای ناکرده سرنوشت قمهای گذشته نصیبتان شود وهمانطور که امام فرمودند((اگرکسی خدای ناکرده خیانت کرده است این خیانت ازاسلام نیست بلکه از خود اوست ))نمونه ایثارگری ها ومقاومت هاوکمک های جانی ومالی شما راهیچ زمانی تاریخ اسلام بیاد ندارد پس مقاوم در صحنه باشید که سرافرازی از ان شماست.
این انقلاب ثمره خون هزاران شهید به خون خفته است ،ازپیکرهای تکه تکه بهشتی ها ،منتظری ها ودستغیب ها ومطهری ها،مفتخ ها وصدوقی ها گرفته تا رزمندگان جان برکفی که یک شبه راه صدساله راپیمودند .پس شما موظف به حفظ ونگهداری ان هستید،زیرا پایان کارهمه مارفتن ازاین دنیای فانی است .وبهترین مردن ها ورفتن ها جان دادن در راه خداست ،زیرا شهید بیشترین بهره راخودش می بردوبارفتن خود خون جدیدی دررگهای پیکر اسلام به جریان می اندازد که هر قطره ان بردوش همه ی مسلمانان سنگینی می کندوهرلحظه فریاد سرمی دهد که راهم راادامه دهید زیرا همانطوریکه مولا علی(ع)در نهج البلاغه می فرماید:هرکس عاشق خداشد حتما اورادرراهش قربانی می کند وخون بهایش را خودش می پردازد،وخون بهای اوهمان زندگی سعادتمند در بهشت خدایی درکنارپیامبران وامامان وصالحان است بطوریکه خداوند در قران می فرماید: ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون،نپندارید که انهایی که درراه خداکشته شده اند مرده اند بلکه انها زنده اند ودر نزد پروردگارشان روزی می خورند.
برادران وخواهران بااحساس چنین مسئولیتی دیگرساکت نشستن ننگ است وبه همین سبب بود که این حقیرحرکت کردم .
خداوندا به حق پیامبرانت سوگندت می دهم حرکتم را به رضای تووتسلیم شدن به امرتو قرار نده ،زیرااگر به هرهدف ومنظور دیگری انسان راهی یاری کردن دین خداشود ارزش ندارد چون به قول شهید بزرگوار بهشتی مظلوم ،بهشت رابه بهابدهند نه به بهانه .
خدایا نکند دروجودم هدفی راجزرضای خداقرار بدهی زیرااگرچنین باشد خاسر وزیانکارم.
الهم اغفرلی کل ذنب اذنبته وکل خطیئه اخطاتها،خدایا بیامرز برایم هرگناهی راکه مرتکب شدم وهر خطایی راکه گرفتارش شدم .
بدانید که این بنده خدا اگاهانه وباچشمانی باز راه خودرا پیداکرده ام وتصمیم دارم که تاسرحد شهادت ان را ادامه دهم زیرادرزمانی که کفروالحاد جهانی وهمه ابرجنایتکاران تیغ های تیز حملات خودرامتوجه اسلام عزیز کرده اند ساکت نشستن ننگ است وحرکتی درونی دروجودم ایجادشده که دیگر قادربه ماندن نیستم زیرا باشهادت برادران خوددیگرزندگی برایم بی ارزش است.
خدایا خفتگان ماربیداری وبه بیداران ماحرکت وبه حرکت دهندگان ماهدف وشناخت عطابفرما تاهمیشه این مکتب واین انقلاب سرفرازوپایدار بماند.
خداوندا به امام امت طول عمر وبه ملت شهیدپرور پایداری واستقامت وبه مسئولین صدیق وخدمتگزار موفقیت عطاکن .
خدایاانهایی راکه در هرپست ومقام ولباس علیه خط امام که خط اصیل اسلام است حرکت می کنندازصحنه روزگار برانداز.
خداوندا صاحب برحق این مملکت امام زمان(عج)رابه داد این ملت برسان.
پدر گرامی وارجمندم می دانم که در راه بزرگ کردن من زحمت های زیادی کشیدی واز اینکه نتوانستم جوابگوی خدمات ارزنده ات باشم معذرت می خواهم وامیدوارم که باعطوفت پدرانه خود این حقیر رامورد عفو قرار دهی ،زیرافرزند شما ازفرزندحضرت ابراهیم (ع)ودیگر امامان وپیامبران بهتر نیست واین امانت خداوند بود که عطاکرد وبایدبه صاحب اصلیش برگردد.امیدوارم همانطور که باارشاداتوزحمت هایت مرابزرگ کردی تابتوانم راهی راانتخاب کنم دست پدرانه ات رابرسرخانواده ام کوتاه نشود تاانها هم بااگاهی بتوانند ادامه دهندگان این راه باشند .
برادران عزیزومهربانم امیدوارم که شما ها باشناخت راه ،وهدف اصلی مکتب ادامه دهندگان راهم باشید وهیچگاه از امر پدر سرپیچی نکنید زیرااوجز سعادت شما چیزی نمی خواهدوخانواده ام رافراموش نکنید وهمیشه دست مهربان خودرا برسرانها بکشید وامام عزیزرایاری کنید ومانند یاران امام حسین(ع)که حاضرنشدند تن به ذلت وخواری بدهند شماهم این چنین باشید.
خواهران عزیز ودلسوزم،میدانمکه شمادرسوگم ناراحت میشوید اما ازشما می خواهم که مانند حضرت زینب(س)زبانتان چون شمشیر برنده ودرهم شکننده پایه های ظلموستم وکفروالحادباشدورسالت خون همه شهیدان رابه انجام برسانید وگریه نگنید زیراگریه وناراحتی شما باعث شادی دشمنان اسلام می شود ،امیدوارم مقاوم وپرخروش باشید وبابیان زینب گونه این رسالت رابه انجام برسانید.
همسرعزیزم از اینکه نتوانستم در طول حیاتم برای تویک شوهر خوب وایده ال باشم معذرت می خواهم وازتومی خواهم که اگرناراحتی از من دیدی مراببخشی وفرزندانم راچنان تربیت وپرورش دهی که هرکدام برای مکتب وامام سرباز وجانبازی فداکار شوند.
به انها دروغ نگویید که پدرتان به سفررفته وبرمی گرددوباوعده های محال انهاراسرگرم نکن ،بگو که جسم پدرتان به باسلاحهای امریکای جهانخواروشوروی غاصب واسرائیل تجاوزگر پاره پاره گردیدتاحس انتقام جویی ازدشمنان اسلام وبشریت در انها تقویت شود وبتوانند راه خونین انبیاءراادامه دهند ،به انهابگوکه پدرتان برای یاری دین خداوبرای استقرارازادی وانسانیت ورهایی ازچنگال ستمگران راهی جبهه گردید وسرانجام دراین راه مقدس به شهادت رسید تمام تلاشت درراه باسواد کردن واگاه کردن انها صرف شود تابتوانند دراینده انسانهای مفیدی برای اسلام وجامعه اسلامی خودباشند .
خدایاهرکه توراشناخت علم مهر تورا افراشت ،هرچه غیرازتوبود بیانداخت .
خدایا دلی ده که درکارتوجان بازم وجانی ده که کار ان جهان سازم ،خدایانپرس که چه کرده ای که شرمنده ام ومپرس که چه اورده ای که دستم خالی است .خدایا به شوق دیدار توسرازپانمی شناسم وزندگی برایم زندان است .
خدایا وقتی به فکر پرواز بسویت می افتم تمام دوست داشتنی هایم فراموش می شوند ختی پدر ومادر وخانواده وزن وبچه هایم،زیرا
انکس که توراشناخت جان راچه کند     فرزند وعیال وخانمان راچه کند
دیوانه کنی هردوجهانش بخشی         دیوانه ی توهردوجهان راچه کند
خدایامن چگونه می توانم خودم رایک بنده پاک بنامم در صورتیکه مولاعلی(ع)که امام معصوم است از ترس عذاب تواشک می ریزد .
خدایا چگونه ازترس عذاب اخرت نلرزم زیرا بنده ای ضعیف وذلیل وناتوانم واگر توبه فریادم نرسی باباری از گناه به کجاپناه ببرم .
خدایا من از بی تفاوتان ومنحرفان ودنیاپرستان وهمه کسانی که بااین انقلاب به نحوی مبارزه می کنند نیستم دردمن از انهایی است که به اسم امام وانقلاب وطرفداری از ان مردم را می فریبند ولی در دل خط های دیگری دارند ومنتظر فرصت هستند .
خدایادرطول تاریخ اسلام دیدیم وخواندیم که اسلام هیچگاه از دشمنان عیان وپیداشکست نخورد زیرا انان کوچکتر ازانند که قدرت مقابله بارزمندگان اسلام راداشته باشند وهمیشه از مسلمان نماهاشکست خورد که حتی لباس پیامبر را می پوشند ولی را ه اورا ادامه نمی دهند.
خدایادر طول این مدت انقلاب دیدیم که عده ای درلباس روحانیت که واقعا شایسته انها نیست روحانیت مبارز مارا لکه دار می کنند ،خط های بخصوصی را دنبال می کنند ودر حال حاضرخودشان رادرموسسات دولتی جا زده اند واین ها عاملین خان هاومالک ها وساواکیها هستند که در انتظار فرصت هستند .خدایا چهره انهاراهرچه سریع تر افشا بفرما.
خدایادرددل زیاد است اما مصلحت انقلاب بیشترازاین اقتضانمی کند که واکنم ،درصورتی که دلی پرازخون دارم .
خدایا چگونه زنده بمانم در صورتیکه می بینم دانش اموزانم از من جلو افتاده اندوبه لقاء تو پیوستند ،خدایادیگر نمی توانم در مورد شهادت-ایثار-قیامت وانقلاب صحبت کنم اما در مرحله عمل از دیگران عقب بمانم .
خدایا پرونده ام انقدر سیاه است که مگر شهادت باعث روشنی ان شود .پس ای رحمان وای رحیم وای غفار نصیبم کن ان چیزی راکه مشتاقانه بسویش امده ام
سید یدالله موسوی

:: بازدید از این مطلب : 509
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 10 / 4

 

درباره ريشه قومي و نژادي بختياري‏ها چند نظريه وجود دارد که هر يک از آنها بر افسانه‏ها، روايات شفاهي، حدس و گمان‏ها و البته تحقيقات تاريخي و جامعه‏شناسي استوار شده‏اند. در اينجا به ذکر سه ديدگاه که بيشتر قابل اعتنا هستند، اشاره مي‏شود:
 
ديدگاه اول، منشأ پيدايش بختياري‏ها را در دوران ورود يونانيان به همراه اسکندر مقدوني و در پي فروپاشي قدرت هخامنشيان جست‏وجو مي‏کند. طبق اين نظريه، به دنبال تهاجم و لشکرکشي اسکندر مقدوني به قلمرو هخامنشيان و مرگ او و در نتيجه، پراکندگي سپاهيان اسکندر، گروهي از آنها اراضي محل سکونت فعلي بختياري‏ها را به جهت خوبي آب و هوا براي اسکان انتخاب کردند و به مرور زمان در برخورد با مردمان و سکنه بومي ايران چنين بدانها گفته مي‏شد که «شما در فتح ايران هنري نکرديد، بلکه بخت يار شما بود» و از آن پس، بختياري نام گرفتند. وجه اساسي طرح اين نظريه، شباهت زياد رقص بختياري‏ها با رقص يونانيان عنوان شده است. 1
 
ديدگاه دوم، بختياري‏ها را داراي ريشه ايراني مربوط به دوران‏هاي قبل از اسلام مي‏داند. علي‏قلي بختياري معروف به سردار اسعد دوم، در کتاب خود موسوم به تاريخ بختياري مي‏نويسد:
 
بعد از تتبع از کتب تاريخ، اين ايل جليل نسبشان به ملوک بويه که ساساني‏الاصلند، مي‏رسد و سرسلسله ايشان، عزالدوله بختيار است؛ زيرا قبل از عزالدوله بختيار نامي در کتب نيست. ممکن است در قدرت و سلطنت آل‏بويه جماعتي از کسان ايشان که در ايران پراکنده شده‏اند، شعبه‏اي از ايشان به اسم بختيار معروف شده باشند. 2
 
گارثويت ــ نويسنده آمريکايي ــ مي‏نويسد:
دو تن از تاريخ‏نويسان بختياري معتقدند که تشابه گويش‏هاي کردي و بختياري و رابطه نزديک آنها با زبان فارسي، مؤيد آن است که بختياري‏ها مدت‏هاي طولاني است که در اين سرزمين سکني گزيده‏اند. آن دو براي اثبات نظريه خود لباس بختياري‏ها را با تنپوش مجسمه‏هايي که از دوران هخامنشي و ساساني بر روي صخره‏ها کنده شده و به جاي مانده است، مقايسه مي‏کنند. 3
 
ديدگاه سوم، که قوي‏ترين احتمال بوده و در ضمن، داراي قابليت استناد و استدلال بيشتري نيز هست، از سوي کساني ارائه شده که معتقدند بختياري‏ها از منطقه شامات (سوريه کنوني) به ايران مهاجرت کرده‏اند. طبق اين ديدگاه، کتاب شرفنامه بدليسي اولين کتابي است که از بختياري‏ها نام برده و درباره آنها چنين نوشته است:
 
طوايف کردي که با چهارصد خانوار، در قرن ششم هجري قمري به [ اين] سرزمين بزرگ مهاجرت کردند، توسط يکي از رؤساي خود ــ ابوالحسن فَضلَوي ــ سلسله اتابکان فَضْلَويه را تشکيل دادند و براي عمران و آبادي سرزمين لر بزرگ، طوايف ساکن شامات را که به هزار اسب موسوم بودند، به سرزمين خود فراخواندند و متعاقب آن، طوايف بسياري از جبل‏السماق سوريه به آنها پيوستند که نام يکي از اين طوايف، بختياري بوده است. 4
 
ريشه انشعاب بختياري‏ها به هفت‏لنگ و چهارلنگ
حال که منشأ پيدايش بختياري‏ها مورد بحث قرار گرفت، به دليل اهميت تقسيم ايل بختياري به دو شعبه چهارلنگ و هفت‏لنگ و تأثير اين انشعاب در سرنوشت ايل بختياري و ارتباط آن با چگونگي تقسيم منابع مالي ناشي از نفت، درباره آن به اختصار توضيح داده مي‏شود.
 
منشأ انشعاب بختياري‏ها به هفت‏لنگ و چهارلنگ به درستي روشن و مشخص نيست، ولي ريشه اين انشعاب را مربوط به دوره صفويه و سلطنت شاه‏عباس اول مي‏دانند.5 علاوه بر وجود ابهام در شناسايي دلايل اين انشعاب، مبدأ زماني جدايي دو شاخه هفت‏لنگ و چهارلنگ از يکديگر نيز به روشني معلوم نشده است. اما نظريه‏اي که مورد تأييد بيشتر نويسندگان بوده و مبناي منطقي اين انشعاب نيز به حساب مي‏آيد، پيدايش و جدايي شاخه‏هاي چهارلنگ و هفت‏لنگ را بر اساس تقسيم مقدار ماليات و اختلاف در آن مي‏داند. 6
 
بنابراين، هفت‏لنگ و چهارلنگ اصطلاحي مالياتي است و بر پايه مقررات مالياتي دوره صفويه ايجاد شده است؛ زيرا در آن دوران، لِنگ يا نصف جفت از اصطلاحات مالياتي بوده و سهم ايل بختياري سه سرماديان، مساوي با دوازده دست و پا مي‏شده که معني دوازده لِنگ داشته است.
 
اين دوازده لنگ ماليات، به همين دو بخش اصلي ايل تقسيم شده و براي بخش بزرگ‏تر ايل، هفت‏لنگ و براي بخش کوچک‏تر ايل، چهارلنگ و براي ايلات متفرقه يک لنگ معمول شده که از آن زمان به بعد، اين ترتيب و اسم آن باقي مانده است. 7 سردار اسعد در اين زمينه مي‏نويسد:
 
از آنجا که بنيچه ماليات ايلات از حيوانات است. مثلاً بختياري از ماديان، قشقايي از گوسفند، شاهسون از شتر و...، در يک عهدي که ماليات به بختياري مي‏بستند، بنيچه سرماديان به بختياري بسته شد که هفت پا [ لنگ] قسمت هفت‏لنگ و چهارپا [ لنگ] قسمت چهارلنگ و يک پا تخفيف داده شد و يا جمعِ تفرقه شده.... 8
 
بنابراين، اين انشعاب که در تحولات سياسي ـ اجتماعي ايل بختياري تأثير بسياري داشته است، به دوران صفويه باز مي‏گردد.
 
محل استقرار و قلمرو بختياري‏ها
ديدگاه‏ها و نظريات ارائه شده درباره قلمرو بختياري‏ها داراي سمت و سويي نسبتا مشابه هستند و تعيين سرحدات بختياري کار ساده‏اي نيست.
 
خانم اليزابت مکبن رز9 که در هنگام اقامت در ميان بختياري‏ها به بي‏بي‏گل افروزمعروف شده بود، در اين خصوص مي‏نويسد:
 
بسيار مشکل است که بتوان سرحدات بختياري را به وضوح مشخص کرد؛ چرا که حدود و ثغور منطقه بختياري به طور دائم در حال تغيير است و بستگي به قدرت و نفوذ خوانيني دارد که در آن منطقه حکومت مي‏کنند. قلمرو بختياري شامل مناطق کوهستاني است که بين سرزمين لرستان فعلي و کرانه‏هاي خليج فارس قرار گرفته است و حدود 25000 مايل مربع وسعت دارد. سرزمين بختياري از شمال به لرستان، از غرب به خوزستان و خليج فارس، از شرق به اصفهان، و از جنوب به کهگيلويه محدود است. 10
 
قلمرو بختياري را محدوده‏اي گفته‏اند که در درجات 31 تا 32 درجه شمالي و 41 تا 51 درجه شرقي بين رودخانه‏هاي کارون و دز و فلات مرکزي ايران واقع شده است. 11 در بين نويسندگان، گارثويت شرح دقيق‏تري از محدوده جغرافيايي محل استقرار بختياري‏ها ارائه مي‏دهد. او مي‏نويسد:
 
قلمرو بختياري تقريبا بيست هزار مايل مربع وسعت دارد که دوازده هزار مايل آن [هرمايل برابر با 1852 متر] (شصت درصد) را مناطق کوهستاني تشکيل مي‏دهد. در درون اين ارتفاعات سه رودخانه مهم جريان دارد: زاينده رود که به طرف شرق يعني اصفهان سرازير مي‏گردد. کارون و دز نيز به سمت جنوب در حرکتند و پس از الحاق به يکديگر به خليج فارس مي‏ريزند. قلمرو بختياري به سه بخش تقسيم مي‏شود: الف) کناره‏ها و حواشي که باريک است. ب) تپه‏ماهورها که به 1000 تا 1500 پا ارتفاع از سطح دريا مي‏رسد و محل استقرار ايل در گرمسير (قشلاق) يا قلمرو ده‏نشينان يا به عبارت ديگر يکجانشينان بختياري است که در زمين‏هاي خود به کشت و کار اشتغال دارند. ج) کوهستان‏هاي بختياري که در سه رشته از شمال غربي به جنوب غربي امتداد دارند... در درون اين کوهستان‏ها، ييلاق يا سردسير بختياري قرار دارد. 12
 
حافظ عيديوندي درباره محدوده سکونت بختياري‏ها مي‏نويسد:
 
ايل بختياري مناطق تحت نفوذ خود را به دو منطقه ييلاق و قشلاق تقسيم مي‏کردند. منطقه قشلاق محل سکونت زمستاني آنها و دام‏هايشان بود و ييلاق، منطقه تابستاني آنها بوده است. اين مناطق به ترتيب قشلاق، خوزستان و ييلاق، چهارمحال و بختياري بوده است. 13
 
با توجه به مطالب فوق، اکنون مي‏توانيم علت دخالت بختياري‏ها را در مسئله نفت بهتر درک کنيم و بدانيم که بخش‏هايي از خوزستان در دوره‏هاي اخير، جزئي از قلمرو قشلاقي بختياري‏ها بوده است. به همين دليل هنگامي که نفت در منطقه ماماتين مسجدسليمان کشف شد، خوانين بختياري به عنوان مالکان اين اراضي، خود را داراي حقوق مالکيت دانستند.
 
ساختار قدرت در ايل بختياري
واژه ايل در فرهنگ فارسي به معاني متفاوتي ذکر شده است که از آن جمله مي‏توان معاني مردمان، قوم و جماعت14 و دوست، موافق و رام15 را نام برد. برخي از محققان در پژوهش‏هاي خود درباره ايل بختياري، ايل را اصطلاحي ترکي ـ فارسي ذکر کرده‏اند که به تمامي اتحاديه بختياري، اعم از چهارلنگ و هفت‏لنگ اطلاق مي‏شده است. به نظر مي‏رسد گستردگي معاني و مصاديق واژه ايل، باعث شده تا از اين واژه در اشکال و معاني گاه بسيار گسترده و گاه محدود استفاده شود؛ به گونه‏اي که ايل را به معناي متابعت و رعيتي هم ذکر کرده‏اند که ريشه ترکي ـ مغولي دارد. 16
 
اما به طور کلي، واژه ايل به گروه‏هايي از مردم يکجانشين و چادرنشين بختياري اطلاق مي‏شود که در بين ارتفاعات سر به فلک کشيده با دره‏هاي عميق و دشت‏هاي کم‏ارتفاع بين اصفهان، فارس و خوزستان سکني داشته و رسم ييلاق و قشلاق خود را به تناوب انجام مي‏دهند.
 
وجود کوه‏ها و دره‏ها مانع از شکل‏گيري زندگي دسته‏جمعي بوده است. بنابراين گروه‏هاي کوچکي از افراد چادرنشين به دليل عوارض طبيعي از يکديگر جدا مانده و در يک جا مستقر شدند و به مرور زمان به سوي ايجاد تشکل و واحدي سياسي، اجتماعي و پذيرش تقسيم‏بندي‏هاي آن قدم برداشتند و در اين راه تا جايي پيش رفتند که به همه آنها، ايل يا اتحاديه (کنفدراسيون) بختياري گفته شد که در رأس آن يک ايلخان قرار داشت. در اين نظام ايلي، مهم‏ترين گروه‏ها را خانواده‏ها تشکيل مي‏دادند و هم اينان بودند که نقش مهمي در اتحاديه و همبستگي طوايف و جنگ و ستيزهاي محلي برعهده داشتند. 17 سازمان ايل، از نوع سازمان پدرسالاري و پدرتباري مبتني بر ملکداري و زمينداري برخي از افراد بود.
 
اين گروه‏هاي کوچک در چند دهه آخر سده نوزدهم، هر يک در تمام يا قسمتي از قلمرو خود داراي رئيس يا خان بودند که در دو شاخه هفت‏لنگ و چهارلنگ متمرکز شده و به تدريج از اواسط سده نوزدهم به بعد، با تلاش خوانين بزرگ با عنوان ايلخان، قدم در راه ايجاد يک کنفدراسيون يا اتحاديه برداشتند که از آن زمان تا چند دهه آغاز سده بيستم نزديک به سال‏هاي مقارن ايام سلطنت رضاشاه پهلوي ادامه يافت. 18
 
اين گروه‏ها و طوايف پراکنده در اثر مساعي و اقدامات محمدتقي خان کنورسي چهارلنگ و حسينقلي‏خان زراسوند هفت لنگ با هم متحد شده و تقريبا نوعي حکومت ملوک‏الطوايفي را که در رأس آن ايلخان يا خان بزرگ قرار داشت، پذيرا گشتند. 19 در رأس اين اتحاديه، ايلخان به عنوان نفر اول و ايل‏بيگ به عنوان نفر دوم قرار داشتند. اين در حالي بود که ابتدا به جاي کلمه «خان» از کلمه «آقا» يا «آ» در بين بختياري‏ها استفاده مي‏شد و به تدريج عنوان «خان» رواج يافت. بدين‏ترتيب افرادي با عنوان «خان» در رأس مجموعه طوايفي همچون چهارلنگ يا هفت‏لنگ قرار گرفتند. 20 آخرين قدم، ايجاد اتحاد بين دو شاخه هفت‏لنگ و چهارلنگ بود که ابتدا توسط محمدتقي‏خان و سپس توسط حسينقلي‏خان برداشته شد. حکومت مرکزي نيز از اواسط سده نوزدهم به بعد از سال 1861م و اوايل سده سيزدهم قمري با اعطاي القاب ايلخاني و ايل‏بيگي، به اين روند حالت رسمي و قانوني بخشيد و بر آن صحه گذاشت. 21
 
در دوره قدرت حسينقلي‏خان، علاوه بر مقام ايلخاني و ايل‏بيگي، مقام سومي نيز در نظر گرفته شد که آن، مقام حاکم چهارمحال بود و از آن پس، علاوه بر مقام ايلخاني و ايل‏بيگي، مقام حاکم چهارمحال نيز وجود داشت. اين روند تا هنگام قتل حسينقلي‏خان ادامه يافت؛ ولي پس از مرگ وي، بازماندگانش بر سر تصاحب قدرت به رقابت پرداختند و با عقد قرارداد 1894م/ 1312ق، تصدي مقامات مورد بحث در انحصار خاندان ايلخاني و حاجي ايلخاني قرار گرفت.
 
در درون اين اتحاديه، يک ارتباط زنجيره‏اي بين ايلخاني و خوانين بزرگ‏تر و کوچک‏تر و کلانتران و کدخدايان وجود داشت. اين ارتباط ايلخان را قادر مي‏ساخت که فرامين خود را به مرحله اجرا درآورد. بنابراين، به تدريج نوعي ديوان‏سالاري ابتدايي به وجود آمد که در آن تعدادي مستوفي و منشي به امور مربوط به ايلخاني رسيدگي مي‏کردند. 22
 
البته در کنار اين زنجيره ارتباطي پسران، برادران و عموها به عنوان عامل اجرايي ايلخان را در انجام امور ياري داده و از وي اطاعت مي‏کردند. اما چون اين افراد از خاندان ايلخان برخاسته بودند، در بعضي موارد عليه او مخالفت‏هايي نيز مي‏کردند تا شايد بتوانند مقام و جايگاه وي را به دست آورند. 23 به هر روي، ايلخان يا رئيس اتحاديه به ندرت از پشتيباني همه طوايف برخوردار بود و برخي از خوانين يا رؤساي طوايف سعي مي‏کردند در مواقع مختلف به ويژه هنگام جمع‏آوري ماليات موانعي بر سر راه او ايجاد کنند. 24 مقام ايلخاني ممکن بود پس از مرگش، به جاي پسر بلافصل او، به برادر، عمو يا ديگري برسد. 25
 
درباره ساختار سياسي اجتماعي و تقسيمات فرعي مربوط به آن در ايل بختياري، ضمن وجود اشتراک کلي در ديدگاه‏هاي محققان و نويسندگان داخلي و خارجي، اختلافاتي نيز وجود دارد. ولي به طور کلي با نگاهي به مطالب ذکر شده در منابع، بيشتر آنها ساختار سياسي و اجتماعي ايل بختياري را چنين ذکر کرده‏اند:
 
ايلخان ايل بختياري
خان شاخه هفت‏لنگ‏ها: شامل (هفت طايفه) و چهارلنگ شامل (چهار طايفه)
کلانتر طايفه دورکي: حاصل اختلاط چند تيره
کدخدا تيره زراسوند: حاصل اختلاط چند تش
ريش سفيد تش اولاد تشمال: مرکب از سه تا دوازده چادر
                 خانواده             : شامل زن و شوهر و فرزندان و اقوام نزديک
از واحدي به نام کربو که بزرگ‏تر از خانواده هست نيز نام برده شده است. 26   
 
قدرت خان در ايل به طور عمده از دو جا سرچشمه مي‏گرفت: اول، طوايف و عشايري که خان بر آنها سروري داشت. دوم، مقدار اراضي و زمين‏هايي که جزو املاک وي بود. 27 علاوه بر اين، دستمايه يک خان براي پيشرفت، هويت خانوادگي او نيز بود؛ به طوري که بيشتر خوانيني که مادرانشان عنوان بي‏بي داشتند از پشتيباني خانواده، تيره و ساير قدرت‏هاي محلي برخوردار بودند. 28 هرچه ميزان تجربه، لياقت و کفايت خان زيادتر و پشتيباني طايفه و قبيله از او بيشتر بود، جايگاهش نيز والاتر و موقعيت او مستحکم‏تر مي‏شد.
 
قدرت خوانين در ارتباط با دولت مرکزي در وضعيت ويژه‏اي قرار داشت؛ زيرا از يک سو هرگاه دولت مرکزي ضعيف بود و قدرت کنترل و نظارت نداشت، خوانين فرصت بيشتري داشتند تا حيطه قدرت و نفوذ خود را گسترش دهند و از سوي ديگر، ميزان پشتيباني و تأييد دولت مرکزي، به ويژه يک دولت مرکزي قوي از هر يک از خوانين، در تثبيت و اعمال قدرت آنها تأثير مي‏گذاشت. اگر دولت مرکزي از خاني پشتيباني مي‏کرد، او توانايي بيشتري براي اعمال قدرت و نفوذ پيدا مي‏کرد. البته اگر ميزان پيشکشي تقديمي و اطاعت خان از دولت مرکزي بيشتر بود، پشتيباني دولت مرکزي نيز افزايش مي‏يافت. 29 گاهي اوقات نيز دولت مرکزي، خان حاکم را عزل و مقام او را به خان ديگر يا رقيب او واگذار مي‏کرد. 30
 
خوانين براي بقا و استحکام قدرت و ازدياد ثروت خود، غير از پشتيباني طوايف محدوده قلمروشان، به حمايت طوايف خارج از قلمرو بختياري نيز احتياج داشتند و براي کسب چنين حمايتي به وصلت و ايجاد پيوندهاي سببي با طوايف همجوار خود مي‏پرداختند. اين امر، اهرم قدرتي براي خان بختياري به شمار مي‏رفت. پس از مشروطيت و فتح تهران خوانين تلاش کردند که به تدريج اين‏گونه ازدواج‏ها را در سطح خانواده‏هاي متعدد در ايران گسترش دهند. 31
 
بعضي طوايف ممکن بود به عللي پشتيباني خود را از خان سلب کرده و حتي به اردوگاه خان رقيب وي بپيوندند و يا با خان ديگري اعلام همبستگي کنند. 32 دليل اين اقدام اين بود که خوانين براي پيشبرد اهداف خود به حمايت گروه‏ها، طوايف و اشخاص متکي بودند و هرچند قدرت خوانين، استبدادي و نامحدود به نظر مي‏آمد، اما همين احتياج به جلب و حفظ وفاداري و پشتيباني طوايف و عشاير باعث ايجاد محدوديت در ميزان تعدي، زورگويي و اخاذي خوانين مي‏شد. 33
 
خوانين به طور عمده در بين افراد طايف و ايل وظايف اجرايي را بر عهده داشتند. محدوده اختيارات و وظايفي که براي يک خان به ويژه در مقام ايلخاني ذکر شده، عبارتند از:
 
1. جمع‏آوري ماليات
2. رفع اختلاف و مشکلات محلي در ارتباط با زمين، مراتع و ...
3. ايجاد هماهنگي در کوچ
4. واگذاري چراگاه‏ها و تعيين محدوده استفاده از مراتع
5. جلوگيري از شيوع و گسترش اختلافات داخلي و پرهيز از آن
6. جلوگيري از تجاوز به مراتع ديگر
7. کاهش تنش و درگيري با اجتماعات ايلي ديگر
8. جمع‏آوري نيروي نظامي و دفاع از محدوده قلمرو خود يا فراهم کردن نيروي نظامي براي مقاصد تعيين شده از سوي دولت مرکزي
9. مجازات مجرمان و متخلفان
 
علاوه بر اختيارات فوق، انتصاب کلانتر و کدخدا، تشويق طوايف با واگذاري مراتع و پس گرفتن آن به عنوان مجازات، صدور اجازه براي خريد و فروش اراضي، از جمله اختيارات خان ذکر شده است. 34 وظايف خان را در غياب او ممکن بود همسرش که عنوان بي‏بي داشت، انجام دهد. 35
 

:: بازدید از این مطلب : 367
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 7 / 4

 

سید حجت الله سادات پور فرزند سید محرم ساکن تشان
مادر شهید نقل می کند:شهید علاقه ای خاص به خانواده داشت وبرای خوشحال کردن خانواده وفامیل تلاش می کرد.بعضی روزها دور از چشم پدر ومادر همراه دوستانش کارگری می کرد ولی ما هیچگاه متوجه نشدیم که شهید علاوه برکارهای خانه وکشاورزی کارگری هم می کند ،تااینکه یک روز سراغ من امد وگفت بیا این پولها رابگیر وبرای خواهرم سیما یک انگشتر بگیر .
به اوگفتم :این پولها را از کجا اوردی ؟گفت:مادر من یه چند جایی کارکردم دوست دارم خواهرم را خوشحال کنم .پسرم روانه جبهه شد ومن هنوز انگشتری نخریده بود که خبر شهادتش رابرایم اوردند . ومن تا چهلم شهادتش پولها رانگه کردم وبعد برای خواهرش انگشتری خریدم وبه خواهرش هدیه دادم تا بادیدن انگشتر یاد فرزندم زنده شود.روحش شاد
 
 
 
 
 

:: بازدید از این مطلب : 480
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 7 / 4

 

 

برگی از همنشینان مهتاب  شهید دیورخش
در صبحگاه اولین روز تابستان سال 1358در خانه ای ساده ومحقردر روستای برم شیر ازتوابع سوق فرزندی گریه ی حضور سردادکه خانواده سیادت اوکه ازتبار امامزاده میرسالار(ع)بودند مسرور وشادان اورا به جمع خویش به نوازش پذیرفتند .پدرش که خودذاکر اهل بیت بودبه عشق عموی شهید سادات سپهدار کربلاحضرت ابوالفضل العباس(ع)نام اوراسپهدار نامید.سپهدار باصولت ورشادت هاشمی اش به سرعت به نونهالی برومند مبدل شد وهمزمان باسن 6سالگی اوخانواده به شهر سوق عزیمت نمودند اوبه همراه برادر بزرگترش الفبای مدرسه رادر مدرسه شهید باهنر سوق اموخت وتا پایان دوره راهنمایی را درمدرسه شهیدنواب صفوی گذراند وسپس به دبیرستان شهید رجایی سوق راه یافت وتا پایان دوره دبیرستان در رشته علوم تجربی دراین مکان تحصیل نمود سپهدار همراه باتحصیلات موفقخود ورزش ،هنروازهمه مهمترقران واذان رادربرنامه های فردی خود داشت اوبازیکن تیم هندبال مدرسه بود که به تیم منتخب شهرستان راه یافت ودر اذان وقرائت قران درمسابقات مختلف حائزمقام گردیدسپهدار مداحی ونوحه سرایی راباپدر زمزمه کرد تا اینکه خودیک مداح ونوحه سرا برای جدشهیدش اباعبدالله الحسین(ع)گردید.
بعدازپایان دوره دبیرستان باعشق وعلاقه وافری که به پوشیدن لباس سربازی وخدمت برای امنیت این خاک داشت باتشویق پدروبرادران به جمع سبز پوشان نیروی انتظامی پیوست ودرتاریخ 28فروردین 1377به پادگان اموزشی اصفهان واردشد وبعداز یکسال دوره درجه داری رابااموزش های متعدد به پایان رسانید ودر همان دوره خصوصیات وشایستگی های اوبرای برای فرماندهان ومربیانش محرزگردید به طوریکه در اولین ماموریت اورابه پلیس تهران بزرگ معرفی نمودند که دراسلام شهرتهران مشغول به خدمت شدکه در مدتی کوتاه کشفیاتی فراوانی داشت وی در ماموریت هایش به گونه ای درخشید که اورا به استان حساس ومرزی اذربایجان فرستادندودر پیرانشهر مشغول انجام وظیفه گردید وبعد از6ماه ماموریت به کلانتری واوان تهران بزرگ واز انجا به استان کهگلویه وبویراحمد برگشت
ودر پاسگاه گلوگاهی عبداللهی مشغول به پاسداری گردید ودر دفعات متعددکشفیاتی بزرگ از قاچاقچیان بدست اورد که موجب حیرت فرماندهان ورعب ووحشت در میان قاچاقچیان منطقه گردید .
سپهدار باوجود صلابت وجدیت که مصداق اشداء علی الکفاررحماء بینهم بودبادوستان وخانواده وبستگان دارای روحیه ای لطیف مهربان وخندان بود وهمین امر اورابه این واداشت که به نزدیکترین مکان خدمتی حساس در استان بکشاند –اوبه خانواده چنان علاقه داشت که ممکن نبود پدر کاری انجام دهد کشتی داشته باشد برداشتی کند وسپهدار در کنارش نباشد.
کم کم خانواده به فکر تزویج او افتادندواز خانواده ای اصیل ونجیب دختری باایمان وفداکار رابرای وی خواستگاری نمودند که بزودی مجلس عقد وعروسی راه افتاد وداماد سرباز سبزپوش ناجا بود که با متاهل شدن مسئولیت دیگری رانیز برعهده گرفت .پس از یکسال واندی ثمره ازدواج تولد فرزنددختری بود به نام رعنا که دردانه پدر مهربان بود که در هرروز چندین نوبت باتلفن صدای گریه ها وخنده های اورا می شنید .اکنون رعنا به سن سه سالگی رسید گویی سرنوشت برای سه ساله هاچیزی دیگر می خواهد روزی پدر در ماموریتی دلاورانه میزان 60 کیلو گرم تریاک رابا کمک یک سرباز از قاچاقچیان کشف وضبط می کند وانها راتحویل مقامات قضایی می دهد وبعدازان تهدیدهایی می شود چراکه سپهدار رشوه 30 میلیون تومانی انها رارد کرده بود.
دیگر پاسگاه عبداللهی برای قاچاقچیان واشرار کابوسی وحشتناک ووحشت زا شده بود تااینکه درروزی سرد وغروبی غم انگیز وافتخار امیزسپهدار ودیگر هم لباسانش در ایست وبازرسی به تعقیب یک خودرو مشکوک می روند که در درگیری با اشرار در منطقه چهاربیشه گچساران در کنار باغ وخانه ای نیم ساخته باشلیک ناجوانمردانه ای سروقامت سپهدار برزمین افتاد وبه جمع ابوالفضلیان مرید ولایت پیوست .ورعنای سه ساله رقیه وار بربالین پیکر پدر نشست وناله کرد وحنانه که دررحم مادر،پدر برایش نام انتخاب کرده بودهرگز گرمی دستان پدر رادرک نکرد وبعداز5ماه ازشهادت پدر متولد شد.
وشاید این زبان حال پدر باحنانه اش باشد
ای دختر عزیز وای طفل نادیده بابایم ،من به تاسی از مولایمان حسین(ع)وباهدف دفاع ازشرف وامنیت جان شیرینم رافداکردم تاتوونسلهای بعداز من بدانیدکه این نظام ارزشی باخون هزاران چون من ابیاری گشت تابرای نسلهای بعدباروری کندورسالت شما درهمه تاریخ بعدازماحفاظت وحراست ازکیان این نظام الهی است که ولایت فقیه شاکله اصلی ان است وهرچه ماداریم ازاسلام وولایت راستین است.حنانه بابا،جان خودت به همه هم سن وسالها وبزرگترهایت بگوکه مواظب دسیسه های شیاطین داخلی وخارجی باشند که هدف انها پایمال کردن خون پدرتوودیگر شهدااست .دعامی کنم که همیشه رهرو خوبی برای شهداباشی وهمواره اماده دفاع ومقاومت برای اسلام.انشا الله
مازنده به انیم که ارام نگیریم                                                   موجیم که اسودگی ما عدم ماست
روحش بااجداد طاهرینش محشور باد

 


:: بازدید از این مطلب : 1907
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 30 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه